برچسب: فرشاد اسماعیلی

سندیکا ضرورتی عینی است، نه ایدهای ذهنی / فرشاد اسماعیلی
(به مناسبت اول ماه مه، یازدهم اردیبهشت، روز جهانی کارگر)
وزارت کار در بعد بینالمللی دربارهی مسائل کارگری معیارهای دوگانهای را در پیش گرفته است. از سویی به خیلی از کشورها اعتراض میکنند که معیارهای دوگانه اعمال میکنند. در حالی که، خود در سیاستورزی حوزهی کارگری و حقوق جمعی کارگران استانداردهای دوگانهی زیادی دارد. نمیتوان از سویی حضور متعهدانه و جدی در سازمان جهانی کار را تبلیغ کرد و از سویی تنها بخشی از مقاولهنامهها را به رسمیت شناخت و مقاولهنامههای بنیادی 87 و 98 درمورد حقوق جمعی کارگران را نپذیرفت و اجرا نکرد. نکته این است که بهرغم اینکه ما به این دو مقاولهنامه ملحق نشدهایم، از آنجایی که این مقاولهنامهها از مقاولهنامههای حقوق و اصول بنیادین کار هستند، همهی اعضا ازجمله ایران متعهد به اجرای آن هستند. بنابراین در زمینهی حق سازمانیابی کارگران نمیتوان در حوزهی داخلی با «تشکلبخشی کارگری» بهمدد «مقرراتزدایی» از ذیل گفتمان حقوق خصوصی درآمد و در راستای جای دادن حوزهی کار در ذیل حقوق عمومی گام برداشت . تشکیل سندیکا در گرو اتخاذ و توسعهی رویکردی «فراملی» به مفهوم کار و حقوق جمعی کارگران و الزام حاکمیت به رعایت این نگاه فراملی است. چرا که نمیتوان از سویی با عضویت فعال در سازمان جهانی کار نمایش بینالمللی داد اما در حقوق داخلی کار، حقوق و اصول بنیادین و مقاولهنامههای اصلی این سازمان را دور زد.

لایحه علیه قانون / فرشاد اسماعیلی
دولت در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری لایحه اصلاح قانون کار را از مجلس مسترد کرد، اما این استرداد موقت خاتمهی دستاندازی به قانون کار نبود و مجدداً پس از فروکش کردن فضای انتخاباتی و مستقر شدن دولت دوازدهم، به بهانهی رفع ایرادها و اشکالات، لایحه را به شورای عالی کار ارجاع دادند؛ و اعلام شد پس از رفع نواقص و جلب نظر طرفهای ذینفع در این قانون لایحه پس از تأیید نهایی در دولت باز به مجلس ارسال میشود.
از آنجا که ذینفعانِ تاریخی تغییر قانون کار فعلی، دست از سر این قانون برنخواهند داشت، ضرروت خوانش تاریخی ماده به مادهی لایحهی حاضر در راستای «افشاگری» نگاه راستِ حقوق خصوصیگرا به قانون کاری که باید ذیل حقوق عمومی باشد، برای حفظ منافع کارگران ضرورتی تاریخی مییابد. این مقاله به دنیال این است که از دستدرازی به قانون کار بگوید، به دنبال این است دستِ راستگرایان را در هدف تغییر در همهی مفاهیم، نهادها، مکانیسمها و ترکیبهای قانون کار رو کند و دست آخر، نشان بدهد در حوزههای مختلف و متعدد روابط کار، چهگونه شماری از کارگزاران راستگرا به دنبال این هستند «قانون کار» را به «قرارداد کار» تبدیل کنند.