فهرست موضوعی


جهان زامبی / مایکل رابرتز  / ترجمه‌ی احمد سیف

g20-zombies-1000-gestalten-hamburggettyimages-809165794_master-992x560 

برای دریافت فایل پی دی اف

A zombie World

کلیک کنید

آخر هفته‌ی گذشته زامبی‌ها به نشست گروه ۲۰ در هامبورگ رسیدند. منظورم رهبران گروه ۲۰ نیست بلکه گروهی است که خودشان را «۱۰۰۰ پیکره» می‌نامند و به شکل زامبی‌ها لباس پوشیده بودند و درخیابان‌ها راه می‌رفتند. اعضای این گروه می‌گفتند که می‌خواهند گروه ۲۰ مدافع جامعه‌ی آزاد و برابر باشد، نه جامعه‌ای که در آن قدرت در کنترل افراد معدودی است و خواستند به این ترتیب نمادی از همبستگی و مشارکت سیاسی را به دنیا اعلام کنند.

ولی در هامبورگ در میان رهبران جهان سرمایه‌داری همبستگی چندانی وجود نداشت. رئیس‌جمهور امریکا ـ دونالد ترامپ ـ که (برای طعنه زدن به پوتین؟) اول به ملاقات رئیس‌جمهور راست‌گرای لهستان رفته بود بدون این که سخن‌اش ابهامی داشته باشد گفت که امریکا به توافق پاریس درباره‌ی تغییرات اقلیمی بازنخواهد گشت و در برابر هر بیانیه‌ای از سوی گروه ۲۰ که خواهان تجارت آزاد باشد مقاومت خواهد کرد. درواقع ترامپ می‌خواهد بر محصولات فولادی اتحادیه‌ی اروپا تعرفه‌ی گمرکی وضع کند.

جهانی‌کردن به آن صورتی که رهبران دنیای سرمایه‌داری و شرکت‌های بزرگ انتظار داشتند و یا از آن بهره‌مند شده‌اند در معرض تهدید ناسیونالیسم و حمایت‌گرایی است. به‌علاوه بحران روبه‌رشد سیاسی کره شمالی و خاورمیانه هم هست که رهبران گروه ۲۰ هیچ برنامه‌ی مشخصی درباره‌شان ندارند.

احتمالاً تنها یک نقطه‌ی روشن درباره‌ی سرمایه‌داری وجود دارد، یعنی بالاخره در اقتصاد جهانی پس از شش سال رکود در رشد اقتصادی، سرمایه‌گذاری و در درآمدها، پس از رکود بزرگ ۲۰۰۹، شاهد بهبود هستیم.

صندوق بین‌المللی پول در تازه‌ترین به‌روزرسانی‌اش درباره‌ی اقتصاد جهانی نوشت «خبر خوش این که بهبود دوره ای اقتصاد جهانی حفظ شده و وعده‌ی اشتغال بیش‌تر، درآمدهای بالاتر و بهبود کلی ادامه دارد». البته هشدارهایی هم هست «ممکن است که رشد اقتصادی دارد دور می‌گیرد ولی نمی‌توانیم اطمینان داشته باشیم که مشکل درحال رفع شدن باشدف ریسک‌های آشکاری وجود دارد بی‌ثباتی سیاسی از جمله در اروپا، شمشیر حمایت‌گرایی بر فراز تجارت جهانی، و شرایط محدودکننده‌تر مالی که بعید نیست به صورت فرار سرمایه از کشورهای نوظهور درحال توسعه دربیاید».

مع‌ذالک به نظر می‌رسد دراغلب اقتصادهای اروپا شاهد بهبود هستیم. متوسط نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در منطقه‌ی یورو به سالانه ۱.۵ درصد رسیده است و نرخ رشد در کشورهای اسکاندیناوی و اروپای شرقی حتی بیش‌تر است. اگرچه اقتصاد امریکا شواهدی از سالخوردگی و اصطلکاک را نشان می‌دهد ولی حدوداً ۲% درسال رشد دارد. نرخ رشد اقتصادی ژاپن سالانه ۱.۵% است. چین برخلاف پیش‌نگری اقتصاددانان جریان اصلی درباره‌ی سقوط احتمالی، سالی ۶.۵ تا ۷% رشد دارد. حتی کشورهای عمده‌ی نوظهور، یعنی برزیل و روسیه هم از رکودی که در ۱۸ ماه گذشته گرفتار آن شده بودند دارند خلاص می‌شوند.

سود جهانی که رشد منفی داشت درماه‌های اخیر روبه رشد است. این بهبود هم عمدتا به خاطر بهبودی است که در چین و ژاپن شاهد آن هستیم.

roberts1graph

این باعث شد تا اقتصاددانان جریان اصلی (جی پی مورگان)با اعتماد به نفس بیش‌تری از پایان رکود طولانی حرف بزنند. اگر وضعیت سرمایه‌گذاری در کسب‌وکار بهبود یابد، بهبود و رشد سریع‌تر ادامه‌دار از راه خواهد رسید.

roberts2graph

تنها اقتصاد مهمی که وضعیت خوبی ندارد اقتصاد بریتانیاست که همچنان روند کاهشی دارد. پس از تصمیم ترک اتحادیه‌ی اروپا (برگزیت) بنگاه‌ها از سرمایه‌گذاری در بریتانیا خودداری می‌کنند و جریان سرمایه در بازارهای مالی لندن متوقف شده است. براساس تازه‌ترین آمارهایی که درباره‌ی رشد تولید ناخالص داخلی داریم اقتصاد بریتانیا برای فصل اول ۲۰۱۷ تنها ۰.۲ درصد رشد داشته است که پایین ترین نرخ رشد دراروپا ـ ازجمله در یونان ـ است. تولیدات صنعتی روند نزولی دارد و سرمایه‌گذاری تجارتی هم تغییری نشان نمی‌دهد.

roberts3graph

یک خانوار متوسط در بریتانیا با بیش‌ترین میزان کاهش درآمد واقعی در پنج سال گذشته روبه‌روست و در فصل اول ۲۰۱۷، درآمد واقعی قابل‌مصرف وی ۲% کاهش داشته است. درواقع براساس تازه‌ترین گزارشی که بنیاد جوزف روانتری منتشر کرده، یک خانواده‌ی چهارنفره (یعنی دو آدم بالغی که کار می‌کنند و دو کودک) حداقل به سالی ۴۰۸۰۰ پوند نیاز دارند تا زندگی متوسطی داشته باشند و این نوع خانوارها سالی ۳۰۰۰ پوند کسری دارند.

شرایط در امریکا هم چندان دلچسب نیست. تازه‌ترین آمارهای ماهانه‌ی اشتغال برای ماه ژوئن نشان می‌دهد که میزان اشتغال بیش‌تر شده است ولی برای اولین بار درچند سال اخیر نرخ بیکاری هم بیش‌تر شده است. افزایش بیکاری نشان می‌دهد که اشتغال‌آفرینی به آخر خط رسیده است. میزان افزایش سالانه‌ی مزد ـ پس از کسر اثرات تورمی ـ هم در۲.۵% درجا می‌زند و متوسط درآمد هم سینه‌خیز افزایش می‌یابد. از همه مهم‌تر سودآوری در بخش مولد اقتصاد امریکا سیر نزولی دارد.

نرخ بازده سهام در بازار سهام امریکا کم‌تر از همیشه است که نشان می‌دهد رابطه‌ای بین بهای سهام و درآمد (سود) شرکت‌های امریکایی وجود ندارد.

roberts4graph

منحنی درآمد اوراق قرضه (شکاف بین درآمدهای درازمدت و نرخ بهره‌ی کوتاه‌مدت در بازارهای اعتباری) هم مسطح‌تر می‌شود و وقتی چنین می‌شود نشانه‌ی آن است که رشد اقتصادی دارد کم‌تر می‌شود. و وقتی که منحنی درآمد اوراق قرضه کله‌پا می‌شود (یعنی درآمدهای درازمدت کم‌تر از نرخ بهره‌ی کوتاه‌مدت است) این وضعیت نشانه‌ی آن است که رکود فراخواهد رسید.

roberts5graph

دلیل اصلی که منحنی درآمد اوراق قرضه دارد مسطح می‌شود این است که بانک مرکزی امریکا مصمم است تا نرخ بهره‌ی پایه خود را که اساس نرخ‌های بهره برای وام‌ستانی در امریکا و حتی در خارج از امریکاست، افزایش بدهد. به این معنا که هزینه‌ی وام‌ستانی برای هزینه کردن در مغازه‌ها و یا برای سرمایه‌گذاری جهت گسترش فعالیت‌های کسب‌وکار افزایش می‌یابد. درگزارشی که از آخرین جلسه‌ی اعضای فدرال‌رزرو منتشر می‌شود متوجه می‌شویم که آن‌ها آماده‌اند تا نرخ بهره را بازهم افزایش بدهند، اگرچه نشانه‌ای از افزایش نرخ تورم وجود ندارد و مزدها هم به‌زحمت افزایش‌نشان می‌دهند.

همان‌طور که یکی ازمدیران یکی از صندوق‌های بزرگ سرمایه‌گذاری در امریکا گفته است «من چیزی مخالف آن‌چه فدرال‌رزرو تاکنون می‌گفت نمی‌بینم. اقتصاد هم‌چنان وضعیت مطلوبی دارد نه گرم می کند و نه زیادی سرد می‌شود. پیام کتمان‌شده این است که ما برای کوچک کردن تراز مالی می‌خواهیم نرخ بهره را افزایش بدهیم نه این که موتور اقتصاد دارد زیادی گرم می‌کند ولی می‌خواهیم سیاست پولی را به حالت طبیعی‌اش برگردانیم. ولی اگر فدرال‌رزرو به این سیاست خود ادامه بدهد فشار به پایین بر سود و سرمایه‌گذاری بنگاه‌ها بیش‌تر می‌شود. تا به همین جا شواهدی داریم که هزینه‌ی وام‌ستانی در اقتصادهای آسیایی بیش‌تر شده است.

با این همه دلیل اصلی تردید در خوش‌بینی رهبران گروه ۲۰ و مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری درباره‌ی اقتصاد جهانی این است که هیچ‌یک از علل کلیدی رشد ناچیز بازدهی و سرمایه‌گذاری مورد بررسی قرارنگرفته است. صندوق بین‌المللی پول در آخرین گزارش خود درباره‌ی اقتصاد امریکا پیش‌بینی خود از رشد آن را به ۲.۱ درصد در ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ کاهش داده و این پیش‌گزاره را کنار گذاشته است که برنامه‌ی کاهش مالیاتی و هزینه‌های دولتی دولت ترامپ موجب بیش‌تر شدن نرخ رشد می‌شود. نه فقط نرخ رشد بیش‌تر نخواهد شد بلکه اقتصاد امریکا در بهترین حالت به رشد خفیف خود ادامه خواهد داد. در حالی که پیش‌نگری دولت ترامپ بر نرخ رشد ۳ درصدی تا ۲۰۲۱ استوار است از نگاه صندوق بین‌المللی پول نرخ رشد بالقوه‌ی اقتصاد امریکا تا ۲۰۲۰ تنها ۱.۸ درصد خواهد بود.

نرخ رشد بازدهی در اقتصادهای برترجهان هم چنان از نظر تاریخی بسیار ناچیز است.

roberts6graph

درحالی که تولید ناخالص سرانه‌ی واقعی هنوز کم‌تر از آن میزانی است که قبل از رکود بزرگ بود، ونابرابری درآمد و ثروت دراغلب کشورهای عمده هم‌چنان از همیشه بیش‌تر است و روند صعودی دارد.

roberts7graph

حجم تجارت جهانی هم از حداکثری که قبل از بحران مالی جهانی به آن رسیده بود ۲۵% کم‌تر است.

roberts8graph

اقتصاد جهان هم چنان شبیه یک زامبی است با وجود این که اندکی خوش‌بینی وجود دارد که بعید نیست مرده متحرک دارد زنده می‌شود.

اصل مقاله را به انگلیسی دراین لینک بخوانید:

A Zombie World

 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *