مفهوم «دموکراسی حقیقی» در اندیشهی مارکس / علی رها
اعتلای یک جنبش از پتانسیل، از چیزی درخود به فعلیت، به چیزی برای خود، همهنگام نیازمند نظریهی فراگیری است که آنچه درونی یا مستتر است را بیرونی کند. بدون پیوند تئوری و پراتیک، پتانسیلهای جنبشهای مدنی به هستی درنمیآید. این آن مهمی است که پردازش مفهوم مارکس از «دموکراسی حقیقی» را به یک ضرورت عاجل تبدیل کرده است.
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.