برچسب: سوسیالیسم و الغای کار

مفهوم الغای کار در «گروندریسه» مارکس / علی رها
کار و سرمایه، کارگر و سرمایهدار، وحدت اضدادند. نمیتوان سرمایهدار را حذف و کارگر را حفظ کرد. فرآروی از روابط اجتماعی سرمایهداری، یا به معنی الغای کارگر و سرشت کنونی کار است و یا اساساً بیمعنی است؛ یعنی بعضاً همان است که در «سوسیالیسم» بهواقع موجود دیروز تجربه شد: «اجتماع» بهمثابه یک سرمایهدار کل – سرمایهی «اشتراکی». آیا الغای «کار» صرفاً مخلوق تخیلات ایدهآلیستی «مارکس جوان» است؟ آیا چنین چشماندازی یکسره فاقد مبنایی مادی است؟ جستار کنونی تلاشی مقدماتی برای پاسخگویی به این پرسشها است.