برچسب: سوسیال دموکراسی

حزب سوسیالدموکرات سوئد: از سوسیالیسم تا لیبرالیسم / سعید رهنما
تجربهی سوسیالدموکراسی سوئد این واقعیت را بهخوبی نشان میدهد که سوسیالیسم و جهت گیری سوسیالیستی در دوران جهانیشدن سرمایه و نولیبرالیسم با مشکلات بسیار سختتر و پیچیدهتری مواجه است، و مقابلهی واقعی و عملی و نه تخیلی، با این هیولای وحشتناک بهمراتب سختتر و پیچیدهتر از تصورات گذشته در مورد گذار از سرمایهداری است.
…

فرجام سوسیالدموکراسی سوئد و دولت رفاه / یوران تربورن / ترجمهی سیاوش جاویدی
مقدمهی مترجم
کتاب پیش رو که قبل از انتخابات پارلمانی سوئد در سال ۲۰۱۸ به چاپ رسید ماحصل پروژهی طبقه در سوئد است که یوران تربورن در همکاری با انستیتوی کاتالیز رهبری کرد. این کتاب آمار و ارقام بهروز و تازهای را به خواننده ارائه میدهد که تصویری از تقسیم ثروت میان فقرا و ثروتمندان سوئد را نمایان میسازد.
یوران تربورن استاد جامعهشناسی در دانشگاه کمبریج است. وی در سال ۱۹۸۱ سوئد را ترک میکند چون به گفتهی خودش، آنقدر چپ بود که در فضای نولیبرالی آن دوره برای خودش جایگاهی نمییافت. در همان سال خروج از سوئد کتابی منتشر کرد با عنوان ساختار طبقاتی در سوئد بین سالهای ۱۹۳۰ تا 1980، که تحلیلی تاریخی – طبقاتی از جامعهی سوئد بود. یوران تربورن بعد از سالها دوری از فضای سیاسی و اجتماعی سوئد به کشور باز میگردد و از دیدن اوضاع جدید سوئد شوکه میشود. جامعهای با مختصات اجتماعی و سیاسی جدیدی متولد شده است. از جامعهی موسوم به خانهی مردم و از دولت رفاه که دستاورد مبارزات طبقهی کارگر سوئد بود چیز چندانی باقی نمانده است. اختلاف طبقاتی به میزان قابلتوجهی افزایش پیدا کرده است تا جایی که سوئد امروز بیشترین تعداد میلیاردرها را نسبت به سایر کشورهای اسکاندیناوی دارد. همزمان، بخش بزرگی از مردم سوئد از امنیت شغلی برخوردار نیستند. «حملهی همهجانبهی سرمایه به دولت رفاه و گرایش آن به گسترش هر چه بیشتر طبقهی بیثبات تضاد اجتماعی جدید و بزرگ حال و آینده را میآفریند: تضاد بین از یکسو کار، نوآوری، مراقبت و نگهداری، دانش و تخصص و از سوی دیگر سوددهی و بهرهوری که ارزشی مافوق همهی حقوقبگیران دارد و بهخاطر آن هر حقوقبگیری را میتوان با دیگری عوض کرد. در چارچوب سازشهای طبقاتی جامعهی صنعتی، حوزههایی چون آموزش، درمان و مدیریت (اداره ی) جامعه از تعرض سرمایه مصون بودند. اکنون دیگر اینطور نیست.»
…

آیا سوسیالیسم دموکراتیک همان سوسیالدموکراسی است؟ / مایکل مککارتی / ترجمهی شادی انصاری
اخیراً در نشریهی ژاکوبن شاهد انتشار مباحثاتی برسر ماهیت سوسیالیسم دموکراتیک و وجوه تشابه و تفاوت آن با سوسیالدموکراسیهای موجود بودهایم. به دنبال انتشار مقالهای از متیو دسان و مایکل مککارتی که هر دو استاد جامعهشناسی و از نویسندگان ژاکوبن هستند، که در آن بر وجوه تفاوت سوسیالیسم دموکراتیک و سوسیالدموکراسی تأکید کرده بودند، مت برنیگ، از دیگر نویسندگان این نشریه، در مقالهای ضمن سوسیالیستی خواندن کشورهای اسکاندیناوی، از سوسیالدموکراسیهای موجود دفاع کرد. در مقالهی حاضر، مایکل مککارتی در پاسخ به برنیگ تلاش میکند وجوه تمایز سوسیالیسم دموکراتیک و سوسیالدموکراسی را نشان بدهد.

عوامل ظهور و افول رفرمیسم سوسیالیستی / سعید رهنما
بازخوانی جنبشهای رفرمیستی سوسیالیستی (7):
در حد فاصلِ اواخر نیمهی اول قرن نوزدهم که بنیان نظریهی سوسیالیسم مارکسی شکل میگرفت و اواخر نیمهی دومِ آن قرن که اولین نشانههای تجدیدنظرطلبی و رفرمیسم سوسیالیستی پدیدار شد، و پس از آن در سرتاسر قرن بیستم، و تا امروز در اوایل قرن بیستویکم، تغییر و تحولات فراوان و بیوقفهای در عملکردِ نظام سرمایهداری و شرایط عینی و ذهنی ناشی از آن، در جریان بوده است. این تحولات عظیم در کلیت خود و در بنیانهای اصلی و اساسیاش همراستا با تحلیلهایی بود که مارکس با نبوغ بینظیرش پیشبینی کرده و تناقضها و تضادهایش را نشان داده بود. اما واضح بود که در جزئیات نمیتوانست چنین باشد. در این بخش مهمترین مجموعه عواملِ مرتبطی بررسی میشود که بخشی از پیروان مارکس را به تجدیدنظرطلبی و تأکید بر تاکتیکها و استراتژی رفرمیستی سوق داد و همزمان در آن مقاطع از تحول جوامع انسانی مانع موفقیت آنها در نیل به سوسیالیسم شد.

معمای انگلس 1895 / سعید رهنما
بازخوانی جنبشهای رفرمیستی سوسیالیستی (2): انگلس در اواخر عمر انتقادهایی به دیدگاههای خود و مارکس در ارتباط با انقلابهای دوران خودشان مطرح کرده بود که طبعاً مورد استقبال برنشتاین و دیگر رفرمیستها قرار گرفت. او در ۱۸۹۵ سه مقاله از مارکس در مورد انقلاب ۱۸۴۸ را همراه با یک مقاله که خود مشترکاً با مارکس در اینباره نوشته بود، بهصورت کتابی تحت عنوان مبارزات طبقاتی در فرانسه، با مقدمهی مفصلی به قلم خودش، تهیه کرد. از آن زمان تا حال حاضر جنجالهای زیادی حول این مقدمهی انگلس در جریان بوده است. پارهای انگلس را به تجدیدنظرطلبی متهم کردهاند، پارهای هیچ تفاوتی میان مواضع طرحشده در این مقدمه و نوشتههای قبلی انگلس نمیبینند، و عدهای هم بهنوعی در اصالت آن شک میکنند و آن را نتیجهی توطئهها و دستکاریهای رهبران حزب سوسیالدموکرات آلمان میدانند. در پایان این مطلب به پارهای از این نظرات اشاره خواهم کرد.

بازخوانی جنبشهای رفرمیستی سوسیالیستی / سعید رهنما
در مجموعه مقالات قبلی که در سایت نقد اقتصاد سیاسی و نهایتاً در کتاب «بازخوانی انقلابهای قرن بیستم» منتشر شد، تجربهها و درسهای انقلابهای سوسیالیستی و دلایل شکست نهایی جریانات انقلابی در نیل به سوسیالیسم ، بهرغم دستاوردهای مهم، مورد بررسی قرار گرفت. امید است که در مجموعهی حاضر که نخستین قسمت از بخش اول آن را میخوانید، جنبشهای رفرمیستیِ سوسیالیستی، که عمدتاً در قالب احزاب سوسیالدموکرات و کارگری عمل کردهاند، و دلایل شکست آنها در نیل به سوسیالیسم، بهرغم پارهای دستاوردها، مورد بررسی انتقادی و بازخوانی قرار گیرد.

رنج یکی، سرگرمی دیگری / فروغ اسدپور
/ نولیبرالها، سوسیالدموکراتها و ملامت بیکاران / کانال دولتی تلویزیون دانمارک اخیراً به مدت سه روز برنامهای دربارهی بیکاران نشان داد. برنامههای پس از اخبار که در ساعت 19 پخش ميشود معمولاً تفریحی و سرگرمکننده شمرده میشود و مهارت مجریان برنامه نیز در همین حد و اندازه است. قصد برنامه جلب توجه به معضل بیکاری… ادامهٔ مطلب ›