در ایران، با امواج متناوب خیزشهای اجتماعی-طبقاتی روبرو هستیم که در سالهای اخیر شدّت و حدّتی بیش از پیش یافته است. با خیزش دی ماه ۱۳۹۶، گویی جنبشهای اجتماعی در ایران نقطه عطفی را تجربه میکنند. اعترضات شهری، سرِ خاموشی ندارند و در این اعتراضات، تهیدستان شهری و حاشیهنشینان، بیش از پیش به مرکز حادثه قدم میگذارند. با این حال، ظرفیتهای این نیروی اجتماعی، پیشنیازهای فرهنگی و روشهای کنشگریشان، هنوز به اندازه کافی مورد بررسی و توجه قرار نگرفته است. بافت اجتماعی تهیدستان شهری، گسترهی وسیعتری از چند دهه پیشین را در بر میگیرد که بر فرهنگ، آگاهی و گرایشاتِ آنان، تاثیری مستقیم میگذارد. در سلسله وبینارهای نشریهی کریتیک دربارهی سازمانیابی تهیدستان شهری، تلاش خواهیم داشت تا علاوه بر ترسیم شمایی از زندگی تهیدستان شهری، به برخی از این پرسشها نیز بپردازیم:
چه کسانی را تهیدستان شهری قلمداد میکنیم؟ آیا تهیدستان شهری لایهی معین و مستقل اجتماعی-اقتصادی را نمایندگی میکنند؟ کدام گرایشهای فکری و فرهنگی را با چه خواستها و مطالباتی دنبال میکنند؟ چه گفتمانهایی در میان تهیدستان شهری راه باز کرده و یا امکان راه گشودن دارند؟ آیا اساساً به شکلهای معینی از سازماندهی کنش جمعی اتکا دارند؟ و اگر آری، نقاط قوت و کاستیهای اشکال سازماندهی تهیدستان شهری کدامند؟ مکانیسمهای پیوند یا گسست این جنبش با جنبشهای دیگر و مشخصاً جنبش طبقهی کارگر کدامند؟
دیدگاهتان را بنویسید