برچسب: حسین محمدی

مارکسیسم و محیط زیست / پِرآکه وسترلوند / ترجمهی حسین محمدی
دو اتهام متداول علیهِ مارکسیسم از طرف راستگراها، برخی از فعالان محیطزیست و نیز بخشی از چپ دربارهی محیطزیست وجود دارد. نخست این که کارل مارکس دیدگاه بیش از حد مثبتی در مورد صنعتیشدن و بهرهکشی از طبیعت بهعنوان منبعی نامحدود داشته است. دوم اینکه مارکسیسم مسئول برخی از بدترین فاجعههای اکولوژیکی در اتحاد جماهیر شوروی است.
برخلاف این ادعاها، آگاهی دربارهی محیطزیست و مبارزه برای آن، امری جدید برای مارکسیستها به شمار نمیرود. در واقع، مارکس در تحلیل و انتقاد از اثر مخربِ صنعتیشدنِ سرمایهدارانه در طبیعت -همچون جامعه- پیشگام بود. مارکس و انگلس، نویسندگان مانیفست کمونیست در سال 1848، تمامی رشتههای علمی را بهدقت دنبال و مطالعه کردند.
تولید صنعتی سرمایهدارانه، طبقهی کارگر(پرولتاریا) و کار طاقتفرسای آنها، که موجودیت خود را فقط در دهههای گذشته نشان داده بودند، بلافاصله توسط مارکس بهعنوان عناصر کلیدی توسعهی جامعه شناسایی شدند. با این حال، تأکید بر اهمیت طبقهی کارگر به معنای نادیده گرفتن محیطزیست نبود.
جالب اینجاست که مارکس کار طاقتفرسا را بهعنوان «فرآیندی که انسان و طبیعت در آن مشارکت میکنند» در نظر میگرفت. در نقد مارکس از برنامهی گوتا، برنامهای که کنگرهی اولیه حزب سوسیالدموکرات آلمان (SPD) در سال 1875 اتخاذ کرده بود، بر این موضوع تأکید شده است. مارکس پیام این برنامه را «کار طاقتفرسا منبع تمامی ثروت و فرهنگ است» در نظر گرفت و نوشت: «کار طاقتفرسا منبع تمام ثروت نیست. طبیعت نیز همچون کار طاقتفرسا، منبع ارزشهای مصرفی است (و مطمئناً چیزی است که از ثروت مادی تشکیل شده است!) که این خود تجلی نیروی طبیعت و توان کار انسانی است». ایدهی غلطِ کار طاقتفرسا بهعنوان تنها منبع، متعلق به فردیناند لاسال است و نه مارکس….