برچسب: حمیدرضا سعیدیان

فریدریش انگلس و «سرمایه»ی مارکس / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
برای مارکس داور و مشاور باصلاحیتتری از انگلس در زمینهی نظریهی اقتصادی وجود نداشت. اشتراکنظر و هماهنگی فکری میان آن دو نقش بزرگی در آمادهسازی و تهیهی سرمایه ایفا کرد. نامهنگاریهای مارکس و انگلس نشان میدهد که آنها بهطور مرتب دیدگاههای خود دربارهی مسائل اساسی که در این کتاب مورد مطالعه قرار گرفته اند، را با یکدیگر مبادله میکردند.

لنین و انقلاب / ژان سَلِم / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
«شش تز لنین دربارهی انقلاب»
انقلابها، بهگفتهی مارکس، «لوکوموتیو تاریخ هستند». لنین اضافه میکند که انقلاب «جشن ستمدیدگان و استثمارشدگان است»؛ تودهی مردم تنها در دوران انقلاب میتواند بهعنوان آفرینشگر فعال نظم نوین اجتماعی ظاهر شود. «تودههای مردم، در دورانهای انقلابی، میتوانند معجزه کنند…».

فرانتس فانون / سعید بواَماما / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
فرانتس فانون: من میگویم که چنین سیستمی که با خشونت مستقر شده است به منطق وجودی خود وفادار میماند و بقای آن تابع حفظ این خشونت است… خشونت در رفتار روزانه، خشونت نسبت به گذشته که از هرگونه محتوایی تهی شده است، خشونت نسبت به آینده، زیرا مدعی ابدی بودن است.

امه سهزر / سعید بواماما / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
چهرههای انقلاب افریقا (5)
امه سهزر انسان متعهدی است که سهم او در مبارزهی ضد استعماری به «سیاهستایی» تقلیل نمییابد؛ بلکه تا به پرسش کشیدن استقلالهای جدید در آفریقا و شکلهای جدیدی که استعمار در برابر حملات استعمارزدگان به خود میگیرد، گسترش مییابد. زندگی مبارزاتی امه سهزر بیانگر عبور از یک دوره به دورهی دیگر، از یک نسل از مبارزان به نسل دیگر، از یک لحظه از آگاهی ضد استعماری به لحظهی دیگر است.
…

هنگامی که انقلاب به عمق نمیاندیشد / سعید بواماما / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
چهرههای انقلاب افریقا (4): جومو کنیاتا
قراردادن جومو کنیاتا (۱۹۷۸ـ حوالی۱۸۹۰) در رأس مثالهای اندیشهی آزادی آفریقا، میتواند متناقض بهنظر برسد. این رهبر در واقع با یک رفورمیسم دائمى مشخص میشود که، در ادامه، به یک سیاست ارتجاعی در راهبری کنیا تغيير شكل میدهد. اما این تناقض فقط ظاهری است. برای درک آن، باید اثر زمان و تاریخ را در نظر داشت. نسل انقلابیون خودبهخودى وجود ندارد. آگاهی ملی و اندیشهی رهاییبخش یک شبه ساخته نمی شوند. آنها محصول انباشت تجربیات، تبادلات، شکستها و سازشها هستند. اگر چه حالا میتوان به حق سرشت«انقلابی» جومو کنیاتا را به چالش کشید، اما اگر کنیاتا را در بستر تاریخی قرار دهیم، مردم کنیا و مقامات بریتانیا مسلماً به او بهعنوان خطری برای نظام استعمار نگاه میکردند. «انقلاب» یک مفهوم غیرتاریخی نیست؛ یک روند اجتماعی است که در شرایط تاریخی معین رخ میدهد.

انگلس و مارکس: روایت یک دوستی / ژیلبر بادیا / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
نخستین ملاقات عملی مارکس و انگلس در اوت ـ سپتامبر۱۸۴۴ در پاریس انجام گرفت، البته آنها دو سال پیش از این در کلن (آلمان) همدیگر را دیده بودند. اما به دنبال یک سوءِتفاهم (مارکس خیال کرده بود که انگلس با برداشتها و تفسیرهای هگلیان جوان برلین موافق است. از نظر مارکس ـ که دچار مشکلات مالی و سیاسی بود ـ جوانان هگلی برلین حرّافانی بیش نبودند.) این دیدار با سردی پایان یافته بود. انگلس، در سال ۱۸۴۴، هنگامی که برای دیدن خانوادهی خود از منچستر به بارمن میرود، راه خود را کج میکند و برای ملاقات با مارکس عازم پاریس میشود. او روز ۲۸ اوت به پاریس میرسد و ده روز در این شهر میماند. در این ده روز، آن دو نهتنها از یکدیگر جدا نمیشوند بلکه ـ با بیپروایی و قاطعیت که از نعمتهای جوانی هستند ـ صدها پروژه را پایهریزی میکنند.

کدام استعمارزدایی؟ / سعید بواماما / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
نلسون ماندلا در زندگینامهی خود خاطرنشان میسازد که « شکل مبارزه را همواره ستمگر تعیین میکند و نه ستمدیده ». به نظر میرسد که تحولات جهان استعمار، در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، دیدگاه او را تأیید میکنند. جنگ جهانی دوم موجب هرجومرجها و آشوبهایی میشود که بسیاری از پایههای مادی، سیاسی و ایدئولوژیک استعمار را درهم میشکنند. یکی از نتایج این جنگ آن است که استعمارزدایی را در نظر میلیونها تن از مردم مستعمرات قابلتصور میسازد. قدرتهای استعماری در شرایط و اوضاع جدید مجبور میشوند، حتی اگر شده محتاطانه، در را به روی اصلاحات بگشایند.

نخستین اندیشهها و جنبشهای انقلابی در افریقا / سعید بواماما / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
در این بخش، ابتدا، مقاومتهای گوناگون در برابر بردهداری و استعمار نشان داده میشوند و شرایط جدید بینالمللی ناشی از جنگ جهانی دوم مورد مورد بررسی قرار میگیرند. این شرایط جدید، در بستر مساعدی که میراث مقاومتهای گوناگون در برابر بردهداری و استعمار است، موجب پختگی آگاهیهای سیاسی و روشنفکری تعداد زیادی از شخصیتهای سیاهپوست و آفریقایی میشوند.

چهرههای انقلاب افریقا (1) / سعید بواماما / ترجمهی حمیدرضا سعیدیان
مقالهای که در زیر میآید، ترجمهی مقدمهی کتابی است که تحت عنوان «چهرههای انقلاب آفریقا: از کنیاتا تا سانکارا» به زبان فرانسوی به منتشر شده است. ترجمهی سایر بخشهای کتاب نیز بهتدریج ارائه خواهد شد.گفتار دربارهی «بیهودگی» و «شکست» مبارزات و انقلابات خلقهای آفریقا برای رهایی از یوغ استعمار و امپریالیسم، در ادبیات سیاسی و تحلیلهای سیاستمداران و روزنامهنگاران وابسته به نظام مسلط، امری رایج است. گفتار فوق بهطور ضمنی ابراز میکند که پروژهی رهایی در اصل با واقعیت انطباق نداشت؛ اتوپیایی بود و بنابراین قابلاجرا نبود. این گفتار به این ترتیب در گسترش جو نیهیلیستی و بیانگیزگی، که یکی از عوامل بازتولید نظم ناعادلانهی جهان و یکی از دلایل دشواری گذار به ضدحمله است، مشارکت میکند و تلاش دارد تا دوزخیان روی زمین از امیدهای خود صرفنظر کنند.