برچسب: سرمایه

آیا «سرمایه» مارکس برای دنیای امروز موضوعیت دارد؟ / اندرو کلیمن / ترجمهی نیکزاد زنگنه
چکیده: منتقدان اغلب ادعا میکنند که جنبههای اصلی کتاب سرمایهی مارکس با توجه به تغییراتی که بعدها در سرمایهداری ایجاد شده، دیگر موضوعیت ندارد. این مقاله استدلال میکند که این ادعا، عمدتاً مبتنی بر کژفهمی یا کژتصویر کردن در مورد سبکِ کتاب است. برای مثال، کتابِ سرمایه به جای یک اثرِ نظری، به عنوان یک اثرِ توصیفی در نظر گرفته میشود؛ یا به جای اینکه اثری مرتبط با شیوهی تولید سرمایهداری محسوب شود، در ارتباط با سرمایهداری – بهطور کلی – در نظر گرفته میشود. در ادامه، این مقاله بهطور خاص به استدلالهای سیلویا فدریچی، جاناتان اِشپربر، پل. آ. باران و پل سوئیزی در تلاش برای رد کردنِ موضوعیت نظریههای بازتولید توان انجام کار و گرایش نزولی نرخ
سود نزد مارکس، میپردازد. این مقاله میگوید که این تلاشها شکست میخورد زیرا منتقدان، تاحدودی سبکِ کتاب سرمایه را درک نکردهاند.

دربارهی روش و ساختار سرمایهی مارکس / حسن آزاد
کتاب سرمایه در سه جلد نوشته شده است. پروژهی مارکس اما پروژهی وسیعتری بود که متأسفانه کارش نیمهتمام ماند و آنچه در قالب سه جلد کتاب سرمایه منتشر شد در واقع تحلیلی است از شیوهی تولید سرمایهداری. گرچه تنها جلد نخستِ این اثر ستُرگْ در زمانِ حیات نویسنده انتشار یافت و دو جلد دیگر پس از مرگ مارکس بر پایهی پیشنویسهای مجلدهای دوم و سوم و انبوه یادداشتهای بهجا مانده از او توسط انگلس تدوین و انتشار یافت؛ با این همه، رشتهای محکم مجلدهای سهگانهی سرمایه را به هم گره میزند و پیوند فصلهای آن با یکدیگر بیهیچرو تصادفی و دلبخواهانه نیست، بلکه مطابق ضرورت و روشی معین با یکدیگر چفت شدهاند؛ روشی که در هر فصل گامبهگام حضور مییابد و هر فصل را به فصل دیگر و هر مقوله را به مقولهی بعدی مرتبط میسازد. در واقع با قرائت سه جلدِ سرمایه است که تصویری از تمامیت یک نقاشی در برابر دیدگانمان ترسیم میشود.

فرآیند انباشت سرمایه / کمال خسروی
این متن، بازنوشت نوارهای درسگفتاری است دربارهی بخش هفتم جلد نخست کاپیتال مارکس، فرآیند انباشت سرمایه، که در جریان یک دورهی کاپیتالخوانی حدود 29 سال پیش (1366) ایراد شده است. امیدوارم این گفتار، در متنِ شور و شوق تازه به خواندن و بحث و گفتوگو دربارهی کاپیتال، از یکسو، و بر بستر مباحث نظری ناظر بر ویژگیها و سرشتنشانهای شیوهی تولید سرمایهداری، از سوی دیگر، ادای سهم بسیار اندکی باشد.

«سرمايه» در ايران / حسن مرتضوی و افشين شمس قهفرخی
تاريخ آشنايي ما ايرانيان با سرمايه، اين ستیغ آثار ماركس، راهي پیموده و هموار نبود. این تاريخ خونبار است و دردناك و سرشار از گامهاي جستوجوگرانه، تاريخي كه از همان آغاز با سركوب روشنفكران و فعالان و مبارزان سياسي اين كشور در جامعهاي عقبمانده با مناسباتی بس ارتجاعي به وسعت سدهها و هزارهها، تنيده شده بود. تلاشهاي فردي و جمعي، نارساييها، ندانستنها در كنار راهگشودنها، شهامتها، پویشها، راه كوبيدنهاي مستمر و سلسلهاي دراز از خطاها و دستاوردها، بنياد اين تاريخ را شکل دادهاند؛ از این رو به اين تاريخ همچون گذشتهاي بايد نگريست كه هويت چپ ايران را تشكيل ميدهد. ما بر دوش گذشتگانمان ايستادهايم و اگر ميتوانيم به افقی گشودهتر بنگريم، نه به اين دليل كه ذهن ما فراختر و پوياتر است؛ به پشت سر بنگريد، به آنان كه در اين برهوت جانفرسا كوشيدند و هرچند در این میانه چون سنگ زیرین آسیاب خُرد میشدند، اما هرگز از پاي ننشستند؛ به آنان كه گذشتهمان را به اكنون بدل كردند بنگريم. ز شمع مرده ياد آریم!

نخستین ویراست فصل کالا در «سرمایه» / کارل مارکس / ترجمهی کمال خسروی و حسن مرتضوی
متن کامل فصل نخست جلد یکم «سرمایه» اثر کارل مارکس، بهعلاوهی پیوستی که به ویراست جلد یکم (هامبورگ 1867) تعلق دارد.

تفسیرهای جدید کتاب سرمایه / ژاک بیده / ترجمه صادق فلاح پور
کتاب سرمایه، نظریهای «اقتصادی» مطرح میکند. با وجود این، بازتفسیرهایی که به آنها اشاره خواهم کرد، از آثار فیلسوفان برگرفته شده است. این ناسازنما به این علت است که مارکس به علم اقتصاد نه همچون رشتهای انتزاعی وغیرتاریخی بلکه بهمنزلهی علمی اجتماعی میپردازد که پدیدههای اقتصادی را در همپوشانیشان با کلیت نظام اجتماعی، فناورانه، حقوقی و… ادامهٔ مطلب ›

مفاهیم نظری انباشت سرمایه / حسن مرتضوی
در این مبحث تلاش میكنم تا نظریهی انباشت سرمایه را از دیدگاه جلد اول «سرمایه» ماركس بررسی كنم.* انباشت سرمایه ــ یا تبدیل ارزش اضافی به سرمایه ــ یكی از دو جنبهی فرایند تولید سرمایه است. جنبهی دیگر خود تولید ارزش اضافی است كه ما در اینجا به آن نخواهیم پرداخت. در اینجا توضیحی لازم… ادامهٔ مطلب ›

بازخوانی نخستین فصل «سرمایه» / حسن مرتضوی
سه چارچوب مفهومی عمده یعنی سه سنت فكری و سیاسی الهامبخش ماركس در تحلیلی هستند كه وی در كتاب سرمایه مطرح كرده است:[1] این سه منبع عبارتند از اقتصاد سیاسی كلاسیك یعنی اقتصاد سیاسی قرن هفدهم تا اواسط قرن نوزدهم. این اقتصاد عمدتاً انگلیسی است و به اندیشمندانی مانند ویلیام پتی، لاك، هابز، و هیوم… ادامهٔ مطلب ›

سرمایه و تئودور شانین / فروغ اسدپور
کتاب «مارکس متأخر و راه روسی» با عنوان فرعی «مارکس و جوامع پیرامونی سرمایهداری» بحثهای بسیار ارزشمندی پیرامون دیدگاه مارکس نسبت به کمونهای روستایی روسیه در خود گرد آورده است.(1) من پیشتر تلاش کردم تا در مقالهی جداگانهای خلاصهای از بحثهای این کتاب را به نحوی بسیار کوتاه ارائه کنم. در مطلب پیش رو:… ادامهٔ مطلب ›

دربارهی پیشگفتار مارکس بر ویراست اول سرمایه / فروغ اسدپور
نوشتهی حاضر تلاش میکند تا در پرتو گفتگویی انتقادی بین دیالکتیسینهای نظاممند و رئالیسم انتقادی دربارهی پیشگفتار مارکس بر ویراست اول سرمایه بحث کند. مارکس در این پیشگفتار اشارههای کوتاهی به روش خود میکند که بهنظر میرسد مبنای علمی و فلسفی سرمایه را تاحدی روشنی میبخشد. اما برای انسجامبخشیدن به این مبنای فلسفی ـ… ادامهٔ مطلب ›

روش دیالکتیکی یا روش منطقی ـ تاریخی / فروغ اسدپور
در این نوشته تلاش میشود تا با ارجاع به فصل دوم کتاب کریستوفر آرتور با عنوان دیالکتیک جدید و سرمایه[1] تفاوت روش دیالکتیکی و روش تکراستایی که به نام روش منطقی ـ تاریخی هم شناخته میشود به اختصار بررسی شود. در همین زمینه، چرایی گزینش کالا بهمثابه نقطهی آغاز مفهومپردازی سرمایه در فصل یکم جلد… ادامهٔ مطلب ›

تفسیری چند بر ساختار «سرمایه» / پل بِرکت ترجمه حسن آزاد
تفسیری چند بر «سرمایه به طور عام و ساختار کتاب سرمایهی مارکس» در بحثهای اخیر بین «مارکسیستهای تحلیلی» و «اصولگرا» در مورد اقتصاد سیاسی مارکسی، منطق دیالکتیکی در کتاب سرمایه موضوعی عمده محسوب میشود. از یک سو مارکسیستهای تحلیلی باور ندارند که دیالکتیک در کتاب سرمایه نقشی سودمند و اساسی بازی کند و یا در… ادامهٔ مطلب ›