کتاب 
کهنه رو به مرگ است و نو ناتوان از زادهشدن / نانسی فریزر / ترجمهی شیرین کریمی
این کتاب حاوی یک مقالهی مهم نوشتهی نانسی فریزر و گفتوگویی قابل تأمل دربارهی همین مقاله و برخی از آرای نویسنده است. نانسی فریزر نظریهپرداز انتقادی، فمینیست و مارکسیست آمریکایی است. او دربارهی مسائل گوناکونی نوشته است و بیشتر به خاطر آثارش دربارهی مفاهیم عدالت و بیعدالتی شناخته شده است. به تعبیر نانسی فریزر عدالت را میتوان در دو مسیر جدا از هم ولی مرتبط با هم فهمید: عدالت توزیعی، یعنی توزیع عادلانهتر منابع و عدالت ارجشناختی، یعنی ارجشناسیِ برابرِ هویتها و گروههای گوناگون در جامعه.

کتاب «نقد اقتصاد سیاسی کرونا» منتشرشد
کتاب نقد اقتصاد سیاسی کرونا در 330 صفحه منتشر شد. در این کتاب که شامل مجموعهای از مقالات منتشر شده در سایت نقد اقتصاد سیاسی طی هفتههای اخیر در زمینهی ابعاد اقتصادی – اجتماعی و سیاسی کرونا است، مقالاتی میخوانیم از:
⇐دیوید هاروی، یانیس واروفاکیس، جودیت باتلر، فرانک اسنودن، مایکل رابرتز، راب والاس، اسلاوی ژیژک، ریچارد وُلف، ساندروز مزادرا، الکس لیبمن، لوییس فرناندو چاوز، رودریک والاس، کیت برَشت، هلن یافه، جاش بیونز،
و نیز
⇐سعید رهنما، احمد سیف، محمد مالجو، پرویز صداقت، فاطمه صادقی، شیرین کریمی، شادی انصاری، رسول قنبری، هومن کاسبی، میترا یوسفی، علیاکبر سجادی، آزاده شعبانی، پریسا شکورزاده، ابوالفضل مظلومزاده، نسترن امیریان، محمد دارکش، امید منصوری، عارفه طالبی
برای دریافت فایل پی دی اف کتاب به متن خبر مراجعه فرمایید.

دستمزد، اتحادیهها، حزب کارگری / فریدریش انگلس / ترجمهی سوسن صالحی
یازده مقالهی کارگری فریدریش انگلس:
این مجموعه دربردارندهی مجموعه مقالات انگلس در مورد اتحادیهها و حزب کارگری است، که وی در سال ١٨٨١ برای نشریهی «لیبر استاندارد» نوشت. این نشریه ارگان اتحادیههای کارگری انگلیس از سال ١٨٨١ تا ١٨٨۵ بود و با سردبیری جرج شیپتون بهطور هفتگی انتشار مییافت.
این کتاب کوچک در اوایل تابستان سال ١٣٨٧ (۲۰۰۸) بهطور اتفاقی در یک کتابفروشی ویژهی کتابهای فلسفی و سیاسی در شهر اوترخت هلند تهیه شد و از آنجا که تا آنزمان بهصورت یک مجموعه به فارسی برگردانده نشده بود و به دلیل آن که انگلس در این کتاب به مباحثی پرداخته که همچنان در جنبش کارگری ایران مطرح بوده است، بهپیشنهاد یک دوست تصمیم به ترجمهی آن به فارسی گرفته شد. با آنکه ترجمهی این مقالات ظرف مدتی کوتاه به اتمام رسید، لیکن انتشار آن به پیشنهاد همان دوست، که در نظر داشت مقدمهای بر این ترجمه در نقد نظرات انگلس و فاصلهگیری نگاه او از نگاه مارکس بنگارد، به تأخیر افتاد و سپس در سایهی رخدادهای سیاسی و مشغلههای دیگر به فراموشی سپرده شد، تا اینکه بار دیگر در یک خانهتکانی کامپیوتری، این ترجمه دوباره یافته شد و اینک، همچنان بدون آن مقدمهی وعده داده شده، برای مطالعهی علاقمندان به این مباحث منتشر میشود.
برای ترجمهی این کتابچه، اصل مقالات که به زبان انگلیسی است، از روی سایت آرشیو آثار مارکس و انگلس برداشته شد و در واقع مطلب پیش رو ترجمهی این مقالات از متن انگلیسی است. متن ترجمه شده با متن هلندی این مقالات نیز مورد مقایسه قرارگرفت. برای راحتی کار، یادداشتهای مربوط به هر مقاله، که از سوی آرشیو مجموعهی آثار مارکس و انگلس اضافه شدهاند، در انتهای همان مقاله آورده شدهاند. یادداشتهای مترجم با این علامت [م] مشخص شدهاند. زیرنویسها و مطالب داخل کروشه اضافات مترجم برای انتقال بهتر مطلب است.

فرجام سوسیالدموکراسی سوئد و دولت رفاه / یوران تربورن / ترجمهی سیاوش جاویدی
مقدمهی مترجم
کتاب پیش رو که قبل از انتخابات پارلمانی سوئد در سال ۲۰۱۸ به چاپ رسید ماحصل پروژهی طبقه در سوئد است که یوران تربورن در همکاری با انستیتوی کاتالیز رهبری کرد. این کتاب آمار و ارقام بهروز و تازهای را به خواننده ارائه میدهد که تصویری از تقسیم ثروت میان فقرا و ثروتمندان سوئد را نمایان میسازد.
یوران تربورن استاد جامعهشناسی در دانشگاه کمبریج است. وی در سال ۱۹۸۱ سوئد را ترک میکند چون به گفتهی خودش، آنقدر چپ بود که در فضای نولیبرالی آن دوره برای خودش جایگاهی نمییافت. در همان سال خروج از سوئد کتابی منتشر کرد با عنوان ساختار طبقاتی در سوئد بین سالهای ۱۹۳۰ تا 1980، که تحلیلی تاریخی – طبقاتی از جامعهی سوئد بود. یوران تربورن بعد از سالها دوری از فضای سیاسی و اجتماعی سوئد به کشور باز میگردد و از دیدن اوضاع جدید سوئد شوکه میشود. جامعهای با مختصات اجتماعی و سیاسی جدیدی متولد شده است. از جامعهی موسوم به خانهی مردم و از دولت رفاه که دستاورد مبارزات طبقهی کارگر سوئد بود چیز چندانی باقی نمانده است. اختلاف طبقاتی به میزان قابلتوجهی افزایش پیدا کرده است تا جایی که سوئد امروز بیشترین تعداد میلیاردرها را نسبت به سایر کشورهای اسکاندیناوی دارد. همزمان، بخش بزرگی از مردم سوئد از امنیت شغلی برخوردار نیستند. «حملهی همهجانبهی سرمایه به دولت رفاه و گرایش آن به گسترش هر چه بیشتر طبقهی بیثبات تضاد اجتماعی جدید و بزرگ حال و آینده را میآفریند: تضاد بین از یکسو کار، نوآوری، مراقبت و نگهداری، دانش و تخصص و از سوی دیگر سوددهی و بهرهوری که ارزشی مافوق همهی حقوقبگیران دارد و بهخاطر آن هر حقوقبگیری را میتوان با دیگری عوض کرد. در چارچوب سازشهای طبقاتی جامعهی صنعتی، حوزههایی چون آموزش، درمان و مدیریت (اداره ی) جامعه از تعرض سرمایه مصون بودند. اکنون دیگر اینطور نیست.»
…

معنای زندگی برای من / جک لندن / ترجمهی میهن تاری
بهمناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
من در طبقهی کارگر زاده شدم. خیلی زود به وجود شور و شوق، بلندپروازیها و آرزوها پی بردم و تحققشان مسئلهی دوران کودکیام شد. محیطی که در آن رشد میکردم، محیطی زمخت و سخت و خشن بود. افقی پیشارو نداشتم، هر چه بود آن بالاها بود. جای من در آن تهِ جامعه بود. اینجا زندگی نه به جسمات و نه به روحات چیزی جز پلشتی و بدبختی ارزانی نمیکرد؛ چرا که اینجا جسم و روحات هردو گرسنه و در عذاب بودند.

چرا سکوت؟ / ویتوریو فوآ، میریام مافه و آلفردو رِکلین / ترجمهی ناصر گیلانی
بارِ گذشته سنگین است. ما باید موفق شویم آن را بازخوانی کنیم تا بتوانیم بر روی شانههای آن بایستیم و به دور دست نظر بیاندازیم…
میلیونها زن و مرد در جهان، از جمله در ایتالیا، خود را کمونیست میخواندند. آنها یا برای حزب کار میکردند، یا عضو و هوادار حزب بودند و یا نمایندگان حزب در انتخابات. در ایتالیا تا همین چندی پیش یکسوم مردم، خود را به نوعی کمونیست میدانستند. اما در حالِ حاضر اکثر آنها سکوت اختیار کردهاند؛ گویی گذشته از حافظهشان پاک شده است. من این سکوت را با تمام وجودِ خود حس میکنم. تعداد شاهدان یک تجربه، تجربهی کمونیسمِ ایتالیایی که قطعاً استثنایی بود، روزبهروز کمتر میشود. و به همراه آن بخشی از تاریخِ کشورمان در تاریکی فرو میرود. اکنون کارِ کمونیسم به آخر رسیده، و ضدکمونیسم یکهتازی میکند. واژهی کمونیسم دیگر بیانگر یک اندیشه نیست بلکه یک فحش و ناسزاست، دیگر بیانگر یک تلاش و جستجو نیست بلکه مترادف است با خشونت و حمله به دیگران. چرا اینگونه است؟ اگر کمونیسم به پایان رسیده، این حملاتِ ضدکمونیسم نشانهی نوعی ترس نیست؟ آنها از چه می ترسند؟ و از چه کسی؟
برگردیم به سکوتِ کمونیستها. این موضوع برای من به یک مشغلهی فکریِ آزاردهنده تبدیل شده است، هر چند سکوت بهخودیخود چیز بدی نیست. کلام – یعنی نامیدن چیزها، مفاهیم و احساسات – از بطنِ سکوت بیرون میآید. وقتی برای بیانِ چیزی، کلمهای به کار برده میشود، دیگر جایی برای طرحِ سؤال باقی نمیماند چون قاعدتاً موضوع تعریف شده است، در حالی که سکوت امکانِ طرحِ سؤال را باز میگذارد. کم نیست تعداد کلماتی که در گذشته حکم مرگشان صادر شده و دیگر قادر به بیان مضمونِ مورد نظر نیستند! بر عکس، سکوت به معنی کاوشِ مداوم است، و من کاوش را به یافتنِ شکننده و ناپایدارِ حقیقت ترجیح میدهم.
اما در مورد شما، دوستان عزیز، این سکوت به چه معنی است؟ شاید به معنای آنچه که فروید آن را «کارِ سوگواری» میخواند، یعنی روندِ جدا شدن از یک چیز یا یک شخصِ عزیز. شما از چه چیز جدا شدید؟ از یک اطمینان، یک امید، یک طرح برای یک جامعهی عادلانه؟ در این جدا شدن، چه فکری مضمونِ خود را از دست داده است؟

مارکس و نظریهی بحران / مایکل رابرتز / ترجمهی احمد سیف
نظریهی مارکس دربارهی بحران در نظام سرمایهداری از سه قانون او دربارهی حرکت در شیوهی تولید سرمایهداری نتیجه میشود. قانون ارزش، قانون انباشت، و قانون سودآوری. برخلاف این قوانین، مارکس یک نظریه و نه یک قانون بحران دارد. این یک نظریه است چون از عوامل متعدد و سطوح مختلفی از ایجاب تشکیل یافته که باید اتفاق بیفتد تا رکودی در تولید، سرمایهگذاری، و اشتغال پیش بیاید که درواقع تعریف بحران است.

سرمایهداری و کمونیسم برای نوآموزان / بینی آدامچاک
این متن ترجمهای است از کتاب Communism for Kids نوشتهی بینی آدامچاک. متن اصلی مؤخرهای دارد که با زبان سادهی کتاب تفاوت دارد و بنا به این دلیل در این ترجمه نیامده است. اصل کتاب به زبان آلمانی است و پیمان م. مترجم کتاب این برگردان را از روی نسخهی انگلیسی چاپ انتشارات MIT که در سال 2017 منتشر شده، انجام داده است. مشخصات متن اصلی در انتها آمده است.