برچسب: دموکراسی مستقیم

اقتصاد و جامعهی آینده: اقتصاد عدالتمحور / احمد سیف
جنبشی که باید آغاز شود باید همهگیرباشد تا این قابلیت را داشته باشد که از حمایت همگانی برخوردار شود. البته همین جا بگویم، وقتی از «همگان» سخن میگویم منظورم مشخصاً آن همهای است که به شکل و صورتهای مختلف در این جوامع امروزین تحت ستمکشی قرار دارند. اعتقادم بر این است که بدون جلب توجه همگانی، احتمال پیروزی بسیار بسیار اندک است و تازه در صورت «پیروزی» با جنبش و نهضتی که اکثریت را دربر نگیرد، نتیجهاش بازسازی همین نظامی است که نه مقبول است و نه مطلوب.
پس به قول معروف، باید بپذیریم که بهواقع «کشتیبان را سیاستی دیگر باید…»

دموکراسی، رویه یا رژیم؟ / کُرنلیوس کاستوریادیس / ترجمهی لیلا فغفوری آذر و شاهین نصیری
مقالهی پیش رو، نسخهی بازنویسی شده از یکی از سخنرانیهای کاستوریادیس است که در شهر رم (۱۹۹۴) و بعد از آن در دانشگاه کلمبیا (۱۹۹۵) ارائه شده است.[2] در این مقاله، نویسنده از مجرای نقدی به رویکردهای لیبرالی (رالز و برلین) و رویهای (هابرماس) به دموکراسی، دیدگاه رادیکال خود به دموکراسی را معرفی میکند.

نظریهی مارکسی دموکراسی / محمت تاباک / ترجمهی حسن آزاد
نظریهی سیاسی مارکس را بهعنوان دموکراسی مستقیمِ تمامعیار، دموکراسی نمایندگی و حتی با تمامیتگرایی تفسیر کردهاند. نیمی از دو مدعای نخست و تمام ادعای سوم برداشت نادرستی از نظر مارکس محسوب میشوند. به نظر من، نظریه مارکس یک شکل ویژه و بیهمتا از دموکراسی است، شامل نمایندگی وکالتی* و مشابهت با دموکراسی نمایندگی و مستقیم. در این مقاله، میکوشم یک نظریهی مارکسی از دموکراسی را صورتبندی کنم که عمدتاً بر بنیاد نظریهی مارکس از دورهی گذار یعنی دیکتاتوری پرولتاریا استوار است. نشان خواهم داد که این دیکتاتوری در واقع، نوعی دموکراسی است که از مدل کمون پاریس1871 الهام میگیرد.

جنجال «دموکراسی شورایی» در مقابل «دموکراسی پارلمانی» / سعید رهنما
موضوع رابطه میان دموکراسی و سوسیالیسم یکی از محوریترین و پیچیدهترین مباحث نظری و از معضلات کل گرایشهای چپ، خواه در ایران و خواه در سایر نقاط جهان، است. طرح این موضوع در پارهای جدلهای فکری و نظری اخیر برخی ایرانیان خارج از کشور، توضیح پارهای سوءبرداشت ها را ضروری میسازد. به نظر میرسد که دعوا بر سر «نوع» دموکراسی است که در نوشتهها به دو نوعِ پارلمانی/ نمایندگی/ لیبرالی/ بورژوایی، و دیگری شورايی/ مستقیم / کارگری / مردمی/ سوسیالیستی تقسیم شده است. (مایلم اشاره کنم که قصد اولیهی من این بود که بااستفاده از نقلقول مستقیم و ذکر نام دوستانی که در این زمینه نوشته و به یکدیگر پاسخ دادهاند، به طرح این بحث بپردازم. اما برای اجتناب از طولانیترشدن مطلب تنها به اشارات کلی که بیانگر کلیت نظر های ابراز شده است اکتفا کردهام.)