نقد اقتصاد سیاسی

برچسب: رابرت آلبریتون

سَبُکی تحمل‌ناپذیر بار دیالکتیک / کمال خسروی

هر تلاشی که بخواهد به هر ترفندی و تحت هر نام و پرچمی بر سرشت انتقادی و انقلابی دیالکتیک مارکس سایه اندازد، هر چند که کورسویی ناتوان باشد، به قدر همان سوسوی ناچیز و به کوته‌قامتی همان بضاعت اندک به مارکس و مارکسیسم و به‌مراتب مهم‌تر، به جنبش رهایی انسان علیه سلطه و استثمار لطمه خواهد زد. برعکس، هر تلاشی با هر توشه و توان و همتی که به روشن کردن و نقد دقیق و صریح مفاهیم «دیالکتیک» یا ویژگی‌های «انتقادی» و «انقلابی» آن بپردازد، ــ چرا که جز این، شعارهایی بی‌حاصل و پوسته‌هایی تهی خواهند بود ــ تلاشی است درخور نقد و بازبینی. برانگیخته با این انگیزه و با چشمداشت به این هدف است که به نقد آنچه «دیالکتیک دستگاهمند» خوانده شده است، پرداخته‌ام و می‌پردازم.

جامعه‌ی باز: روی دیگر سکه‌ی مارکسیسم عامیانه / محمد مالجو

روز سه‌شنبه نوزدهم خرداد نشستی ذیل عنوان «بررسی کارنامه‌ عزت‌الله فولادوند» با حضور آقایان عزت‌الله فولادوند، حسینعلی نوذری، محمد مالجو و داریوش رحمانیان در پژوهشکده‌ی تاریخ اسلام برگزار شد. ازآن‌جاکه سخنرانی محمد مالجو در دقایق پایانی با اعتراض خشماگین و ممانعت عملی آقای فولادوند قطع شد و ناتمام ماند، متن کامل آن سخنرانی ناتمام به… ادامهٔ مطلب ›

مسئله‌ی گذار از سرمایه‌داری / گفت‌وگوی سعید رهنما با رابرت آلبریتون

  در ادامه‌ی مطالب و نظراتی که درباره‌ی مسئله‌ی گذار از سرمایه‌داری نوشته بودم، با تعدادی از نظریه‌پردازان سرشناس جهانی گفت‌وگوهایی انجام داده و خواهم داد. هر یک از مصاحبه‌شوندگان متن انگلیسی نوشته‌ی من را خوانده و به چند مقوله سؤالات پاسخ داده‌اند. این مصاحبه‌ها، برای اولین بار در نقد اقتصاد سیاسی منتشر می‌شوند. سعید رهنما  … ادامهٔ مطلب ›

درباره‌­ی پیش­گفتار مارکس بر ویراست اول سرمایه / فروغ اسدپور

‌  نوشته‌­ی حاضر تلاش می­کند تا در پرتو گفتگویی انتقادی بین دیالکتیسین­های نظام­مند و رئالیسم انتقادی درباره‌ی پیش­گفتار مارکس بر ویراست اول سرمایه بحث کند. مارکس در این پیش­گفتار اشاره­های کوتاهی به روش خود می­کند که به­نظر می­رسد مبنای علمی و فلسفی سرمایه را تاحدی روشنی می­بخشد. اما برای انسجام­بخشیدن به این مبنای فلسفی ـ… ادامهٔ مطلب ›

دیالکتیک و شالوده‌­شکنی در اقتصاد سیاسی / رابرت آلبریتون ترجمه‌ فروغ اسدپور

من هنوز هم به نحوی جدی چنین می­اندیشم که جهان در مرحله­ی گذار از سرمایه­داری است و اقتصاد سیاسی مارکسی هم کلید درک آن را در اختیار دارد و هم می­تواند به استراتژی­هایی شکل بدهد که می­توانند گذار به سمت و سویی مترقی را تضمین کنند. به نظرم پیش­بینی مدت این گذار دشوار است، اما… ادامهٔ مطلب ›

هم علم، هم فلسفه / فروغ اسدپور

پی‌نویس مقاله‌ی «دولت جهانی سرمایه‌داری رفاه؟!» که اشاره­ی انتقادیِ گذرایی به دیدگاه‌های مقاله‌ی «از نقد به اثبات آی» نوشته‌ی کمال اطهاری داشت، منجر به ارائه‌ی پاسخی تفصیلی از وی به انتقادهای مطرح‌شده گردید. این پاسخ را می‌توان از منظرهای متعددی نقد کرد. مثلاً می‌توان به مواردی اشاره کرد که به گمان من نویسنده برداشت نادرستی… ادامهٔ مطلب ›

سرمایه­‌داری ناب یا ماتریکس / فروغ اسدپور

  هنگامی که برای نخستین بار فیلم «ماتریکس»[1] را می­بینیم از دوگانگی، ابهام و رازآمیزی جهان انسانی دست­خوش سرگیجه می­شویم. ما نیز همراه قهرمانان فیلم بین خواب و بیداری تاب می­خوریم. کدام یک از این دو جهان واقعی است؟ جهانِ ماتریکس یا جهان ویران­شده­ی انسانی و سرنوشت تراژیک بشریت که مورفیوس و دوستانش تلاش دارند… ادامهٔ مطلب ›

جایگاه نظریه­‌پرداز / فروغ اسدپور

رابرت آلبریتون [1] برای موضوع رابطه­ی بین هستی­شناسی سرمایه با شناخت­شناسی آن اهمیت زیادی قائل است. در وهله­ی نخست در بالاترین سطح تجرید، شناخت عمیق­ترین و اصلی­ترین ساختارهای سرمایه و پردازش مفاهیم مناسب با آن یا به عبارتی نظریه­پردازی منطق سرمایه از نظر او بسیار مهم است. جایگاه نظریه­پردازی مانند مارکس در همین راستا اهمیت می­یابد. اگر… ادامهٔ مطلب ›

«نظام بسته» و «جامعه­‌ی سرمایه‌­داری ناب» / فروغ اسدپور

آن نوع اقتصاد سیاسی سرمایه­داری که مکتب اونو ـ سکین ـ آلبریتون (1) ترویج می­­کند نوعی «بازاندیشی فلسفی اقتصاد سیاسی» یا  «نقد فلسفه از منظر نوع خاصی از اقتصاد فلسفی مارکسی است» (آلبریتون 1999). این نوع اقتصاد سیاسی فلسفی به هستی­شناسی سرمایه، یا به عبارتی به منطق سرمایه، توجه خاصی ­دارد. منظور از هستی­شناسی یا منطق… ادامهٔ مطلب ›

بگذار آشغال بخورند/ رابرت آلبریتون/ترجمه‌ی کیانوش یاسایی

چه‌گونه سرمایه‌داری چاقی و گرسنگی می‌آفریند؟ آنچه که می‌آموزیم… این است که نظام سرمایه‌داری، خلاف کشاورزیِ عقلانی عمل می‌کند یا به عبارت دیگر کشاورزی عقلانی با نظام سرمایه‌داری ناسازگار است (اگرچه این نظام فن‌آوری را در کشاورزی توسعه می‌دهد) و آنچه نیاز دارد یا فعالیت خرده‌کشاورزانِ خویش‌فرما یا کنترل به دست تشکل‌های تولیدکنندگان است (1)… ادامهٔ مطلب ›