برچسب: مکتب اونو

نقدی بر خوانش مکتب اونو از فرایند مبادله / حسن آزاد
دیدگاه مکتب اونو دربارهی فصل دوم «سرمایه»
پیروان مکتب اونو از روش بازنمایی مارکس در فصلهای اول و دوم «سرمایه» و انکشاف شکل ارزش درک آشفتهای دارند. به تصور آنها، مارکس در فصل اول با تجرید از «قیمت» و «دارندگان کالا» و همچنین با ترفند و «شعبدهبازی در وارونه کردن شکل گسترشیافته»[1] در استنتاج منطقی پول از کالا دچار اشتباهات فاحشی شده است، که لاجرم باید مورد تجدیدنظر و اصلاح قرار گیرد. بهزعم آنها، فصل دوم نیز بر همین سیاق مجموعهای است از اشارههای تکراری ، تجربی و تاریخی در تکمیل فصل اول، بدون آنکه با استنتاج منطقی شکل پول ارتباطی داشته باشد. سکین در اینباره مینویسد:

مارکسیسم و مکتب اونو / جان بلامی فاستر / ترجمهی صادق فلاحپور و علیرضا خزائی
اگر هدف نظریه، فهم تاریخ برای تغییر آن است پس مهم است که این حقیقت ساده را بهخاطر داشته باشیم که سرمایهداری چیزی مجزا از تکامل تاریخی خود نیست. انگارهی یک جامعهی ناب سرمایهداری، همواره در خطر بدل شدن به یک انتزاع عاری از زندگی قرار دارد که از ضرورت فراهم کردن راهی برای رخنه در منطق فرایند انباشت مجزا شده است؛ همان منطقی که در کانون تاریخ آشکار سرمایهداری، از ظهور تا تعالی نهایی آن، جای گرفته است. جدا کردن بیشازحد قاطعانهی تحلیل نظری از تاریخ انضمامی به معنای بتواره کردن نظریه است «چنانکه گویی وظیفه، برقراری تعادل دیالکتیکی مفاهیم بوده است و نه درک مناسبات واقعی!»

مکتب اونو: كژتابى در فهم ماركس، رونویسی از منطق هگل / حسن آزاد
ژان پل سارتر در جایی میگوید مارکسیسم افق عبورناپذیر زمانهی ما است، نحلههایی که میکوشند از آن فراتر روند، به عقب بازمیگردند. اگر از بیان اغراقآمیز و غیرانتقادی او صرفنظر کنیم، گویی سارتر دارد سرنوشت مکتب اونو را روایت میکند. که به جای فراتر رفتن از مارکس به هگل بازمیگردند.