برچسب: دانیلا موسی

گرامشی و انقلاب روسیه / آلوارو بیانچی و دانیلا موسی / ترجمهی مهرداد امامی
گرامشی در نوشتههای زندان خود، نظریهای دربارهی سیاست را مطرح کرد که در آن زور و رضایت از یکدیگر مجزا نیستند و دولت به عنوان پیآمد تاریخی فرآیندهای درهمتنیدهی نیروها تلقی میشود، فرآیندهایی که بهندرت شرایط سودمندی برای گروههای فرودست فراهم میکنند. گرامشی از ضرورت تجهیز مبارزه در تمام عرصههای زندگی و نیز پیرامون خطرات همسازی هژمونیک و «تحولگرایی» سیاسی نوشت. او توجه خاصی به نقشِ- تقریباً همواره زیانبارِ- روشنفکران در زندگی عامه و اهمیت گسترش مارکسیسم به عنوان جهانبینی «بینقص»- فلسفهی کنش داشت.ازاینرو، هیچچیز در طول سالیان زندان حاکی از این نیست که گرامشی از انقلاب روسیه به عنوان مرجعی عملگرا و تاریخی برای رهایی طبقهی کارگر صرفنظر کرده باشد. انقلاب روسیه در ذهن و قلب گرامشی تا زمان مرگش در آوریل 1937 زنده بود.