نتایج جستوجو:
شما جستجو کردید برای: "کوین اندرسن"

تاریخ پایانیافته، تاریخ پایانناپذیر / لویی آلتوسر / ترجمهی محمد حاجینیا
از آنجایی که پرداختن به هر خطایی، خصلتی سیاسی دارد و بنابراین خود نشانهای از سیاستی است که اتخاذ شده، مجبوریم نتیجهگیری کنیم که رها کردن نسخهی مسلط ماتریالیسم دیالکتیک به حال خود، به معنای پی گرفتن خط و پراتیکی است که مبتنی بر آنها هیچ «نیاز»ی به تحلیل علل خطای بهاصطلاح «تصحیح شده» احساس نمیشود. ما اینگونه لیسنکو را «تصحیح» کردیم. نسخهی مسلط فلسفهی مارکسیستی، از قضا، دست نخورده باقی گذاشته شد چرا که نیازی به خدمات آن وجود داشت.
تاریخ لیسنکو پایان یافته است. تاریخ علل لیسنکیسم ادامه دارد.

آلتوسری برای قرن بیستویکم / کارن آیر / ترجمهی امین علیمحمدی
ایدئولوژی، در همهی اَشکالاش، در قرن بیستویک بهشدت در حال گسترش و تکثیر است. خواه ایدئولوژی را بهمنزلهی ایدههای افراطی، مفاد چالشبرانگیز گفتمان سیاسی، پراگماتیسم نهادینهشدهی وضع موجود فهم کنیم یا کردارهای خودانگیخته، تجسمیافته و (یا) معمول در زندگی روزمره در نظر آوریم، ایدئولوژی همواره «همهجاحاضر» و «تأثیرگذار» است. احساسات ملیگرایانهی حال حاضرِ راست افراطی که به نظر میرسد همه جا در حال برآمدن است، تنها یکی از چهرههای شناختهشدهی ایدئولوژی را نشان میدهد.

جهان در شورش / سیلویا سوییندن
شاهد بسیج اجتماعی گسترده در شهرهای زیادی در جهان هستیم. به نظر میرسد با افزایش شمار کسانی که در این بسیج مشارکت میکنند و روشن شدن مطالباتشان، این بسیج دارد سرعت میگیرد. حتی اگر در ابتدای امر علت آغاز آن واکنش به یک اقدام مشخص دولت باشد (افزایش هزینهی مواد سوختی یا حملونقل، فساد، خودکامگی). چیزی نمیگذرد که اعتراض به کل نظام سرکوب و خودکامگی، سالهای طولانی سیاست ریاضت اقتصادی علیه فقرا و تمرکز ثروت در درست اغنیا، جنگ، خشونت در اشکال مختلف به صورت فریادی پرطنین درمیآید که این نظام باید تغییر کند.
شاید ارتباطات بینالمللی و آگاهی از مقولههای عمومی، بهخصوص در میان جوانان، بهمدد فعالیت گروههای زیستمحیطی، مانند «جمعههای گرهتا برای آینده و شورش علیه انقراض»، گسترش یافته است. فعالیتهایی که در فضای مجازی کمتر انعکاس دارد ولی برای گوشزد کردن خطری که بشریت را تهدید میکند، به همان اندازه مهم است. از دیگر عوامل رشد و گسترش میتوان به فعالیتهای هماهنگ فعالان ضدهستهای که برای منع سلاحهای اتمی با تصویب قرارداد جلوگیری از سلاح اتمی فعالیت میکنند، اشاره کرد.
احتمالاً ویژگی همزمانی اعتراضات به این معناست که مردم بهواقع تحملشان به سرآمده است و دیگر نمیتوانند خشونت، تبعیض و سرکوب، رقابتهای جنونآمیز و فقدان همبستگی را تحمل کنند و احتمالاً باید به این نتیجه برسیم که این عکسالعملی به خشونت سرمایهداری نولیبرالی است.
شاید به قدرت رسیدن خودکامگان و فاشیستها، که دولتها را در کنترل گرفتهاند با خیانت به متحدان خود، به نسلکشی مهاجران میانجامد، بازتابی از موقعیتی را که در سالهای قبل از جنگ دوم جهانی وجود داشت، القا میکند.
و یا شاید حساسیتی تازه، روحی تازه، یا اشتیاق تازه و انسانگرایی تازهای در دل مردم شکل میگیرد که به فراسوی شورش مینگرند، به فراسوی اعتراضات، و فراسوی زندگی فردی خودشان، شاید رؤیایی دارند که جهان میتواند متفاوت باشد، دلسوز، عادلانه، امن برای همگان، غیرخشن، معنیدار و سرشار از خوشی و همبستگی.
احتمالاً آمیزهای از همهی آنچه در بالا گفته شد درست است و احتمالاً بسا نکتههای دیگر که در فرایند اعتراضات روشن خواهد شد.

گفتوگوهای سعید رهنما
گفتوگوهای سعید رهنما با متفکران بزرگ جهان دربارهی گذار از سرمایهداری: مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با رابرت آلبریتون مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با ژیلبر اَشکار مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با لیو پانیچ مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با سام گیندین مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با کاترین سامری مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با پیتر یودیس مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با باربارا اپستاین مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با کوین اندرسن مسئلهی گذار از سرمایهداری: گفتوگو با اورسلا هیوز مسئلهی… ادامهٔ مطلب ›

نقد بیکران مارکس / جان بلامی فاستر / ترجمهی پرویز صداقت
دویست سال پس از تولد مارکس، در بستر آنچه «تجدید حیات» مارکس خوانده میشود، تأثیر نقد وی از سرمایه اکنون به همان عظمت همیشگی است. نزد آنانی که باور کردند با فروریزی دیوار برلین، حادثهای ناشی از آنچه فرانسیس فوکویاما «پایان تاریخ» نامید، مارکسیسم بهسادگی مرده بود، این تحول بدون تردید خوفناک است… دو سده بعد از تولد مارکس، مبارزهی حقیقی ـ در نظریه و در عمل ـ تازه دارد آغاز میشود.

کارل مارکس و میراث ماندگار او / سعید رهنما
در اواخر دههی ۱۸۶۰ مارکس داستان «شاهکار ناشناخته» بالزاک را میخواند و به انگلس توصیه میکند که این «شاهکار» را بخواند. پُل لافارگ در خاطرات خود از مارکس اشاره میکند که مارکس سرنوشت خودش را در این داستان کوتاه بالزاک میدید. این اثر داستانِ نقاش نابغهای است که ده سال مدام روی شاهکاری که هیچکس آن را ندیده کار میکند، و سعی دارد تصویری را که در ذهنش شکل گرفته بر روی بوم نقاشی پیاده کند. اما پیدرپی و بیوقفه به آن طرح و رنگ اضافه میکند و یا آنرا تغییر میدهد. نتیجهی نهایی این اثر، انبوهِ پرحجم و پرآشوبی از طرح و رنگ و سایهروشنهای نامشخص است، اما خود نقاش آنرا دقیقاً با آنچه که در ذهناش بوده منطبق میبیند. زمانی که تابلو را آماده میداند، دوستانش را که مدتها در انتظار دیدن شاهکار نابغه بودند به کارگاه دعوت میکند، و آنها در اولین نگاه در آن همهمهی رنگها و خطها چیزی نمیبینند، و با دقیقتر شدن از زوایای مختلف نمایی از بخشی از تصویری را که در زیر لایههای رنگ پنهان شده در نظر مجسم میکنند. نقاش بزرگ با تأثر فریاد میزند، «من او را میبینم، میبینم».

شبح فمینیسم هویتگرا بر مطالعات جنسیت در ایران / سميه رستمپور
آنچه در ایران با نام فمینیسم یا مطالعات جنسیت معرفی و ترویج میشود، بیش از هرچیز وامدار سنت آنگلوساکسون، خصوصاً امریکا، است و سنت فرانسوی (همچنین سایر سنتها، از جمله سنت کشورهای جنوب و آسیای شرقی) در ایران تا حد زیادی ناشناخته و مهجور باقی مانده است. اهمیت این موضوع بیش از هرچیز به چشماندازهای متفاوتی برمیگردد که در محتوای هریک از این جریانات نهفته است؛ با توجه به اینکه سنتهای مختلف، مسألهی زنان و جنسیت را نیز به شیوههای متمایز بغرنج میکنند، روی آوردن یا تأثیرپذیری از هریک از آنها میتواند به شکل نظری و عملی، پیامدهای جداگانهای برای جنبش زنان و مطالعات جنسیت در ایران، برای ساختن سنتی منحصربه فرد و پیوندخورده با تاریخ سیاسی ـ اجتماعی خود، داشته باشد.

دربارهی گذار از سرمایهداری (12): گفتوگوی سعید رهنما با اعجاز احمد
در ادامهی مطالبی که دربارهی مسئلهی گذار از سرمایهداری نوشته بودم، با شماری از نظریهپردازان سرشناس جهانی گفتوگوهایی انجام دادهام. هریک از مصاحبهشوندگان متن انگلیسی نوشتهی من و مقالهی بعدی را خوانده و به چند مقوله سؤالات پاسخ دادهاند. مصاحبه با رابرت آلبریتون، ژیلبر اشکار، لیو پانیچ، سام گیندین، کاترین سامری، پیتر یودیس، باربارا اپستاین، کوین اندرسن، اورسلا هیوز، مایکل لبوویتز و ارون اتزلر پیش از این منتشر شدند. اعجاز احمد نظریهپرداز سرشناس، منتقد ادبی… ادامهٔ مطلب ›

نمایه 1394
پایان زمستان و آغاز بهار و سال نو، فرصتی است برای شادباش به کلیهی خوانندگان و همکاران سایت نقد اقتصاد سیاسی. طی یک سال گذشته «نقد اقتصاد سیاسی» با یاری کلیهی همکاران دور و نزدیک، دهها مقاله، یادداشت و گفتوگوی اختصاصی منتشر کرد. شادباش نوروز 1395، فرصتی است برای آرزوی سالی سرشار از امید، و سپاسگزاری… ادامهٔ مطلب ›

دربارهی گذار از سرمایهداری (11): گفتوگوی سعید رهنما با آرون اِتزلر
در ادامهی مطالب و نظراتی که دربارهی مسئلهی گذار از سرمایهداری نوشته بودم، با شماری از نظریهپردازان سرشناس جهانی گفتوگوهایی انجام داده و خواهم داد. هریک از مصاحبهشوندگان متن انگلیسی نوشتهی من و مقالهی بعدی را خوانده و به چند مقوله سؤالات پاسخ دادهاند. مصاحبه با رابرت آلبریتون، ژیلبر اشکار، لیوپانیچ، سام گیندین، کاترین سامری، پیتر یودیس، باربارا اپستاین، کوین اندرسن، اورسلا هیوز و مایکل لبوویتز پیش از این منتشر شدند…. ادامهٔ مطلب ›

مسئلهی گذار از سرمایهداری (10): گفتوگوی سعید رهنما با مایکل لبوویتز
در ادامهی مطالب و نظراتی که دربارهی مسئلهی گذار از سرمایهداری نوشته بودم، با شماری از نظریهپردازان سرشناس جهانی گفتوگوهایی انجام داده و خواهم داد. هریک از مصاحبهشوندگان متن انگلیسی نوشتهی من و مقالهی بعدی را خوانده و به چند مقوله سؤالات پاسخ دادهاند. مصاحبه با رابرت آلبریتون، ژیلبر اشکار، لیو پانیچ، سام گیندین، کاترین سامری، پیتر یودیس، باربارا اپستاین، کوین اندرسن و اورسلا هیوز پیش از این منتشر شدند. مایکل لبوویتز Michael Lebowitz… ادامهٔ مطلب ›

دربارهی گذار از سرمایهداری / 9/ گفتوگوی سعید رهنما با اورسلا هیوز
در ادامهی مطالب و نظراتی که دربارهی مسئلهی گذار از سرمایهداری نوشته بودم، با شماری از نظریهپردازان سرشناس جهانی گفتوگوهایی انجام داده و خواهم داد. هریک از مصاحبهشوندگان متن انگلیسی نوشتهی من و مقالهی بعدی را خوانده و به چند مقوله سؤالات پاسخ دادهاند. مصاحبه با رابرت آلبریتون، ژیلبر اشکار، لیوپانیچ، سام گیندین، کاترین سامری، پیتر یودیس، باربارا اپستاین و کوین اندرسن پیش از این منتشر شدند. این مصاحبهها، برای… ادامهٔ مطلب ›