نقد اقتصاد سیاسی

برچسب: رودلف هیلفردینگ

رودلف هیلفردینگ و جنبه‌هایی از مارکسیسم اتریشی / سعید رهنما

بازخوانی جنبش‌های رفرمیستی سوسیالیستی (4)
«مارکسیست‌های اتریشی» را نمی‌توان به‌راحتی در کنار دیگر رفرمیست‌ها و تجدیدنظرطلبان قرار داد و اکثر آن‌ها به‌نوعی به جناح‌ چپ سوسیال‌دموکراسی گرایش داشتند، اما مرور خلاصه‌ای از تحولات نظری آن‌ها، چه از نظر نحوه‌ی گذار به سوسیالیسم و چه تحلیل‌شان از تغییر و تحولات طبقاتی، با بحثِ رفرمیسم ارتباط مستقیم پیدا می‌کند. نظریه‌پردازان عمده‌ی این مکتب، ازجمله کارل رِنِر (Karl Renner)، اُتو باوِر (Otto Bauer)، ماکس اَدلر (Max Adler)، و رودُلف هیلفرینگ (Rudolf Hilferding)، از رهبران حزب سوسیال‌دموکرات کارگری اتریش بودند. کارل رنر پس از پایان جنگ جهانی اول وسقوط امپراتوری اتریش – مجارستان به ریاست دولت موقت رسید، و پس از روی کار آمدن فاشیست‌ها در اتریش و شکست نهایی آن‌ها در جنگ جهانی دوم، باردیگر در پی ائتلاف با دیگر احزاب سوسیالیست و کمونیست به دولت بازگشت و اولین صدراعظم اتریش مستقل شد. وی در دوران صدارت خود، اصلاحات مهمی را به نفع طبقه‌ی کارگر، ازجمله هشت ساعت کار در روز و بیمه‌ی بیکاری را به پیش برد. رِنِر بسیاری از مهم‌ترین نوشته‌های خود را با نام مستعار منتشر می‌کرد. دیگر نظریه‌پردازان مارکسیسم اتریشی نیز در مقاطعی دارای منصب‌های مهم دولتی بودند. از جمله برونو باوِر وزیر خارجه، و هیلفردینگ وزیر مالیه و اقتصاد (در آلمان) بودند. ازاین‌رو، آن‌ها همگی مشکلات پیشبرد سیاست‌های سوسیالیستی ازجمله اجتماعی‌کردن‌ها را در عمل تجربه کردند.

در دفاع از نظریه‌ی ارزش مارکس / حسن آزاد

جُستار حاضر می‌کوشد تا انتقادهای بوم باورک (Eugen Böhm-Bawerk, 1851-1914) و مدافع ایرانی او موسی غنی‌نژاد(۱) را به نظریه‌ی ارزش مارکس در ترازوی سنجش قرار دهد. از این‌رو، نخست مهم‌ترین گرایش‌های انتقادی و خوانش‌های گوناگون از این نظریه در سنت مارکسیستی معرفی می‌شوند. آن‌گاه شرح فشرده‌ای از نظریه‌ی ارزش مارکس ارائه می‌شود، و در پی… ادامهٔ مطلب ›