فهرست موضوعی


اقتصاددانی جوان که خشم ثروتمندان و سیاست‌مدارانشان را برانگیخته است / فرهاد نعمانی

گابریل زوکمن

در سال ۲۰۲۳ «انجمن اقتصاد آمریکا» (American Economic Association ) نشان «جان بیتس کلارک» را به گابریل زوکمن ( Gabriel Zucman – متولد ۱۹۸۶)، استاد اقتصاد در دانشگاه کالیفرنیا (برکلی) و مدرسه‌ی اقتصاد در پاریس، اهدا کرد. به‌زعم این انجمن «گابریل زوکمن نقشی اساسی در حوزه‌ی اقتصاد عمومی (public policy) ایفا کرده است. او به‌عنوان یکی از کارشناسان برجسته‌ی جهان در زمینه‌ی فرار مالیاتی، هم در سطح خانوار و هم در سطح شرکت‌ها، و یکی از محققان اصلی در بررسی اندازه‌گیری و تبیین افزایش نابرابری اقتصادی شناخته می‌شود. تحقیقات او نقشی ویژه در روشن‌ساختن بحث های مربوط به اتخاذ سیاست عمومی در امر طراحی عملی نظام‌های مالیاتی در جهان دارد.»[۱]

نشان کلارک به خاطر تحقیقات بنیادی و کمّی در روش‌ اندازه‌گیری نابرابری ثروت مالی (سهام و اوراق قرضه)، تمرکز ثروت و فرار مالیاتی در کشورهای مختلف به «بهشت‌های مالیاتی»، و نابرابری توزیع درآمد در جهان به زوکمن اهدا شده است.[۲] پیش از آن نیز او جوایز متعددی ازجمله جایزه‌ی بهترین اقتصاددان جوان فرانسوی توسط لوموند و گردهمایی اقتصاددانان فرانسه (۲۰۱۸)، را دریافت کرده بود.

پایان‌نامه‌ی دکترای زوکمن که در سال ۲۰۱۳ تکمیل شد، با بسیاری از پایان‌نامه‌های دکترا در اقتصاد مشابهت ندارد. این پایان‌نامه‌ی داده-محور که تحت نظر استاد راهنمایش توماس پیکتی نوشته شده است، برای نخستین بار به اندازه‌گیری علمی ثروت پنهان‌شده در بهشت‌های مالیاتی و ارزیابی سیاست‌های اجرا شده برای مهار فرار مالیاتی می‌پردازد. در همان سال کوزمن پایان‌نامه‌ی خود را تحت عنوان «ثروت پنهان ملل: پژوهشی درباره‌ی بهشت‌های مالیاتی» به چاپ رساند.[۳] این کتاب تا به امروز به زبان‌های بسیاری ترجمه شده است.[۴]

البته تحقیقات و کاوش‌های ارزنده‌ی قبلی در مورد فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی وجود دارد، اما این بررسی‌ها به‌ندرت با تحلیل نابرابری مرتبط بوده‌اند و یا صرفاً بر بررسی‌های موردی و محدود تمرکز داشته‌اند. قبل از کاوش‌های زوکمن شواهد اندکی درباره‌ی میزان فرار مالیاتی در مقیاس بین‌المللی وجود داشت که بسیار تخصصی‌ هستند و دسترسی به آن‌ها برای همگان آسان نیست. این کاوش‌ها بیشتر به میزان اجتناب مالیاتی شرکت‌های چندملیتی و به گزارش سود شرکت‌ها در حوزه‌های مالیاتی با مالیات‌های کم (اغلب همان پناهگاه‌های مالی که به افراد ثروتمند خدمات بانکی و مالی ارائه می‌دهند) پرداخته‌‌اند.[۵]

زوکمن در مجموعه‌ای از مقالات و نخستین کتابش (ثروت پنهان ملل، ۲۰۱۳)، برای اندازه‌گیری فرار و یا اجتناب از پرداخت مالیات و یا مالیات اندک در مناطق آزاد، ثروت موجود در بهشت‌های مالی پنهان و یا آشکار، روش‌هایی را به صورت سیستماتیک توسعه داده و ارقام موردنیاز این موضوع مهم را ارائه کرده است.

دو موضوع اصلی مورد علاقه‌ی زوکمن، یعنی فرار مالیاتی در میان ثروتمندان در جهان و کشور‌های مختلف و اندازه‌گیری درآمد و ثروت در بالاترین سطح، به‌شدت با هم مرتبط‌اند. برای اندازه‌گیری صحیح درآمد و ثروت در بالاترین سطح آن، دانستن این‌که ثروتمندان و کسب‌وکارهایی که آنها مالک هستند و نیز شرکت‌های چندملیتی چه مقدار از برداخت مالیات خوداری می‌کنند، بسیار مهم است.

این نوشته به‌اختصار بر اساس تحقیقات زوکمن نخست به وسعت و سهم ثروت خانوار برخی از کشور‌ها در بهشت‌های مالیاتی اشاره می‌کند و سپس به مالیات‌گریزی شرکت‌‎های چندملیتی و نابرابری ثروت در بالاترین سطح و فرار مالیاتی می‌پردازد.

زوکمن بر اساس روش‌شناسی بدیعی به تخمین اندازه‌ی ثروت خانوارهای مقیم کشور‌های مختلف در مناطق ابرساحلی یا بهشت‌های مالیاتی (offshores) می‌رسد: از جمله این که در سال ۲۰۰۷، به‌طور متوسط ۸ درصد از ثروت مالی (اوراق بهادار) خانوارها در جهان – معادل با ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان – در بهشت‌های مالی نگهداری می‌شده است. با استفاده از این داده‌ها، زوکمن مقدار ثروت پنهان‌شده‌ی خانوارهای کشورهای مختلف را در مناطق معروف به فراساحلی offshore یا بهشت‌‎های مالیاتی و وسعت ناهمگونی این ثروت پنهان بین این کشورها را نشان می‌دهد.[۶]

برای نمونه، در سال ۲۰۰۷، سهم (٪) ثروت مالی خانوارها در برخی از کشورها نسبت به تولید ناخالص داخلی هر یک از کشورهایشان در بهشت‎های مالیاتی به ترتیب زیر است:

امارات کمی بیش از ۷۰٪

ونزوئلا کمی بیش از ۶۰٪

عربستان سعودی کمی بیش از ۵۵٪

روسیه کمی بیش از ۴۵٪

آرزانتین و یونان کمی بیش از۳۵ ٪

ترکیه کمی بیش از ۱۵٪

بلژیک، انگلستان، آلمان و فرانسه کمی بیش ۱۵٪

 ایتالیا، آفریقای جنوبی، اسپانیا و ایرلند کمی بیش ۱۰ ٪

استرالیا ،ایالات متحد آمریکا و مکزیک و برزیل کمی بیش از ۵ ٪

سوئد و ایران ، کانادا و اندونزی کمی بیش ۵٪

نروز ، هند، ژاپن، فنلاند، دانمارک، چین و کره جنوبی کم‌تر از ۵ ٪

اندازه‌گیری درآمد و ثروت افراد در بالاترین رده‌ی درآمد و ثروت افراد جنبه‌ی دیگری از تحقیقات زوکمن است. در نهایت، اندازه‌گیری ثروت پنهان و سودهای منتقل‌شده برای به دست آوردن درک بهتری از ثروت و درآمد ثروتمندان و مالیات‌هایی که در واقع پرداخت می‌کنند، اهمیت دارد.[۷]

بررسی توزیع ثروت‌ در مناطق فراساحلی همچنین نشان می‌دهد که فرار مالیاتی در رده‌ی بالای توزیع ثروت به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از آن چیزی است که قبلاً تصور می‌شد. برای نمونه، شواهد موجود در کشورهای اسکاندیناوی بیانگر آنست که فرار مالیاتی میان ۰.۰۱ درصد ثروتمندترین اسکاندیناوی‌ها حدود ۲۵ درصد است، در حالی که حسابرسی‌های مرسوم، نرخ‌های فرار مالیاتی را در سطح زیر ۵ درصد در سرتاسر توزیع ثروت می‌پنداشتند؛ چراکه نمی‌توانستند ثروت‌های خارج از کشور را شناسایی کنند.[۸]

در حالی که منابع اطلاعاتی زیادی در مورد نابرابری درآمد در ایالات متحده و کشورهای اروپایی در دسترس است، اطلاعات بسیار ناچیزی در مورد ثروت در کشورهای جهان وجود دارد. از آن‌جا که مالیات بر تمامی انواع ثروت‌‌ها وجود ندارد، بررسی نظام‌‎مند در این زمینه مشکل است. بااین‌همه فهرست سالانه‌ی ‌نام ثروتمندان، مانند فوربز ۴۰۰، در کنار اطلاعاتی که از نظرسنجی مالیات مصرف‌کنندگان به‌دست می‌آید بیانگر آن است که تمرکز ثروت در ایالات متحده و بسیاری از کشورها افزایش یافته است. و این در حالی است که داده‌های مالیات بر ارث بیانگر رشد تمرکز ثروت نیست.

زوکمن از روش جدیدی برای برآورد ثروت به نام روش سرمایه‌ای‌کردن یا کاپیتالیزاسیون درآمد استفاده کرد. با بهره‌گیری از این روش، اطلاعات زیادی در مورد درآمد سرمایه‌ای که توسط ثروت تولید می‌شود، بهدست آمده است: چراکه این نوع درآمد عموماً مشمول مالیات است و اطلاعات در مورد مالیات بر درآمد وجود دارد. روش سرمایه‌ای کردن درآمد به دنبال کسب ثروت از درآمد سرمایه‌ای است. در ساده‌ترین شکل، این روش فرض می‌کند که نرخ بازگشت بر ثروت در هر گروه دارایی یکسان است. از آن‌جا که تمرکز جریان‌های درآمد سرمایه‌ای مانند سود سهام، سود سرمایه، بهره یا سود تجاری به‌شدت افزایش یافته است، این روش نشان می‌دهد که ثروت نیز در چند دهه‌ی اخیر به شدت افزایش یافته است.

 تحقیقات زوکمن و نیز اقصاددانان دیگری مانند توماس پیکتی به اندازه‌گیری نابرابری درآمد نیز کمک کرده است. این بررسی‌ها نشان می‌دهند که تمرکز درآمد در دست ثروتمندان از دهه‌ی ۱۹۷۰ به این سو به‌شدت افزایش یافته است. برای نمونه، سهم درآمد بالاترین ۱ درصد خانوار در ایالات متحده در دوره‌ی ۱۹۷۰-۲۰۲۱ بیش از دو برابر شده است، و از ۸ درصد درآمد خانوارها در دهه‌ی ۱۹۷۰ به بیش از ۲۰ درصد در سال‌های اخیر رسیده است.[۹]

یکی دیگر از موضوعات موردتوجه زوکمن اجتناب از پرداخت مالیاتی شرکت‌های چندملیتی از طریق بهشت‌های مالیاتی و اندازه‌گیری حجم‌، وسعت و تغییر آن در جهان و کشورهای مختلف است. چندملیتی‌ها می‌توانند از استراتژی‌های مختلف حسابداری برای حداکثر کردن سهم سود خود در بهشت‌های مالیاتی که یا نرخ مالیات آنها ناچیز است و یا مالیات وجود ندارد، بهره ببرند. به این ترتیب، شرکت‌ها می‌توانند حجم مالیات خود را در کشورهایی که نرخ مالیاتی‌شان بالاست به حداقل برسانند. این خط‌مشی در عمل فرار مالیاتی تلقی می‌شود، اگرچه این شرکت‌ها و افرادی که چنین راهبردی را برمی‌گزینند، کلمه‌ی «اجتناب» را برای توصیف عمل خود به‌کار می‌گیرند و تحت شرایطی از نظر حقوقی نیز می‌توانند چنین کنند. به‌هرگونه، مسئله‌ی اجتناب مالیاتی توسط شرکت‌های چندملیتی دهه‌هاست که مورد بررسی سازما‌ن‌های بین‌المللی و محققان گوناگون قرار گرفته ‌‌است، لیکن پیچیدگی جزئیات نهادی کار این بررسی‌ها را را دشوار می‌کرد.

در سال ۲۰۱۴ زوکمن در مقاله ای با آمارهای ساده‌ای افزایش عظیم جابه‌جایی سود توسط شرکت‌های چندملیتی آمریکایی به بهشت‌های مالیاتی را نشان می‌دهد:[۱۰] در دهه‌ی ۲۰۰۰ بیش از نیمی از سودهای خارجی گزارش‌شده توسط شرکت‌های چندملیتی آمریکایی در بهشت‌های مالی گزارش شده‌اند. در سال ۲۰۲۳، زوکمن براساس داده‌های کلان جدید درباره‌ی شرکت‌های چندملیتی جهانی و عملیات خارجی آن‌ها، سنجشی جهانی و دقیق از جابه‌جایی سود ارائه می‌کند. طبق این بررسی بر اساس برآوردهایی از میزان سود جابه‌جا شده از یک کشور به یک بهشت مالی می‌توان گفت که هر سال ۴۰ درصد از سودهای شرکت‌های چندملیتی گزارش شده به بهشت‌های مالیاتی روان می‎شوند (این درصد در مورد شرکت‌های چندملیتی آمریکایی و غیر امریکایی به ترتیب حدود ۵۰ درصد و ۳۰ درصد است). این مقاله هم‌چنین یک پایگاه داده‌ی بین‌المللی جامع و بی‌نظیر به صورت آنلاین در مورد جابه‌جایی سود و و همچنین تولید ناخالص داخلی اصلاح شده و توازن‌های تجاری اصلاح‌شده برای این نوع جابه‌جایی‌ها در وب‌گاه MissingProfits.wold در اختیار همگان قرار داذه است.[۱۱]

روشن است که نتایج چنین تحقیقاتی به گسترش و رشد آگاهی فردی و اجتماعی در جهان در جهت جنبش برای آزادی-عدالت اجتماعی و کاربرد این تحقیقات در امر اتخاذ سیاست‎‌های مالیاتی بر درآمد و ثروت یاری می‌رساند. در واقع، امروزه فشار جمعی رأی‌دهندگان در اروپا و آمریکای شمالی برای سیاست مالیاتی ثروت و درآمد عادلانه‌تر به نحو چشم‌گیری افزایش یافته است. در این مسیر نقش فعال سیاسی و آکادمیک کسانی چون زوکمن و امثال او در دانشگاه‎‌ها و خارج از دانشگاه‌ها قابل‌تقدیر و مهم بوده ‌است.[۱۲] بر همین اساس، شاهد ارائه‌ی طرح زوکمن برای دریافت مالیات خالص حداقلی ۲% از ثروت کسانی که خالص ثروت‌شان (پس از کسر مالیات‌های دیگر) در سال بیش از ۱۰۰ میلیون یورو است، بوده‌ایم.

لیکن در پی افزایش شهرت محققانی نظیر زوکمن و ارائه‌ی طرح‌هایی براساس پژوهش‌های آنان در حوزه‌ی سیاست‌گذاری، برخی از اقتصاددانان متعارف، و بسیاری از سیاستمداران و ثروتمندترین سرمایه‌داران آشکارا و با خشونت به انتقاد خصمانه از چنین تحقیقات کاربردی و پیشنهاد‎های منتج از این کاوش‎‌ها و بدگویی از کسانی مانند زوکمن، روی آورده‎‌اند. در واقع، این روزها در اتحادیه‌ی اروپا (و نیز آمریکای شمالی)، به‌ویژه در فرانسه، طرح زوکمن خشم آنها را برانگیخته است و از هر سو در جناح راست شاهد حمله به زوکمن و تهدید سرمایه‌داران به خروج سرمایه‌هایشان در صورت اجرای این طرح هستیم.

فرهاد نعمانی

[۱] Gabriel Zucman, Clark Medalist 2023

[۳] Gabriel Zucman. 2013. La Richesse cachée des nations: enquête sur les paradis fiscaux. Le Seuil. Zucman, Gabriel. 2015. The Hidden Wealth of Nations: The Scourge of Tax Havens. University of Chicago.

 سه اقتصادانی که در شکل‌‌گیری نظری و تحقیقاتی زوکمن بسیار سهم دارند، عبارتند از انتونی اتکینسون، جوزف استیگلیتز و توماس پیکتی. برای مثال ن.ک. به یکی از کتاب‌های پایه‌ی اتکینسون و استیگلیتز در درس اقتصاد سیاست عمومی:

Atkinson, A. and Stiglitz, J. (1980), Lectures on Public Economics, McGraw-Hill.

[۴] سایت آکادمیک زوکمن ( Gabriel Zucman ) بسیار پربار و بی‌نظیر است. در این سایت بسیاری از مقالات، مصاحبه‌ها، جدل‎ها، طرح‌های مربوط به توزیع در‌امد در جهان، فرار و اجتناب مالیاتی، سیلست‌گذاری اجتماعی، سخنرانی‌ها و درس‌نامه‌های او در دسترس همگان گذاشته شده‌ است.

[۵] Piketty, Thomas, and Emmanuel Saez. 2003. Income in in the United States,  1913-1998. QuarterlyJournal in Economics. ۱۱۸,۱. Clausing,Kimberly. 2009. Multinational firms taxavoidance and tax policies. National Tax Journal. 62, 4.

[۶] Zucman, Gabriel, Annette Alstadsaer and Neils Johannsen. 2018. Who owns the wealth in tax heavens? Journal of Public Economics. ۱۶۲.

 Zucman, Gabriel. 2013. The missing wealth of nations: are Europe and the US net-debtors or net creditors? . Quarterly Journal of Economics. ۱۲۸, ۳.

Zucman, Gabriel, and Thomas Piketty. Capital is back: wealth-ratios in reach countries 1700-2010. Quarterly Journal of Economics. ۱۲۹, ۳.

[۷] Zucman, Gabriel. 2014. Taxing across borders: tracking personal wealth and corporate profits . journal of Economic Perspective. ۲۸, ۴

[۸] Zucman, Gabriel, Annette Alstadsaer and Neils Johannsen. 2019. Tax evasion and inequality. American Economic Review. 109, 6.

[۹] The World Inequality Report. 2022. Harvard University Press

[۱۰] Zucman, Gabriel. 2014. Taxing across borders: tracking personal wealth and corporate profits . journal of Economic Perspective. ۲۸, ۴

۴۰ % des profits des multinationales sont délocalisés dans les paradis fiscaux | Gabriel Zucman

[۱۱] Frontpage – Economists without borders

Zucman, Gabriel, Thomas Torslov and Ludvig Wier. 2023. “The Missing Profits of Nations”) Thomas Torslov and Ludvig Wier. Review of Economic Studies. 90 ,3.

[۱۲] Debates | Gabriel Zucman Taxing the Superrich Is More Possible – and More Necessary – Than Ever by Gabriel Zucman – Project Syndicate

به اشتراک بگذارید:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *