از همان تلاشهای آغازین ایرانیان در سالهای منتهی به انقلاب مشروطه مفاهیم اقتصاد سیاسی نیز همراه با دیگر اندیشههای تجدد در جامعه مطرح شد. نخستین کتاب اقتصادی که به فارسی ترجمه شد و البته در حد نسخهای خطی باقی ماند «اکونومی پلیتیک» اثر سیسمون دو سیسموندی سوسیالیست فرانسوی است که بیش از یکصد سال پیش رضا ریشار بخشهایی از آن را تحت عنوان «آداب مملکتداری» به فارسی برگرداند. در تمامی دهههای بعد برخی روشنفکران ایرانی آموزش و پژوهش روشمند اقتصاد سیاسی را ادامه دادند. اما تلاش آنان بهشدت متأثر از فرازوفرودهای سیاسی بود که به صورت دایم گسستهای جدی در این روند ایجاد میکرد. از آن جمله است نوشتههای فعالان احزاب اجتماعیون عامیون، دموکرات، عدالت، و کمونیست ایران خصوصاً برخی نوشتهها و ترجمههای آوتیس سلطانزاده که بعدها در تصفیههای استالینی به قتل رسید و نیز نوشتههای ا. جمشید (ایرج اسکندری) در نشریهی «دنیا»ی تقی ارانی در توصیف برخی از مفاهیم مقدماتی اقتصاد سیاسی مانند ارزش، قیمت و جز آن (بهمنماه ۱۳۱۲ تا خردادماه ۱۳۱۴) که دستگیری گروه ۵۳ نفر استمرار آن را ناممکن ساخت.
در سه دههی بعد نیز نوشتههایی مقدماتی در شرح و وصف برخی مفاهیم اقتصاد سیاسی به فارسی منتشر شده بود اما هنوز هم کمتر شاهد انتشار روشمند آثار اقتصاد سیاسی به فارسی بودیم. اگرچه مطالعات جدی دربارهی مناسبات ارضی در ایران و نیز مختصات ایران پیشاسرمایهداری بهتدریج آغاز میشد، در سالهای بعد از کودتا در نشریاتی مانند «اندیشه و هنر» ناصر وثوقی نیز شاهد انتشار ترجمههایی در زمینهی مسایل مرتبط با اقتصاد سیاسی، مانند نظریهی انقلاب مداوم تروتسکی یا مقالاتی در تشریح جامعهی شوروی پس از انقلاب بودیم. در همین دوره، مقالاتی نیز در شناخت نظام ارضی در ایران و تشریح اقتصاد ایران پیشاسرمایهداری و مطالعات تاریخی جدید و ماندنی پیرامون مباحثی مانند استبداد آسیایی و فئودالیسم در ایران سرگرفته بود.
سالهای پایانی دههی ۱۳۴۰ با شکلگیری جنبش اعتراضی جدیدی در ایران مصادف بود. بهموازات این پویش سیاسی، بهطور عام نوعی نوزایی فرهنگی رخ داد و سرآغازی شد برای پیافکندن مطالعات جدید اقتصاد سیاسی. جنبشهای جدید اجتماعی در ایران و جهان، سوژهها و کنشگران جدیدی یافته بودند مشتاق شنیدن صداهای تازه. برای آنان، درسنامههای پیشین بهتدریج اهمیت کمتری مییافت.
به موازات جنبشهای جدید اجتماعی، چند روند کموبیش همزمان به نوزایی مطالعات جدید اقتصاد دگراندیشانه در ایران منتهی شد که نخستین تبلور خود را در انتشار مجموعهی جدیدی از نوشتهها و ترجمهها دربارهی اقتصاد سیاسی در دههی ۱۳۵۰ یافت. نخست آن که از نیمههای دههی ۱۳۴۰ اقتصاد بهعنوان یک رشتهی مستقل دانشگاهی بهتدریج خود را از زیر سایهی مطالعات حقوقی و علوم سیاسی دور کرده بود و از اواخر این دهه بهتدریج کالبد دانشگاهی مستقل خود را نیز پیدا کرد.
دوم آن که در این میان مانند هر تحول احتماعی دیگری برخی افراد نقش بسیار تأثیرگذاری ایفا کردند. حضور چهرههایی مانند ناصر پاکدامن از نیمهی دوم دههی ۱۳۴۰ در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران، یا تلاشهای امیرحسین آریانپور در حوزهی مطالعات اجتماعی بهطور مستقیم در تلاشهای این گروه جدید از اقتصاددانان تأثیرگذار بود. سوم نیز آن که در این مقطع شاهد حضور جمعی از اقتصادسیاسیدانان جوان در فضای دانشگاهی و نیز پژوهشگران مستقل غیردانشگاهی بودیم که نوشتهها و ترجمههای جدید را سختکوشانه به جامعه ارائه میکردند.
در این دوره به جای ترجمهی درسنامههای جزماندیشانه بهتدریج نگاهها به متفکران خلاق و معاصر اقتصاد سیاسی مانند موریس داب، پل سوییزی، پل باران، اسکار لانگه و دیگران معطوف شده بود. آثار منتشرشده ویژگیهای شایانتأملی داشتند، از جمله نشانگر تلاش برای ارائه به زبان فارسی پالوده و نیز واژهسازی برای مجموعه اصطلاحهایی که تا آن زمان هنوز معادل فارسی نداشتند و بسیاری از آنها هماکنون در زبان فارسی کاملاً جا افتاده است. همچنین توجه به ترفندهایی که این مؤلفان برای فرار از ممیزی بهناچار برگزیده بودند جالب است.
با توجه به اهمیت برخی از آثار منتشرشده در آن دورهها و ضرورت آگاهی نسلهای کنونی اقتصاددانان و دانشجویان از این آثار، در ستون نمای دور سایت نقد اقتصاد سیاسی بهتدریج آن دسته از این آثار که اکنون چندان در دسترس نیست، با کسب اجازه از مؤلفان و مترجمان و ناشران، به همان شکل و سیاق منتشرشده، و صرفاً با حروفنگاری جدید، به منظور دسترسی علاقهمندان بازنشر میشود.
نقد اقتصاد سیاسی
برای مطالعهی مقالات بخش نمای دور به پیوند زیر مراجعه فرمایید