برچسب: نظریه ارزش

جدل رابرتز ـ هاروی، و پیچیدگی محاسبهی ارزش / سعید رهنما
«قانون ارزش» با آنکه قطعاً یکی از مهمترین مبانی نظریهی مارکسی در تحلیل سرمایه، سرمایهداری، و استثمار است، همیشه با اختلافنظرهایی در میان نظریهپردازان مارکسیست، و متهم کردن یکدیگر به کژفهمی و بدفهمی، همراه بوده است… بحث اخیر دیوید هاروی و مایکل رابرتز هم ادامهی همین اختلافنظر بین مارکسیستهاست. بخشی از این اختلافنظرها بهسبب پیچیدگی مبحثِ ارزش است. خود مارکس در پیشگفتار نشر اول آلمانی جلد اول سرمایه میگوید تا آنجا که ممکن بوده سعی کرده که بخش مربوط به ارزش را «عامهفهم» کند، و میگوید که بهجز بخش مربوط به شکلِ ارزش، درک کتاب سرمایه مشکل نیست! پرداختن به این اختلافنظرها از آن رو که پیآمدهای مهمی برای عملِ سیاسی دارد حائز اهمیت است. ممکن است پاره ای تصور کنند که در میان این همه مسایلی که کشور و ملت ما و طبقهی کارگر با آن مواجه است، این بحثهای انتزاعی بازیچههای فکری روشنفکرانهای بیش نیستند. اما چنین نیست و ما ضمن توجه به مشکلات روزمره، ناچاریم به مباحث نظری که نهایتاً برای جهت دهی و سازماندهی مبارزه بر علیه سرمایه و عاملینِ طاق و جفت آن لازم است، نیز بپردازیم

کژفهمیهای مایکل رابرتز / دیوید هاروی
بدون تردید دربارهی نظریهی ارزش مارکس نکات مهمی وجود دارد که امیدوارم گفتوگوی حاضر با مایکل رابرتز به روشنشدن آنها کمک کند. قبل از آن که به این نکات بپردازم باید چند کژخوانی و ارایهی نادرست مواضع خودم در نقد رابرتز را تصحیح کنم. اجازه بدهید صریح بگویم. ارزش همیشه در عملِ تولید، خلق میشود. ولی در لحظهی مبادله در بازار تحقق مییابد. درنتیجه من دربارهی ارزش به همان شکلی که مارکس نامیده است با توجه به «وحدت متناقض تولید و تحقق» میاندیشم. ارزش نمیتواند از طریق مبادله در بازار خلق شود ولی درضمن نمیتواند بیرون از مبادله در بازار تحقق یابد. مارکس در اینباره به صراحت نوشته است.

کژفهمی دیوید هاروی از قانون ارزش مارکس / مایکل رابرتز
هاروی بهعمد تفاوت و دوگانگی کار مجرد و کار مشخص و برابرنهاد آنها ارزش مصرف و ارزش مبادله را نادیده میگیرد. خصلت دوگانهی ارزش در یک کالا، آنگونه که مارکس کشف کرده بود بهوسیلهی هاروی به این صورت تقلیل یافته که کارگران نمیتوانند ارزش مصرفیشان را خریداری کنند. برای هاروی، ارزش مصرفی (خواستهها و امیال) و نه ارزش مبادله حلقهی کلیدی است. نظریهی مارکسی بحران (براساس ناکافی بودن ارزش اضافی) با نظریهی ناکافی بودن ارزش مصرفی برای کارگران در مقام مصرفکننده جایگزین شده است. مبارزهی طبقاتی نه این که مبارزه ای بین کارگران و سرمایهداران باشد بلکه به صورت مبارزهی مصرفکنندگان علیه سرمایهداران و یا مالیاتپردازان در مقابل دولت درآمده است. این نظر مارکس نیست. از آن مهمتر، کل این دیدگاه برای تحلیل طبقاتی و یک استراتژی برای مبارزهی طبقهی کارگر مغشوش و گیجکننده است.

مخالفت مارکس با نظریهی ارزش ـ کار / دیوید هاروی / ترجمهی پریسا شکورزاده
دیوید هاروی که بسیاری او را برجستهترین دانشمند مارکسیست جهان امروز میدانند اخیراً مقالهی کوتاهی در توضیح نظریهی ارزش در نزد مارکس نوشته است. این مقاله عمدتاً برگرفته از آخرین کتاب هاروی با عنوان «مارکس، سرمایه و جنون عقلانیت اقتصادی» است. وی در مقالهاش ضمن توصیف ویژگیهای متمایز دیدگاه کارل مارکس از دیوید ریکاردو، تفسیر خود از نظریهی ارزش را ارائه میکند. این مقاله را خود هاروی برای افراد متعددی به منظور بحث و تبادل نظر ارسال کرد. با توجه به اهمیت موضوع، تصمیم گرفتیم اصل مقالهی هاروی را به فارسی ترجمه و منتشر کنیم. در عین حال، در همین چارچوب، طی روزهای آتی نقد مایکل رابرتز بر دیدگاه هاروی و نیز پاسخ هاروی به وی را منتشر خواهیم کرد.

کار زنده و ارزشآفرینی / کمال خسروی
این ویژگی منحصر بهفرد سرشت کار زندهی انسان است، که میتواند مقداری ورای مقداری که برای بازتولید نیروی این کارِ زنده لازم است، نیرو صَرف کند. این ویژگی اما هنوز ویژگیِ فراتاریخیِ توانِ کار انسان است و شامل زندگی در شیوههای تولید و بازتولید زندگی مادی پیش و پس از سرمایهداری هم میشود. اما اگر این قابلیت را اینک در چارچوب سرمایهداری قرار دهیم، رابطهی ورودیها (inputs) و خروجیها (outputs)ی فرآیند تولید چنین خواهد شد که سرمایهداری ارزش همهی عوامل ورودی، از جمله ارزش نیروی کار را، بیکم و کاست پرداخت میکند و محصول را نیز بنابه ارزش آن، نه کم و نه بیش، میفروشد، اما این محصول واجد ارزشی است که از مجموعهی ارزش ورودیهای فرآیند تولید بیشتر است. علت هم بدیهی است. تنها عاملی که این توانایی را دارد که استفاده از آن، ارزشی بیش از ارزشِ لازم برای بازتولیدش را تولید کند، نیروی کار است.

ارزش: جوهر، شکل، مقدار / کمال خسروی
نظریهی ارزش مارکس، در شالودههایش، تواناترین نظریه در تبیین و نقدِ سازوکار شیوهی تولید سرمایهداری است. همهی تلاشهای دیگری که آشکار و نهان و خواسته و ناخواسته بر نقض و انکار این شالودهها استوار شدهاند، یا پیشاپیش، عامدانه و آگاهانه ایدئولوژیهایی ساخته و پرداختهی «صنعت» ایدئولوژیسازی بورژوایی بودهاند، یا در نهایت به ایدئولوژیهای حافظ و مدافع نظم سرمایهدارانهی جهان امروز راه بردهاند.

در دفاع از نظریهی ارزش مارکس / حسن آزاد
جُستار حاضر میکوشد تا انتقادهای بوم باورک (Eugen Böhm-Bawerk, 1851-1914) و مدافع ایرانی او موسی غنینژاد(۱) را به نظریهی ارزش مارکس در ترازوی سنجش قرار دهد. از اینرو، نخست مهمترین گرایشهای انتقادی و خوانشهای گوناگون از این نظریه در سنت مارکسیستی معرفی میشوند. آنگاه شرح فشردهای از نظریهی ارزش مارکس ارائه میشود، و در پی… ادامهٔ مطلب ›

کار مولد و غیرمولد: تلاشی برای تبیین و طبقهبندی آن / احمد توناک و سنگور سوران / ترجمه حسن آزاد
علاقهمندی مجدد به مبانی نقد مارکسی بر اقتصاد سیاسی که از اوایل دههی 1970 شروع شده، به بررسی دقیقتر تمایز بین کار مولد و غیرمولد نزد مارکس منجر شده است. اما این امر، بحثهای جدیتری را در مورد تعریف و اصولاً سودمندی کاربرد معیار مارکسیستی برای تمایز بین کار مولد و غیرمولد نیز برمیانگیزد. بحث… ادامهٔ مطلب ›

خرد عمومی در گروندریسه و گامی فراتر از آن / تونی اسمیت / ترجمه حسن آزاد
«تحول سرمایهی استوار خود شاخصیست برای پیبردن به این که دانش اجتماعی و عمومی، شناخت، تا چه حد به نیروی بلاواسطه و مستقیم تولید تبدیل شده و در نتیجه تا چه حد شرایط روند زندگی اجتماعی، خود، زیر فرمان خرد عمومی قرار گرفته و همگام با آن تغییر یافته است».(1) بسیاری از مارکسیستهای ایتالیایی از… ادامهٔ مطلب ›

بازخوانی نخستین فصل «سرمایه» / حسن مرتضوی
سه چارچوب مفهومی عمده یعنی سه سنت فكری و سیاسی الهامبخش ماركس در تحلیلی هستند كه وی در كتاب سرمایه مطرح كرده است:[1] این سه منبع عبارتند از اقتصاد سیاسی كلاسیك یعنی اقتصاد سیاسی قرن هفدهم تا اواسط قرن نوزدهم. این اقتصاد عمدتاً انگلیسی است و به اندیشمندانی مانند ویلیام پتی، لاك، هابز، و هیوم… ادامهٔ مطلب ›

سرمایه و تئودور شانین / فروغ اسدپور
کتاب «مارکس متأخر و راه روسی» با عنوان فرعی «مارکس و جوامع پیرامونی سرمایهداری» بحثهای بسیار ارزشمندی پیرامون دیدگاه مارکس نسبت به کمونهای روستایی روسیه در خود گرد آورده است.(1) من پیشتر تلاش کردم تا در مقالهی جداگانهای خلاصهای از بحثهای این کتاب را به نحوی بسیار کوتاه ارائه کنم. در مطلب پیش رو:… ادامهٔ مطلب ›