فهرست موضوعی


پوتین، غرب و چشم‌اندازهای جنگ اوکراین / اسلاوی ژیژک / ترجمه‌ی پویا حسینی

نسخه‌ی پی‌دی‌اف

Getty Images

متن حاضر ترجمه‌ی گفت‌وگوی اسلاوی ژیژک با سرویس خبری بی بی سی اوکراین است که طی آن نظراتش در خصوص مذاکرات صلح با روسیه، سلاح های اتمی برای اوکراین و تخطئه‌ی فرهنگ روسی را بازگو می‌کند. ترجمه‌ و انتشار آن با هدف آشنایی با بخشی از فضای فکری امروز در غرب در قبال جنگ اوکراین انجام شده است.


 

پوتین معادل فرهنگ روسیه نیست

برایم دلپذیر نیست که برخی اوکراینی‌ها می‌گویند نه به فرهنگ روسی، ما بخشی از غربیم. آنان با انجام چنین کاری به پوتین اجازه می‌دهند خود را پیرو شخصیت‌های مشهوری مثل گوگول، تولستوی، داستایوفسکی و… معرفی کند. نمی‌خواهم به پوتین اجازه‌ی انجام چنین کاری بدهیم. چون پوتین فردی نیست که فرهنگ روسیه را در برابر غرب قرار دهد. نه، پوتین یک وحشی نوفاشیست است.

نمی‌خواهم فرهنگ روسیه را تسلیم پوتین کنم. فرهنگ روسیه به اسلحه تبدیل شده است. تیاتر بالشوی، باله‌ی روسی، همه‌ی این‌ها در دوره‌ی استالین تبدیل به سلاح شدند. در اواخر سال های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی بحثی در اتحاد جماهیر شوروی بود که چه کسی باید در جایگاه بزرگ‌ترین آهنگساز رسمی روسیه قرار گیرد. استالین تأکید داشت: چایکوفسکی.

چایکوفسکی حامی تزار بود و آشکارا اظهار می‌کرد ضد یهودی است. به هرحال استالین تصمیم گرفت چایکوفسکی را برگزیند. و او را تبدیل به اسلحه کرد. تراژدی این‌جاست که هنگامی که تصمیم گرفتند نوشته‌ها و نامه‌های چایکوفسکی را منتشر سازند مجبور شدند آن را سانسور کنند. یادداشت‌های چایکوفسکی پر بود از اظهارات ضدفمینیستی و سلطنت‌طلبانه.

هنگامی که در سال ۱۸۸۰ به جان امپراطور سوءقصد شد و برادر لنین اعدام شد، برخی انقلابیون زندانی شدند. چایکوفسکی در نامه‌ای به تزار نوشت: «نه، خیلی ملایم هستید، همه‌شان را بکشید.»

در باب جامعه‌ی روسیه

مهم نیست چقدر حرفم ساده‌لوحانه به نظر برسد. باید تصدیق کنیم که حتی اگر اکثر روس‌ها حامی پوتین باشند، بدین خاطر است که اکثریت منکوب قدرت وحشت هستند. آنها وحشت زده‌اند. صحبت علیه پوتین خیلی خطرناک است.

جامعه‌ی روسیه از پوتین و سیاست‌هایش حمایت فعال نمی‌کند. اما با این همه، آن را تحمل میکنند. هنگامی که روسیه در جنگ موفقیت‌هایی به‌دست می‌آورد آنها به وجد می‌آیند. متأسفانه باید بگویم گرچه اکثریت آلمانی‌ها نازی نبودند، اما تنها سیاست های هیتلر را تحمل نمی‌کردند، بلکه می‌گویم احتمالاً حامی او بودند و پیشرفت [آلمان] را تحسین می‌کردند. اما برخلاف ادعای بسیاری از شبه‌چپ‌گرایان آن‌قدر ساده‌لوح نیستم که بگویم اکثریت بی‌گناه است. باید اینجا خیلی رک باشیم. صرفا نمی‌توانید بگویید: «آن‌ها بی‌گناه هستند.»

بله، اذهان آنها دستکاری شده ‌است. اما این بلا سر همه آمده است. نکته این است که مردم علی‌رغم علم بر دست‌کاری‌شدن ذهن‌شان، اغلب دست به حمایت می‌زنند.

خطر استفاده از سلاح هسته‌ای توسط روسیه و ارسال سلاح هسته‌ای به اوکراین

چند هفته پیش، در گفت‌وگو با پیرس مورگان گفتم باید به اوکراین سلاح اتمی بدهیم. بابت این اظهار نظر به من حمله شد و گفتند: «‌دیوانه شده‌ای. آیا خواهان پایان دنیا هستی؟» اما واقعاً چنین منظوری نداشتم، می‌خواستم مردم را تحریک کنم. صرفاً می‌خواستم توجهات را بدان جلب کنم. همه به من پریدند، تهمت زدند که خواهان جنگ اتمی هستم و می‌گفتند نباید سلاح‌‌های هسته‌ای را گسترش دهیم.
اما یک لحظه صبر کنید. پوتین پیش‌تر سلاح‌های اتمی را به بلاروس برده است. سلاح‌های اتمی الان آن‌جا است. می‌خواهم نشان دهم از پوتین انتظار کار‌های دیوانه‌وار مشخصی می‌رود. او دائم تهدید اتمی می‌کند و شرط می‌گذارد. پس چرا حتی دولت‌هایی که حامی اوکراین هستند کماکان با این کشور مثل کشوری بی‌مسئولیت رفتار می‌کنند؟ انگار نمی‌شود به آن‌ها اعتماد کرد، آن‌های خیلی ملی‌گرا هستند و ممکن است کار احمقانه‌ای انجام دهند. مردم از بنیاد‌گرایی دینی غربی صحبت می‌کنند، اما می‌دانید مردم روسیه در مورد چه صحبت می‌کنند، چه می‌خوانند و در رسانه‌های روسیه چه می‌شنوند؟ رسانه‌های روسیه دائم درباره بمباران اتمی احتمالی صحبت می‌کنند و بدون ابا شرط تعیین می‌کنند. پیام آنان این است: «اگر شروع به شکست کنیم حق استفاده از بمب های اتمی داریم.»

احتمال مذاکرات صلح

پوتین یک نئوفاشیست است. نگاه کنید پوتین از چه کسانی در غرب حمایت می‌کند. آنانی که خواهان برچیدن اتحادیه‌ی اروپا هستند. پوتین حامی حزب [راست افراطی] AFD در آلمان و مارین لوپن در فرانسه است. پوتین در تک‌تک کشور‌های اروپایی حامی راست افراطی است، چرا؟ چون راست افراطی هم می‌خواهد وحدت اروپا را از بین ببرد. اخیراً پوتین گفت ترجیح می‌دهد بایدن رئیس جمهور ایالات متحده شود. فکر می‌کنم با غرض چنین حرفی زد. او می‌داند آن‌قدر در آمریکا منفور است که اگر بگوید کسی را ترجیح می‌دهد به جایگاه این فرد لطمه وارد می‌شود. فکر می‌کنم برای پوتین این راهی بود برای حمایت از ترامپ.

متوجه شده‌اید که اکنون شاهد ائتلاف دیوانه‌وار راست و چپ افراطی هستیم. همه‌ی آنها از مذاکرات صلح صحبت می‌کنند. اما شروط پوتین چیست؟ او تنها نه مناطق اشغالی بلکه بخش بیشتری را می‌خواهد به خاک خود ضمیمه کند.
و تازه این همه‌ی ماجرا نیست. او به‌دفعات گفته است «‌رژیم نازی» مستقر در کیف باید سقوط کند. پس او می‌خواهد کنترل کامل سیاسی اوکراین را به دست بگیرد.

همیشه به هواداران مذاکرات صلح می‌گویم در این وضعیت، مذاکره‌ی صلح به معنی اشغال کامل اوکراین است. و آن‌ها در جوابم می‌گویند: «خب، می‌دانی شاید روس‌ها اغراق می‌کنند. شاید شانسی برای رسیدن به مصالحه در مذاکرات وجود داشته باشد.»

اما چرا اصلاً امکان مذاکرات صلح ایجاد شد؟ چون اوکراین در میدان نبرد به‌نسبت موفق عمل کرد و توانست به لطف کمک غرب مقاومت کند.

اگر اوکراین از خود دفاع نکرده بود، خیلی وقت پیش، بدون مذاکره همه چیز تمام شده بود. بنابراین تناقض اینجاست که تنها راه ایجاد فضا برای مذاکره، مجهز کردن اوکراین به تسلیحات کافی و حمایت تهاجمی‌تر است.

پاپ فرانسیس شگفت زده‌ام کرد. به یاد می‌آورید او گفت که اوکراین باید پرچم سفید را بالا ببرد و راه مذاکره را باز کند؟‌ ببخشید، پرچم سفید نه مترادف مذاکره، بلکه تسلیم است. این نکته‌ی اول من بود. نکته دوم این است: برخی می‌گویند «بیایید واقع‌بین باشیم. روسیه فقط زمین های بیشتری می‌خواهد و اوکراین اولینش نبود. همانطور که به خاطر می‌آورید کشورگشایی روسیه با اوستیای جنوبی (گرجستان)، کریمه و… شروع شد. روسیه در حال کشورگشایی است.»

اگر اکنون اوکراین را تحت فشار بگذاریم و خواهان صلح شویم، یعنی برای کشورگشایی روسیه فضا ایجاد خواهیم کرد. از ذهن‌تان بیرون کنید که پوتین به‌فرض در اوکراین صلح می‌خواهد. صلح برای او به معنی کنترل کل اوکراین است. اشغالگران همیشه بعد از اشغال خواهان صلح هستند اما صلح در معنای استثمارگرانه.
آیا هیتلر هنگامی که فرانسه را در سال ۱۹۴۰ اشغال کرد صلح نمی‌خواست؟ صدالبته او خواهان صلح بود. زیرا صلح برایش به این معنا بود: ‌می‌توانم صلح‌آمیز فرانسه را استثمار کنم.

دوباره تکرار می‌کنم. تناقض اصلی این است که اگر هرگز مذاکرات صلحی در میان باشد، تنها با اوکراینی قدرتمند رخ خواهد داد که بتواند از خودش دفاع کند.


اسلاوی ژیژک

پیوند با منبع اصلی:

Why supporting Ukraine in the war is necessary. Commentary

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *