درس‌گفتارهایی پیرامون «پدیدارشناسی روح» (2) / کمال خسروی

هگل می‌گوید، آزادیِ رواقی، درواقع صورتِ معقولِ آزادی است. آزادیِ در اندیشه است، آزادی‌ای است که هنوز خود را در بیرون از خود، متحقق نکرده است. او می‌گوید: «آزادیِ در اندیشه، تنها صورتِ معقولِ آزادی‌است، نه واقعیتِ زنده‌ی خودِ آزادی.» آزادیِ خودآگاهی در مرحله‌ی رواقی، آزادی‌ای است بی‌محتوایِ عینی؛ دلخوشیِ ذهن است در دنیای ذهن؛ آزادیِ در اندیشه، خود را از بند‌ها، رها احساس می‌کند، به‌خاطر این‌که اصلاً وجودِ بندها را نمی‌خواهد بپذیرد، به این خاطر که به وجود بند‌ها اعتقاد ندارد. در یک جهانِ ماوراء عینی، احساس آزادی می‌کند. خلسه‌ای است که با فراموش کردنِ واقعیتِ عینی، به‌دست می‌آورد، و در آنجا خود را رها احساس می‌کند. در لحظه‌ی رواقی، خودآگاهیِ خدایگان، به‌وسیله‌ی آگاهیِ بنده، وساطت می‌شود.