برچسب: میترا یوسفی

سیاست مبارزاتی در زمانهی کرونا / ساندرو مزادرا / ترجمهی میترا یوسفی
وضعیت اضطراری، منعِ آمدوشد، شورش در زندانها و اعتصابات: ایتالیا کانونِ اروپایی این همهگیری جهانیست. همهی اینها چه معنایی برای جنبشها، مبارزات اجتماعی و نیروهای چپ دارد؟
زمانهای طولانیِ انتظار مقابل داروخانهها و صفهای طولانی در مقابل سوپرمارکتها: روایتهایی از این دست حالا به رویهی عادی در ایتالیا بدل شده و همینها کافیست تا تصوری در اینباره به دست آوریم که انتشار ویروس چهگونه جامعهی ما را دگرگون میکند. به بیان دقیقتر، اپیدمی و اقدامات دولت در عمل برخی روندها را تشدید میکنند که مدت مدیدی در جریان بودهاند. دههها سیاستِ ترس تأثیر خود را به جا گذاشته است و حالا میتوان آن را در ترس از هرگونه تماس و نگاههای مشکوک، که فاصلهی ایمنی را حفظ میکنند، مشاهده کرد. بدون تردید، چنین ترسی نیروهای مسلط بر زندگیِ ما را تقویت میکند و باید به خاطر داشت که اقدامات دولتی، آنطور که اکنون اعمال میشوند، در زرادخانهی «سیاستهای ممکن» باقی میمانند. با این همه، تصاویری نیز با دلالتهایی کاملاً متفاوت پدیدار میشوند: آدمها در خیابان به یکدیگر لبخند میزنند، از بالکنها موسیقی پخش میشود و احساس همبستگی نهتنها نسبت به پزشکان و پرستاران بلکه نسبت به کارگران اعتصابی کارخانهها، که برای استانداردهای بهداشتی در محیط کار میجنگند، ابراز میشود.
این روزها به نظر میرسد که مباحثات درونی جنبشهای اجتماعی و نیروهای چپ بیشتر بر جنبهی اول، یعنی تشدید مکانیسمهای کنترلی در مواقع اضطراری، متمرکز است. در بسیاری از مداخلات، فارغ از مواضع فیلسوفان شناختهشده که این روزها به ویروسشناس و همهگیرشناس بدل شدند، نوعی شک و تردید نسبت به COVID-19 و خطر واقعی آن به چشم میخورد. به نظر من این رویکرد کاملاً گمراه کننده است. برعکس ، بحث باید از این واقعیت آغاز شود که همهگیریِ ویروس کرونا نهتنها تهدیدی برای سلامتی و جانِ میلیونها انسان (بهویژه سالمندان و سایر افراد در معرض خطر) است بلکه تابآوری نظامهای بهداشت و درمان را نیز به خطر میاندازد. در این باره نباید تردید داشت.
…

دفاعیات اویگن لِوینه در دادگاه / ترجمهی میترا یوسفی
توضیح مترجم: اویگن لِوینه (Eugen Leviné) (۱۹۱۹-۱۸۸۳) یکی از رهبران جمهوری شورایی باواریا و عضو حزب کمونیست آلمان (KPD) بود. حزب کمونیست، ائتلافی از اسپارتاکیستها و تمام کسانی بود که منتقد سیاستهای حزبهای سوسیالدموکرات (SPD) و سوسیالدموکرات مستقل (USPD) بودند. آنها خواهان تعمیق خواستههای انقلاب نوامبر ۱۹۱۸، فرارَوی از «جمهوری آلمان» و سیاستهای سازشکارانه و پارلمانتاریستیِ سوسیالدموکراتها و نهایتاً حرکت به سمت «انقلاب سوسیالیستی» بودند. لوینه در ماه مارس ۱۹۱۹ به مونیخ فرستاده شد تا رهبری حزب در مونیخ و مسئولیت نشریهی «پرچم سرخ» را در آنجا بر عهده بگیرد. او زمانی به مونیخ رسید که پس از قتل کورت آیزنر (Kurt Eisner) – نخستوزیر منتخب شوراهای سربازان، کارگران و دهقانان – کشمکشی میان «جمهوری شورایی و پارلمانتاریسم» در جریان بود. در آخرین روزهای ماه مارس، مجلس ایالتی بایرن، یوهانس هوفمن (Johannes Hoffmann) از حزب سوسیالدموکرات را به عنوان نخستوزیر انتخاب کرد؛ اما در ۷ آوریل ۱۹۱۹، شورای مرکزی و شورای انقلابی کارگران در مونیخ، «جمهوری شورایی» اعلام کردند و هوفمن به بامبرگ گریخت.