برچسب: رابطه مارکس و انگلس

مارکس، انگلس و حکایت پرماجرای جلد اول کاپیتال / علی رها
شالودهی ارزش در توسعهیافتهترین جوامع سرمایهداری از این ناشی شده است که انسانها صرفاً با وساطت انبوه جهان کالایی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. «این همانند کلیت تفکر انسانی، یک تجرید است و روابط اجتماعی بین انسانها فقط تا آنجا واجد هستی است که از تفکر و قدرت تجرید آنها برخوردار باشد.» زبان مارکس واضح و روشن است به شرطی که حاضر باشیم انبوه لایههای انباشته شدهی «مارکسیسمی» که در ذهنیت ما رسوب کرده است را لایروبی کنیم!

انگلس و مارکس: روایت یک دوستی / ژیلبر بادیا / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
نخستین ملاقات عملی مارکس و انگلس در اوت ـ سپتامبر۱۸۴۴ در پاریس انجام گرفت، البته آنها دو سال پیش از این در کلن (آلمان) همدیگر را دیده بودند. اما به دنبال یک سوءِتفاهم (مارکس خیال کرده بود که انگلس با برداشتها و تفسیرهای هگلیان جوان برلین موافق است. از نظر مارکس ـ که دچار مشکلات مالی و سیاسی بود ـ جوانان هگلی برلین حرّافانی بیش نبودند.) این دیدار با سردی پایان یافته بود. انگلس، در سال ۱۸۴۴، هنگامی که برای دیدن خانوادهی خود از منچستر به بارمن میرود، راه خود را کج میکند و برای ملاقات با مارکس عازم پاریس میشود. او روز ۲۸ اوت به پاریس میرسد و ده روز در این شهر میماند. در این ده روز، آن دو نهتنها از یکدیگر جدا نمیشوند بلکه ـ با بیپروایی و قاطعیت که از نعمتهای جوانی هستند ـ صدها پروژه را پایهریزی میکنند.