برچسب: عاطفه رنگریز

در ستایش زندگی / عاطفه رنگریز
این روزها از خلال دیوارها و تصویرها نیز با هم حرف میزنیم، پس راههای زیادی هست برای اینکه «همدیگر را پیدا کنیم». این نوشته بماند برای ثبت این روزهایمان. این نوشته در ستایش روزهایی است که در قلب موقعیت انقلابی تنفس کردیم، در ستایش «ما»ی جدید است که خواست زندگی و شدن دارد.

علیه تجاوز و تمامی ستمها / عاطفه رنگریز
«من هم» شاید بیش از هر چیز زنگی است که دوباره به یادمان بیاورد که تجاوز و خشونت جنسیتی نه امری موقتی است و نه صرفاً مربوط به امروز و اینجا، بل یادآور میشود که خشونت جنسیتی به دلیل مناسبات و سلسلهمراتب قدرت رخ میدهد، مناسباتی که امروز حاصل از سرمایه داری، مردسالاری و سلطهی آلت رجولیت قدرت است. و باز به یاد بیاورد که خشونت جنسیتی صرفاً مسئلهای فمینیستی نیست بلکه مسئلهای طبقاتی نیز هست. «من هم» زنگی باید باشد برای گفتن اینکه دیگر بس است و حالا وقتش است و ما نمیخواهیم در آینده سخن بگوییم و نیازهایمان توسط رسانه ها و منفعتطلبان بازنمایی شود. و باید تلنگری باشد برای اینکه همین الان در همین برهوت کاری کنیم و نه آنکه به آینده موکول شود!

طرحی برای بازخوانی تاریخ زنان در ایران / عاطفه رنگریز
در این نوشتار میکوشم نشان دهم که چرا تاریخنگاری انتقادی در حوزهی جنسیت ایرانی بهغایت ضروری است. در ابتدا با طرح این سؤال که چرا عموماً هویت جنسیتی در ایران مورد نقد قرار نگرفته است، تاریخنگاری و نظام دانش مسلط ازآنرو که هیچگاه جنسیت در آن موضوع اصلی نبوده و همیشه زنان در آن به حاشیه رفتهاند، مورد نقد قرار میگیرد تا زمینهساز آگاهیبخشی نوشتن تاریخ زنان و چگونگی فرودستسازی آنان شود. سپس با تکیه بر کتاب «زنان سبیلو و مردان بیریش» نوشتهی افسانه نجمآبادی از شکلگیری جنسیت زن ایرانی در دوران مدرنیته بحث و در پایان در همین چارچوب پرسشهای جدیدی طرح میشود.

تولید جنس دوم در سرمایهداری مدرن / عاطفه رنگریز
پرسش محوری متن حاضر این است که چگونه هویت و سلسلهمراتب جنسیتی در جهان سرمایهداری معنای نوینی یافت و منجر به اشکال تازهتر استیلا و استثمار زنان شد. مسئله برسر نوعی هستیشناسیِ انتقادی است که چگونه تولید سوژهی جنسی در سرمایهداری مدرن رخ داده است و اساساً چرا چرخدندههای این سیستم با تولید و بازتولیدِ تضادها، دوگانهها، خلق سوژهی جنسی و سلسلهمراتب جنسیتی کار میکند.

ارزیابی مجدد اشکال کار: راهی به سوی فمینیسم ضدسرمایهداری / عاطفه رنگریز
کار هستی انسانها یعنی: چهگونه زیستن آنها، مناسبات و نوع زندگی و نقش کنشگری آنها را، در زندگی تعیین میکند. در بین اشکالِ موجودِ کار، کار خانگی بدون دستمزد و عموماً برعهدهی زنان است که در تولید ناخالص داخلی حساب نمیشود و در اقتصاد و جامعه نامرئی است. این امر سؤالاتی را برمیانگیزد؛ سؤالاتی از این قبیل که چرا کار خانگی زنانه و بیمزد است؟ و ماهیت این کار چیست که از کارِ دستمزدی متمایز میشود؟ کار خانگی در کدام شکلِ کاری – تولیدی و بازتولیدی – قرار میگیرد؟ و این کار چه نسبتی با مسألهی ستم بر زنان دارد. تأکید بر این مسأله چه تفاوتی در مبارزه برای رهایی زنان ایجاد میکند؟ و آیا با دست گذاشتن بر کار خانگی افق جدیدی در مباحث و مبارزات فمینیستی گشوده میشود؟