برچسبها: سرمایه داری متأخر

نقش دولت در سرمایهداری متأخر: واکاوی اسطورهها / احمد سیف
وارسیدن رابطهی بین دولت و بازار در اقتصاد سرمایهداری مقولهی بسیار مهم و درعینحال پیچیدهای است که متأسفانه با تعدادی «اسطوره» و «افسانه» درآمیخته است و درنتیجه این که دقیقاً دولت چه میکند و یا چه باید بکند، اغلب در پیآمد وجود این اسطورهها مخدوش میشود و آنگونه که سزاوار است مورد بررسی قرار نمیگیرد. ازاینرو در نظر دارم طی یادداشتهایی نخست اسطورههای رایج دربارهی جایگاه دولت در اقتصاد سرمایهداری را بررسی کنم و در پرتو آن در نهایت به بررسی جایگاه بایستهی این دولت در اقتصاد بپردازم. در یادداشت حاضر، تلاش میکنم دربارهی این سه اسطوره اندکی توضیح بدهم:
اسطورهی اول، دولت در یک اقتصاد سرمایهداری سربار است.
اسطورهی دوم، « بازار آزاد»
اسطورهی سوم: دولتهای نولیبرالی کوچک میشوند و کمتر برسرراه مردم قرار میگیرند.
اسطورهی سرباربودن دولت
براساس اسطورهی اول ادعا میشود که مصرفکنندگان «تحتستم» درواقع مالیاتدهندگان هستند که ناچارند سرباری دولت را تحمل کنند. و این اقدامات دولت آزادی آنها را کمتر میکند و بهویژه به خاطر پرداخت مالیات آنها نمیتوانند پول خود را به هر شکلی که دوست میدارند در بازار هزینه کنند. بخش دولتی هم که چیزی غیر از یک بوروکراسی غیرکارآمد نیست که در کنار غیرکارآمدی مقررات دستوپاگیر زیادی هم دارد و درکنار ایرادهای دیگر که اغلب گرفته میشود اینها در کلیت خود سرباری دولت را توضیح میدهند.