برچسب: تجاوز جنسی

نوع نسبتاً آرمانی محسن نامجو / شیرین کریمی
چرا در جنبش #منهمِ (#MeToo) ایرانی مورد محسن نامجو مهم است؟
برای آن گروه از ما که دغدغهی حقوق بشر (از جمله حقوق زنان و کودکان، قومیتها و جنسیتها و پیروان مذاهب مختلف) داریم مورد نامجو مهم است چون او در اینجا به نوع نسبتاً آرمانیِ متجاوزان و بازیگرانِ فرادست در ساختاری که راحت تجاوز میکند تبدیل شده است. نامجو بسیاری از مسائل جنبش #منهم را با زبانی سادهتر، سری نترستر و صدایی بیلرزشتر بیان میکند.

فمینیسم، فوکو و تجاوز / هالی هندرسن / ترجمهی هومن کاسبی و امینه ابطحی
این مقاله تجاوز را یک نقطه در امتداد پیوستار خشونت در نظر میگیرد؛ پیوستاری که خشونت و تجاوز را در تمامی اشکال آنها شامل میشود. این پیوستار صرفاً «افعال» فرد مرتکب خشونت را مجسم نمیکند، بلکه عاملیت قربانی بالقوه را نیز در نظر میگیرد. اندیشیدن به تجاوز بر پیوستار خشونت جنسی به ما اجازه میدهد تا لحظاتی را معین کنیم که زنان میتوانند واکنش نیرومندی برای دفع مهاجم داشته باشند.

علیه تجاوز و تمامی ستمها / عاطفه رنگریز
«من هم» شاید بیش از هر چیز زنگی است که دوباره به یادمان بیاورد که تجاوز و خشونت جنسیتی نه امری موقتی است و نه صرفاً مربوط به امروز و اینجا، بل یادآور میشود که خشونت جنسیتی به دلیل مناسبات و سلسلهمراتب قدرت رخ میدهد، مناسباتی که امروز حاصل از سرمایه داری، مردسالاری و سلطهی آلت رجولیت قدرت است. و باز به یاد بیاورد که خشونت جنسیتی صرفاً مسئلهای فمینیستی نیست بلکه مسئلهای طبقاتی نیز هست. «من هم» زنگی باید باشد برای گفتن اینکه دیگر بس است و حالا وقتش است و ما نمیخواهیم در آینده سخن بگوییم و نیازهایمان توسط رسانه ها و منفعتطلبان بازنمایی شود. و باید تلنگری باشد برای اینکه همین الان در همین برهوت کاری کنیم و نه آنکه به آینده موکول شود!

چهگونه بیزاری از فمینیسم را نهادینه میکنند؟ / شیرین کریمی
پاسخی به «دربارهی زنانی که شریک نظام مردسالارند» نوشتهی آرش نراقی:
یادداشت آرش نراقی نشان میدهد که چطور میتوان نوشتاری را با مقدماتی کلی و مورد قبول همگان آغاز کرد و بعد دلخوریهای خود را از چند زن وارد متن کرد و به نتایجی رسید خطرساز، واپسگرا، مردمحور و تقویتکنندهی فضاهای فکری تکجنسیتی، عاجز از فهم دیگران و ناتوان از گفتوگو با زنان؛ و این متن سرنخِ یافتن پاسخی برای این پرسش است که چطور میشود پیشفرضهای نادرستِ خود را طبیعی جلوه داد و ناتوانی از برقراری ارتباط با زنان و ترسیدن و ترساندن از فمینیسم را توجیه کرد، نوشت، عملی کرد و بارها و بارها آنها را اخلاقی و خردمندانه تعبیر کرد…

نولیبرالیسم و شرایط امکان بروز تعرض جنسی / نرگس ایمانی
در منطق نولیبرالیِ ارتباط با بدنِ زنانه هم کماکان با پدیدهای به اسم تمکین مواجهایم. تمکین نمونهی روشنگری است از نقش یک تکنیک کنترلی در دو منطق انقیادِ بهاصطلاح متفاوت که هر یک ابزارهای حمایتیِ خاصی برای ابقای آن وضع کردهاند: از برچسبِ زنِ نااهل گرفته تا انگِ زنِ امل. درواقع، همان تکنیکی که اشمئزاز فراوانی در منتقدان منطق بهاصطلاح سنتیـمذهبی ایجاد میکند، اینجا و در این منطقِ انقیاد، به انواع و اقسام پوششهای بهروزشده و «تلطیفگردیده» ملبس شده و در صورتِ امتناعِ زنان، ابزارهای توبیخی گوناگونی بر آنها تحمیل میکند.
از این منظر، همهی ما به «کارگران جنسی» بدل شدهایم.

دارِ مکافات: زنان، توسعه و روایتهای آزار جنسی / لیلا پاپلی یزدی
تاریخ نشان داده نظمهای اجتماعی ابدی نیستند، فرودستان با بلند کردن صدایشان سرانجام روزی جایگاههای فرادستی را متزلزل میکنند، چنانکه بارها این روند روی داده است – آن لحظه، همان وعدهی باستانیِ «دار مکافات» بودن دنیا است. تا در آن لحظه کجا ایستاده باشیم…

چپ، مسئلهی زن و «روایت تجاوز» / مهدیس صادقی پویا
همواره یکی از انتقادات وارد به بدنه احزاب و گروههای چپگرا نوعی زنستیزی کهنه و قدیمی بسیار رایج بوده است. در آغاز قرن بیست و یکم، چپ مترقی تلاش میکند تا ساختار و دلایل وجودی آن را شناسایی کرده و در بدنهی حزبی جدید مانع شکلگیری و ریشهدوانی آن شود. در صورت حصول چنین شرایطی میتوان به گره زدن مطالبات زنان به مطالبات دموکراتیک و سوسیالیستی امیدوار شد و از آن سخن گفت.

مبارزهی دیرپای زنان برای تعریف تجاوز جنسی / استل فریدمن / ترجمهی شیرین کریمی
«تعریف تجاوز جنسی» و ابهام در تعریف آن یکی از عوامل سکوت و گزارشندادن تجاوز به مراجع قانونی است. در موضعگیریهای افراد در مورد روایتهای منتشرشده از تجاوز جنسی میبینیم که سردرگمیِ تعریفی بسیاری از افراد را از بیان تجربهشان منصرف میکند و بسیاری از روایتها را در نظر مردم کماهمیتتر از آنچه هست جلوه میدهد.