متن سخنرانی در انجمن سلطنتی آمارگران در ۲۳ آوریل ۱۹۰۱
نسخهی پی دی اف متن فارسی: JOSEPH ROBINO NOTES
نسخهی پی دی اف نشریهی انجمن سلطنتی آمارگران ـ انگلیسی:An Economist_s Notes on Persia - farsi
اشاره
در آغاز قرن بیستم، ایران در آستانهی انقلاب مشروطه قرار داشت؛ انقلابی که ناتمام ماند. ایران آن زمان، صحنهی رقابتهای آشکار و پنهان قدرتهای استعماری، بهویژه انگلستان و روسیه، بود. ژوزف رابینو نخستین رئیس بانک شاهنشاهی ایران بود، بانکی که در ۱۸۸۵ و در پی واگذاری امتیاز تأسیس بانک به بارون جولیوس دو رویتر تأسیس شده بود. بانک شاهنشاهی نخستین بانک مدرن ایران بود که که مرکز قانونیاش در لندن و تابع قوانین بریتانیا بود.
متن حاضر در سال ۱۹۰۱ در نشریهی انجمن آمارگران سلطنتی منتشر شد و ترجمهی فارسی آن برای نخستین بار منتشر میشود. دادههای ارایهشده در آن عمدتاً برگرفته از کتاب پروفسور کاوالیره لورینی، استاد دانشگاه پادوا، بوده است که دولت ایتالیا منتشر کرده بود. ژوزف رابینو در لندن به دنیا آمده بود اما پدرش ایتالیایی بود. وی در سال ۱۹۰۸ از بانک استعفا داد.
لازم به یادآوری است که این مقاله در شرایطی منتشر شد که هنوز نفت ایران کشف نشده بود و قدرتهای استعماری اقتصاد ایران را بیشتر از منظر دسترسی به بازارها و نیز جایگاه ارتباطیاش مورد توجه قرار میدادند.
در مقالهی حاضر، ابتدا از دیدگاههای ژوزف رابینو رئیس بانک شاهنشاهی ایران و سپس دیدگاههای برخی سیاستمداران انگلیسی وقت دربارهی جایگاه ژئواکونومیک ایران در اقتصاد شرق، ویژگیها و توانهای بالقوهی اقتصاد ایران، رقابت انگلستان با روسیه و سایر قدرتهای استعماری برای دستیابی به منافع تجاری در ایران آگاه میشویم.
همچنین این یادداشتها و پرسش و پاسخهای همراه با آن بهروشنی نشاندهندهی پیآمدهای فعالیت استعماری در حوزهی تجارت خارجی و فقدان نظامات مؤثر گمرکی در تضعیف تولیدات پیشهوران و فعالیتهای مستقل تجار داخلی است. برخی از این پیآمدها را در قالب اعتراضات تجار در انقلاب مشروطه و نیز کنشگریهای سیاسی ملیون ایرانی در دهههای بعد دیدهایم. ـ نقد اقتصاد سیاسی
***
اهمیتی که ایران و تجارت با آن اخیراً در افکار عمومی جلب کرده است بهانهی ارایهی این مقاله به این انجمن است. این مقاله درواقع خلاصهای است از کتابی که پروفسور کاوالیره لورینی استاد دانشگاه پادوا نوشته و از سوی دولت ایتالیا منتشرشده است.(۱)
پروفسور لورینی دلایل بسیار محکمی ارایه میدهدکه چرا باید شرایط اقتصادی ایران را بررسی کنیم، کشوری که دربارهاش بسیار بحث میشود و توصیف زیادی هم داریم ولی مردم کشورهای غربی برای منظورهای عملی اطلاعات زیادی دربارهی ایران ندارند.
مفید خواهد بود اگر مستقل از همهی موضوعات نامربوط که به سادهترین شکل مطرح میشوند مسائلی را که در نتیجهی یک تمدن چندبعدی پیچیده شدهاند بررسی کنیم. برای نمونه، در بررسی گزارشهای هیئت تجارت خودمان و مسائل تجارتی و صنعتی گوناگونی که مطرح میکنند نظرات آنها را با برآوردهایی که از درآمد شرکتهای کشتیرانی ، سرمایهگذاری خارجی و هزینههای سیاحان در کشورهای مختلف داریم تصحیح کنیم. در ایران آمار نداریم اما پدیدهی اقتصادی ایران نکتهآموز است. مشاهده میکنیم که قند و شکر از کارخانههای کیف(۲) و نفت از باکو وارد میشود و درعینحال برای پرداختن بهای آنها پنبه، برنج، پشم و خشکبار به روسیه صادر میشود. مشاهده میکنیم که پول صاحب صنعت ساکن منچستر به صورت پارچههای پنبهای به ایران میرسد و بعد قالیهای ایرانی از سلطانآباد از طریق استانبول به لندن یا تریاک از شیراز به هنگکنگ صادر میشود.
حتی با وجود خودکامگی بسیار مخرب بیست قرنی و با نفی همهی اصول ابتدایی اقتصاد هنوز بسیاری چیزهاست که باید یاد بگیریم چون «در بخشهای یک بیمارستان است که اوضاع بحرانی است ولی واقعیت است که دکتر درمیان این وضعیت بحرانی بهترین تجربهها را به دست میآورد و بهترین شیوهی کار را میآموزد.»
شاید مفید نباشد به مناقشهی غامض نظام دوفلزی بپردازیم اما، نظر به سقوط منطقی و اجتنابناپذیر نقره، آن کشورهایی که از نقره اجتناب کردند باید بررسی شوند. با این هدف که پروفسور لورینی برای بررسی واحد پولی سرزمین دریای زرد در نظر دارد، پس از وارسی رفرم پولی در روسیه و اتریش به این نتیجه رسید که ایران منطقهی گذار مناسبی است.
نقشی که ایران در گذر قرنها به عنوان یک حلقهی تجاری بین اروپا و آسیا ایفا کرد به ضرورت در راه زمینی به هندوستان و چین که اکنون مورد توجه روسیه و آلمان است احیا خواهد شد. آسیا به صدای بلند فرامیخواند و اروپایی ها نمیتوانند این صدا را ناشنیده بگیرند و باید به مهد نژاد خود بازگردند. مشکل اصلی اجتماعی امروزین برقرار کردن پیوند میان آن چیزهایی است که پروفسور لورینی سرمایهی انسان و سرمایهی خاک مینامد.ایدهی ملیت چیزی است که او به عنوان علت شلوغی دولتها مورد انتقاد قرار میدهد و راهچاره اش هم هوا، نور، و فضایی است که بسی بیشتر از نیاز ما در اختیار ماست.
وصلت جنسی اولیه در خانواده ابتدا به صورت قبیلهی چادرنشین و بعد اسکانیافته درآمد. پیشرفت اجتماعی را از کلبه میتوان آغاز کرد و بعد به ده رسید و سپس به شهر و پس آنگاه به نهاد پیچیدهی سیاسی، یعنی دولت که در ابتدا کوچک بود و بعد بزرگ شد. در اینجا ولی برای قرنها توسعه متوقف شده است و جمعیت رو به افزایش دائمی در این مرزها محدودند درحالیکه تحت فشارند تا نیروهای لازم را برای حفط این مرزهای دلبخواهانه فراهم آورند و تحت ستمکشی یک نظام حمایتگرایانهایاند که برای حفظ منافع زمینداران بزرگ بر آنها تحمیل میشود.
پروفسور لورینی حرفهای زیادی برای گفتن دربارهی استعمار دارد. میگوید روسها با آسیاییها برادرانه رفتار میکنند ولی از عادتهای انگلیسیهای دستکشِنرمبهدست با شلاقی در یک دست و طپانچهای در کمر ایراد میگیرد.
ژنرال کوروپاتکین درچند سال پیش به همین نکته اشاره کرد. گفت: «دولت ما خودسرانه است» ولی «در واقعیت روحیهی ما دموکراتیک است»، درحالیکه انگلیسیهای اریستوکرات «آیا هیچ گاه به یک آسیایی بهچشم همترازان مینگرند یا با آنها به گونهای رفتار میکنند که انگار آنها نژادی فرودستاند».
این ادعا گرچه به اندکی مبالغه آلوده است ولی کاملاً غیرواقعی نیست. این ایدهی پراکندگی در میان مستعمرات ما و نارضایتیشان از این که از سوی کلانمرکز یک امپراطوری در حال نزول مورد بهرهکشی قرار میگیرند و بیهودگی، عاطل بودن و بیارزش بودن جوانان ما که نویسنده دربارهشان سخن میگوید نشان میدهدکه او به آن اندازهای که دربارهی دیگر کشورها که دربارهشان سخن میگوید میداند دانشاش دربارهی انگلستان کافی نیست. همچنین روشن است که این کتاب قبل از جنگ ترانسوال(۳) که حداعلای وحدت و سرسپردگی مستعمرات و میهندوستی و شجاعت جوانان ما را خواه در عرصهی نظامی و خواه غیرنظامی نشان داد نوشته شده است. درواقع میتوان گفت که امپراطوری بریتانیا تقریباً به طور نامحدود گسترش مرزهایش را که پروفسور لورینی دربارهاش سخن میگوید میشناسد.
به جای این که خلاصهای از واقعیاتی را که پروفسور لورینی در کتابش مطرح میکند بیان کنم که فراتر از محدودهی این بررسی است بهتر است به تازهترین گزارشها بپردازم که اطلاعات آمده در کتاب را تکمیل کرده باشم. سالنامهی دولت بریتانیا تجارت خارجی ایران را سالی ۹ میلیون پوند برآورد میکند که، به گمان من، میزان واقعی از این بیشتر است. تجارت ایران را میتوان به این صورت تقسیم کرد:
– بنادر خلیج فارس
– شمال
– شمال غربی
– جنوب غربی
۱۸۹۸ | ۱۸۹۹ | |
کل تجارت منطقهی خلیج فارس بر اساس برآورد وزارت خارجه | ۳۷۹۷۹۱۹ پوند | ۴۳۳۵۸۸۳ پوند |
سهم بریتانیا و هندوستان | ۲۳۶۸۸۸۰ پوند | ۲۶۰۰۵۰۳ پوند |
دولت روسیه هم آمارهایی را منتشر کرده است که در جدول زیر ملاحظه میکنید
سال | واردات به ایران | صادرات از ایران | کل تجارت به پوند |
روبل | روبل | ||
۱۸۹۵ | ۱۴۱۵۹۷۲۳ | ۱۸۹۶۴۶۲۶ | ۳۴۸۶۷۷۰ |
۱۸۹۶ | ۱۴۵۰۱۴۴۵ | ۱۷۴۹۲۳۱۲ | ۳۳۶۷۷۶۴ |
۱۸۹۷ | ۱۶۰۳۶۰۳۲ | ۱۸۶۴۹۶۶۹ | ۳۶۵۱۱۳۰ |
به این ترتیب تجارت با روسیه تقریباً معادل تجارت از ایالات جنوبی است. آنچه باقی میماند کالاهایی است که از طریق راه طرابوزان(۴)– تبریز از کشورهای سواحل مدیترانه و بهویژه از ترکیه که در ضمن بازار مهمی برای محصولات ایرانی است وارد میشود و همچنین راه تجارتی مهم بغداد- کرمانشاه. کل تجارت شناختهشده از این طریق هم احتمالاً سالی ۹ تا ۱۰ میلیون پوند است.
آنچه که جمعآوری آمارهای قابل وثوق دربارهی تجارت را تقریباً ناممکن میکند این نظام اجارهدهی ادارهی کمرگ است که از زمانهای خیلی دور در ایران رایج بوده است و هر کس که در ارتباط با گمرک قرار میگیرد منفعت مستقیمی دارد که آمارها را کم برآورد کند و این کار با شدت تمام انجام میگیرد.
دولت سال گذشته در واکنش به مشکلات مالی تصمیم گرفت که در پیوند با گمرکات یک ادارهی دولتی ایجاد کند و با وجود مشکلات فراوانی که پیشاروی این کوشش برای تغییر سیستم قدیم قرار گرفتند میتوان گفت آقای نوز بلژیکی(۵) که به ریاست گمرکات کشور منصوب شد موفقیتهای قابلتوجهی داشته است.
عوارضی که در ایران وضع میشود بر اساس قرارداد ترکمانچای ۱۸۲۸ است که بر واردات و صادرات ۵ درصد ارزش آنها عوارض اعمال میشود. در تجارت با ترکیه ولی یک قرار جداگانهی عوارض صادرات را ۲ درصد و عوارض واردات را ۶ درصد قرارداده است ولی برای تنباکو و نمک میزان عوارض ۷۵ درصد تعیین شده است. اما هرگز عوارضی که وضع میشود به دست دولت نمیرسد و درآمد دولت بهطور متوسط ۲ تا ۳ درصد است. درآمد ناشی از اجارهداری در دو سال گذشته بیش از ۲۲۰۰۰۰ پوند نبود ولی در سال گذشته که این نظام تغییر کرد درآمد ۳۰۰۰۰۰ پوند بود و امسال هم احتمالاً درآمد دولت بیشتر خواهد شد. سوءاستفاده از این نظام به حدی است که کوچکترین کوشش برای اصلاح آن پی آمدهای قابلتوجهی خواهد داشت. ولی با توجه به ضعف دولت در ایالات هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوان حتی بدون تغییر میزان عوارض بیش از دو برابر درآمد کسب کرد. برآورد جدول زیر برای سالهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۰ نشان میدهد که گمرکات چگونه تقسیم شده است.
پوند | |
گمرک شمال و شمال غربی، آذربایجان ( روسیه و طرابوزان) و بنادر بحر خزر و همچنین راههای داخلی قزوین و تهران | ۱۹۰۰۰۰ |
گمرکات جنوب از جمله راههای داخلی جنوب تهران | ۸۸۰۰۰ |
کمرگات غرب، مرز ترکیه و کردستان | ۲۷۸۰۰ |
کل | ۳۰۵۸۰۰ |
اگر متوسط عوارض را ۲ تا ۳ درصد در نظر بگیریم، برآورد ما از کل تجارت بین ۹ تا ۱۰ میلیون پوند است. در حال حاضر مذاکراتی در جریان است تا با روسیه برسر یک قرارداد تجاری تازه توافق کنند. سال آینده برای اولین بار ما آمارهایی خواهیم داشت که از سوی مسئولات گمرک جمعآوری شده است. محصولات ایران بدون تردید میتوانند بسیار بیشتر باشند به شرط این که برای بهبود راههای ارتباطی داخلی و نظام آبیاری اقدامات لازم صورت بگیرد.
غلات
در مناطق جنوب غربی کمبود راهها باعث شد تا زمینهای وسیعی کشت نشوند. در این منطقه گندم زیادی تولید میشد و اگر امکانات حمل و نقل بهبود یابد دوباره هم میتواند تولید شود. منطقهی کارون دشت بسیار حاصلخیزی است و اگر سد خرابهای که در نزدیکی اهواز است مرمت شود میتواند دوباره راه بیفتد.
پنبه
کشت این محصول به طور دائم در ایران افزایش و بهبود مییابد. تولیدکنندگان روسی توجه ویژهای به پنبهی ایران دارند و میتوانند با ۵ درصد عوارض آن را وارد کنند.
تریاک
این محصول پرقیمت که صادراتاش تنها از چند سال پیش آغاز شده اکنون منبع سالانه بین ۴۵۰.۰۰۰ تا ۵۰۰.۰۰۰ پوند از تجارت خارجی ایران است و این رقم مستقل از این است که میزان زیادی هم در داخل مصرف میشود. با شیوههای علمیتر تولید، تردید نیست که میزان تولید میتواند افزایش یابد و، بهعلاوه، عوارض صادرات در ایران در مقایسه با دیگر کشورهای صادرکننده بهنسبت ناچیز است و همین صادرات تریاک ایران را جذاب میکند.
ابریشم
این محصول برای چندین قرن محصول اصلی صادراتی ایران بود ولی بیماری کرم ابریشم در فاصلهی ۱۸۶۰ تا ۱۸۹۳ تقریباً تولید ابریشم را منهدم کرد، هرچند از ۱۸۹۳ به این سو کوششهای زیادی برای احیا تولید و تجارت ابریشم صورت گرفت و رشد قابلتوجهی داشته است. صادرات پیلهی کرم ابریشم از رشت مرکز ایالت گیلان و مرکز عمدهی تولید این محصول به صورت جدول زیر گزارش شده است:
سال | وزن به کیلو | ارزش به پوند |
۱۸۹۳ | ۳۵۰۰۰ | ۶۴۷۵ |
۱۸۹۴ | ۷۶۰۰۰ | ۱۱۷۸۰ |
۱۸۹۵ | ۱۰۷۰۰۰ | ۱۵۵۰۵ |
۱۸۹۶ | ۱۰۴۰۰۰ | ۱۴۰۴۰ |
۱۸۹۷ | ۱۵۷۰۰۰ | ۲۳۵۵۰ |
۱۸۹۸ | ۲۷۹۰۰۰ | ۵۵۸۰۰ |
۱۸۹۹ | ۵۳۵۰۰۰ | ۱۱۲۳۵۰ |
۱۹۰۰ | ۷۳۳۰۰۰ | ۱۵۰۲۶۵ |
مقدار زیادی ابریشم درداخل مصرف میشود. سطح تولید هنوز میتواند افزایش یابد و دلیلی وجود ندارد که میزان تولید در فاصلهی کوتاهی حتی دوبرابر نشود.
برنج
برنج که کشتاش به جای ابریشم انجام میگرفت نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه تولیدش رشد داشته است.
تجارت خراسان
تجارت این ایالت که درشمال شرقی ایران قرار دارد از این نظر حائز اهمیت است چون سختی معیشت و کمبودها در ایالتهای کرمان، یزد و آذربایجان موجب شده که بخشی ازمردم به خراسان مهاجرت کنند. در نتیجهی این مهاجرت و افزایش تجارت شهر مشهد در حال گسترش دائمی است و خانههای تازه ساخته میشود. بخش قالیبافی هم در حال گسترش است چون تقاضا از مصر و ترکیه و اروپا افزایش یافته است. درعینحال تقاضای خارجی برای شال روند نزولی دارد. صادرات به هندوستان که عمدتاً شامل تریاک، ابریشم و اسب است ثابت مانده ولی صادرات به روسیه روند افزایشی نشان میدهد. بخشی از این افزایش به خاطر امکاناتی است که دولت روسیه برای رشد تجارت فیمابین ایجاد کرده است. برای نمونه آژانسهایی برای مبادله که در ادارهی گمرکات مرزی ایجاد کردهاند و بخشی هم به این خاطر است که تعداد قابلتوجهی از سربازان روسی در ترکمنستان مستقر هستند. این سربازان بخش عمدهای از نیازهای خود را از خراسان تأمین میکنند و به همین خاطر بخش قابلتوجهی از غلات به مرزها ارسال میشود و چون صادرات غلات ممنوع است این میزان در آمارهای گمرکات بیان نمیشود. میزان قابلتوجهی پشم هم از این مناطق به روسیه ارسال میشود. البته اخیراً بخشی از این تجارت از مشهد به مسیر شیخ جنید منتقل شده و در نتیجه تجارت اینجا اندکی کاهش نشان میدهد. یک کارخانهی بافندگی بسیار موفقی در اصفهان از سوی چند ایرانی ایجاد شده است ولی در نتیجهی رقابت روسها صادرات پارچههای این کارخانه به خارج از مرزهای شمالی کاهش یافته است. صادرات پسته و نیشکر به هرات افزایش نشان میدهد.
در پیوند با واردات به ایران میزان چای وارداتی از هندوستان و روسیه افزایش نشان میدهد و تقاضا برای قهوه هم روند افزایشی دارد. در نتیجه، تسهیلاتی که روسها با نظام اعطای جایزهشان ایجاد کردهاند و همچنین در نتیجهی هزینهی حمل و نقل بالا واردات قند و شکر از هندوستان متوقف شده است درحالیکه تقاضای رو به رشد برای این محصول از روسیه تأمین میشود. داروهایی که از ترکیه وارد میشوند جایگزین داروهای وارداتی از هندوستان شدهاند و کبریتهای روسی هم که مشمول جایزهی صادراتی میشوند کبریتهای وارداتی از هندوستان را یکسره از بازار خارج کرده است. میزان واردات ابزارهای زین اسب، کالاهای فانتزی، و کارد و چنگال و همچنین نفت بهعلاوهی سرب و روی از روسیه افزایش یافته است. درحالیکه تقاضا برای شمدهای هندی و انگلیسی در حال افزایش است ولی فروش چلوار سفید و غیرسفید و چیت گلدار افزایش نیافته است.اگرچه واردات کالاهای متفرقه افزایش یافته است ولی هزینهی حمل و نقل بالا به صورت مانعی تقاضای پارچههای پنبهای را کمتر کرده است. هزینهی حمل ونقل زیاد از هندوستان باعث شده کل تجارت چشمگیر کاغذ از آن روسیه شود. همچنین هندوستان دیگر سهم قابلتوجهی در واردات بلورآلات و ظروف چینی ندارد. بازار تهران برای بلورآلات و ظروف چینی نه در اختیار هندیهاست و نه حتی روسیه (به غیر از واردات اجناس با کیفیت پائین) بلکه در اختیار محصولاتی است که از اتریش وارد میشود. شرایط خاص و ویژهی تجارت نیل و ورقههای مسی را در حال حاضر متوقف کرده است.
اگر هندوستان مایل است با روسیه برسر تجارت در این ایالت ایران رقابت کند باید هزینهی حمل و نقل بسیار کاهش یابد. این یادآوری هم اصلاً جدید نیست، حتی در ۱۸۸۷ سِر نیکلسون که در آن موقع کاردار سفارت بریتانیا در تهران بود گزارش کرد که «حجم تجارت تغییر زیادی نکرده است ولی کالاهای روسی جای محصولات انگلیسی را گرفته است». تجارت انگلستان در مقایسه با شش یا هفت سال پیش بهوضوح کاهش یافته است، بهویژه تجارت منسوجات انگلیسی که حدوداً نصف شده است. گذشته از مشکلات حمل و نقل در مقایسه با تسهیلاتی که روسها برای تجارت خود با ایران ایجاد کردهاند، عامل دیگر هم این است که محصولات بنجلی بهنامِ محصولات انگلیسی وارد شده است. واردات به هرات در گذشته بهتمامی انگلیسی بود ولی اکنون کاملاً روسی است».
صادرات به پوند
۱۸۹۸ | ۱۸۹۹ | |||||
کالا | طلا و نقره | کل | کالا | طلا و نقره | کل | |
بوشهر | ۴۰۷۵۴۳ | ۱۹۱۷۸ | ۴۲۶۷۲۱ | ۴۹۸۲۰۰ | ۳۱۱۴۸ | ۵۲۹۳۴۸ |
لنگه | ۴۱۶۲۸۳ | ۱۵۵۱۸۷ | ۵۷۱۴۷۰ | ۳۷۶۹۵۳ | ۱۷۵۰۳۲ | ۵۵۱۹۸۵ |
بحرین | ۴۲۵۸۰۴ | ۷۰۵۰۱ | ۴۹۶۳۰۵ | ۵۸۷۹۵۸ | ۶۶۲۸۰ | ۶۵۴۲۳۸ |
بنادر عربی | ۳۶۱۰۷۲ | ۲۶۲۵۰ | ۳۸۷۳۲۲ | ۵۳۶۹۰۶ | ۲۸۳۴۷ | ۵۶۵۲۵۳ |
محمره | ۳۲۰۶۱ | ۵۵۹۶۶ | ۸۸۹۲۷ | ۵۹۲۸۴ | ۷۲۴۲۲ | ۱۳۱۷۰۶ |
کل سال | ۱۶۴۳۶۶۳ | ۳۲۷۰۸۲ | ۱۹۷۰۷۴۵ | ۲۰۵۹۳۰۱ | ۳۷۳۲۲۹ | ۲۴۳۲۵۳۰ |
واردات به پوند
۱۸۹۸ | ۱۸۹۹ | |||||
کالا | طلا و نقره | کل | کالا | طلا و نقره | کل | |
بوشهر | ۷۸۳۰۴۶ | ۶۰۴۱۶ | ۸۴۳۴۶۲ | ۸۳۰۰۱۷ | ۸۶۵۱۱ | ۹۱۶۵۲۸ |
لنگه | ۵۲۹۳۴۶ | ۱۱۱۸۷۵ | ۶۴۱۲۲۱ | ۴۷۸۲۲۵ | ۱۳۳۴۰۰ | ۶۱۱۶۲۵ |
بحرین | ۴۲۷۴۱۶ | ۱۲۴۳۱۲ | ۵۵۱۷۲۸ | ۴۹۷۳۶۲ | ۱۴۴۱۴۴ | ۶۴۱۵۰۶ |
بنادر عربی | ۲۵۸۰۱۹ | ۶۶۸۷۵ | ۳۲۴۸۹۴ | ۲۶۸۴۸۶ | ۷۴۶۶۵ | ۳۴۳۱۵۱ |
محمره | ۱۵۶۴۲۹ | ۷۳۳ | ۱۵۷۱۶۲ | ۲۰۲۴۹۲ | ۵۴۰۰ | ۲۰۷۸۹۲ |
کل سال | ۲۱۵۴۲۵۶ | ۳۶۴۲۱۱ | ۲۵۱۸۴۶۷ | ۲۲۷۶۵۸۲ | ۴۴۴۱۲۰ | ۲۷۲۰۷۰۲ |
صادرات ایران به بریتانیا و هندوستان به پوند
۱۸۹۸ | ۱۸۹۹ | |||
بریتانیا | هندوستان | بریتانیا | هندوستان | |
بوشهر | ۱۱۵۴۷۱ | ۷۲۵۲۲ | ۷۸۳۰۸ | ۹۵۲۷۳ |
لنگه | ۲۸۸۱ | ۲۸۴۱۷۴ | ۳۶۶۳ | ۲۶۴۹۴۷ |
بحرین | – | ۳۲۰۳۹۸ | – | ۴۷۳۰۷۴ |
بنادر عربی | – | – | – | – |
محمره | ۸۳۹۱ | ۱۴۹۷۰ | ۱۱۰۷۳ | ۲۱۶۲۱ |
کل | ۱۲۶۷۴۶ | ۶۹۲۰۶۴ | ۹۳۰۴۴ | ۸۵۴۹۱۵ |
واردات ایران از بریتانیا و هندوستان به پوند
۱۸۹۸ | ۱۸۹۹ | |||
بریتانیا | هندوستان | بریتانیا | هندوستان | |
بوشهر | ۴۰۱۶۳۷ | ۲۳۰۵۲۲ | ۴۴۱۰۲۲ | ۲۲۴۸۶۰ |
لنگه | ۴۱۰ | ۳۴۶۵۵۵ | ۳۰۶۰۸۹ | |
بحرین | – | ۳۵۷۹۷۸ | ۴۳۹۵۳۴ | |
بنادر عربی | – | ۶۶۱۸۱ | ۵۸۹۳۷ | |
محمره | ۵۳۸۶۹ | ۹۲۹۱۸* | ۷۴۱۸۹ | ۱۰۷۲۱۳^ |
کل | ۴۵۵۹۱۶ | ۱۰۹۴۱۵۴ | ۵۱۶۱۱۱ | ۱۱۳۶۶۳۳ |
*شامل ۱۳۰۷۴ پوند اقلام وارداتی به عدن هم هست.
^ شامل ۲۰۱۸۱پوند واردات به عدن هم هست.
کل تجارت خارجی به پوند
۱۸۹۸ | ||||
کل تجارت | سهم بریتانیا و هندوستان | |||
صادرات | ۱۶۴۳۶۶۳ | ۳۷۹۷۹۱۹ | ۸۱۸۸۱۰ | ۲۳۶۸۸۸۰ |
واردات | ۲۱۵۴۲۵۶ | ۱۵۵۰۰۷۰ | ||
۱۸۹۹ | ||||
صادرات | ۲۰۵۹۳۰۱ | ۴۳۳۵۸۸۳ | ۹۴۷۹۵۹ | ۲۶۰۰۷۰۳ |
واردات | ۲۲۷۶۵۸۲ | ۱۶۵۲۷۴۴ |
واحد پول ایران با نکات آموزندهی جالبی همراه است.
پول طلا
طلایی در کشور ایران تولید نمیشود و، به استثنای مقادیر ناچیز، به صورت شمش طلا هم وارد نمیشود. سکهی طلا بیشتر به صورت یک کالا درآمده است که عمدتاً برای هدیه یا احتکار استفاده میشود. با استفاده از سکههای خارجی مثل روبل روسی یا پوند ترکی که در پیوند با تجارت به مقدار کمی وارد ایران میشود آن را ضرب میکنند. طلافروشان هم از سکههای خارجی استفاده میکنند.
پول نقره
نقره در ایران تولید نمیشود بلکه مستقیماً از بریتانیا یا غیرمستقیم از طریق هامبورگ و روسیه وارد میشود. ضرابخانه در موقعیت بسیار ناهنجاری است و کارخانه که از ۱۸۷۷ به این سو در حال کارکردن بود، کاملاً فرسوده شده و از جهات مختلف غیرقابلاستفاده است. در نتیجه، سکهای که ضرب میشود بسیار محدود است و در بهترین حالت سالی ۳ تا ۴ میلیون تومان بیشتر نیست. تومان هم عملاً معادل ۴ شلینگ یا یک دلار امریکایی است. امسال دولت در رابطه با وامی که از روسها گرفت حدوداً ۳ میلیون تومان نقره وارد کرد که در اختیار ضرابخانه قرار گرفت. بانک شاهنشاهی هم یک میلیون تومان نقره وارد کرد و به صورت سکه درآورد. احتمالاً میتوانیم واردات دیگران را بهتقریب معادل ۵۰۰۰۰۰ تومان بدانیم. سال گذشته کل سکهای که ضرب شد بهسختی به دوونیم میلیون تومان رسید، حتی از آن هم مطمئن نیستم.
به سبب اشکالات ماشینآلات ضرابخانه علاقه شرقیها به احتکار و جذابیت اقتصادی ایالات حاشیهی بحر خزر برای نقرهی ایرانی، در داخل همیشه با کمبود سکههای نقرهای مواجه هستیم که باعث میشود ارزشاش بالا برود و معمولاً ۵ تا ۲۰ درصد بیشتر از ارزش اسمیاش در بازار قیمت دارد. باید دربارهی جذابیت نقرههای ایرانی در ایالات حاشیهی بحر خزر توضیح بدهم.
سکهی نقرهی ایرانی با همهی کمبودهایی که دارد برای مثال معمولاً وزناش تا ۲ درصد از آنچه باید باشد کمتر است، ولی معیاری برای یک واحد پول بینالمللی است. سکههای نقرهی روسی در بهترین حالت وضعی بین یک معیار و یک واحد پولی معمولی دارند. در نتیجه، حجم مبادلاتی که با سکههای نقرهی ایرانی انجام میگیرد بهمراتب از سکههای نقرهی روسی بیشتر است. برای مثال در حال حاضر ۱۰۰۰۰۰ تومان معادل ۱۸۵۰۰۰ روبل است، ولی:
وزن نقرهی خالص در تومان از نظر قانونی | ۱۳۳.۲۰۰ اونس |
منهای ۲ درصد تقلب | ۱۳۰۵۳۶ اونس |
وزن نقرهی خالص در روبل | ۱۰۷.۰۶۲ اونس |
تفاوت نقرهی ایرانی | ۲۳.۴۷۴ اونس |
اگر به درصد بیان شود | ۲۱.۹۲ |
مقامات روسی مدتهاست که از جذابیت سکههای نقرهی ایرانی در مقابل سکههای نقرهی روسی در ایالات آسیایی خود واقفاند و حتی ۹ سال پیش با صدور فرمانی ورود سکههای ایرانی را ممنوع کردند. در عمل مشخص شد که این فرمان مؤثر نیست و پس از چند ماه خودشان لغوش کردهاند. سال گذشته هم دولت روسیه راجع به ورود سکههای خارجی اعلام موضع کرده و با صدور فرمانی ورود سکههای خارجی را بعد از ۱۳ مه ۱۸۹۹ ممنوع کرد. مدتی بعد صادرات نقره مشمول عوارض گمرکی شد و برای هر پوند وزن نقره ۳ روبل عوارض در نظر گرفته شد، حدوداً ۲۰ درصد. از آن تاریخ به بعد سکههای ایرانی ـ گفته میشود که به ایالات حاشیهی بحر خزر قاچاق میشود و دولت روسیه هم تاکنون نتوانسته با آن بهطور مؤثری مقابله کند. بخشی از سکههای ایرانی که به ایالات حاشیهی بحر خزر و کشورهای همجوار میرود در افغانستان باقی میماند و احتمالاً دوباره ضرب میشود. گفته میشود که بخش عمدهترش ذوب شده به صورت شمش نقره درمیآید که در تجارت زمینی با چین مورد استفاده قرار میگیرد.
هر ساله میزان قابلتوجهی سکه از تهران – شهری که در آن ضرب میشود- به شمال، شمال شرقی، و شمال غربی به بیرون میرود و تا جایی که خبر داریم به میزان قابلتوجهی به تهران برنمیگردد. واردات نقره که پیشتر اشاره شد به این ترتیب جذب میشود.
سکههای فرعی
بیشترین تقلبی که در ضرب سکه میشود و برای مدتهای طولانی ادامه داشت ضربِ بیش از اندازهی سکههای مسی است، آنهم به دلایل متعدد: نظام منحوس اجارهدهی ضرابخانه، بی دانشی مسئولان و فساد مسئولان دولتی. سکههای مسی با این نسبت رسمی ضرب میشوند که ۲۰ شاهی معادل یک قران نقره باشد ولی عملاً ۳۰، ۴۰، ۵۰ و حتی ۸۰ شاهی مسی بهازای هر قران است. نظر به این که سکههای مسی همهی آن چیزی است که فقرا به آن دسترسی دارند مصیبتهایی ناشی از ادارهی بد نظام ضرب سکههای مسی بر فقرا را میتوان بهراحتی تصور کرد. وقتی شاه فعلی [مظفرالدین شاه] به سلطنت رسید، این ضرورت احساس میشد که باید برای پایان بخشیدن به آن قدمهایی بردارد و دولت ۷۲۰۰۰۰ تومان سکههای مسی را به نسبت ۲۵ تا ۳۰ شاهی بهازای هر قران از گردش خارج کرد. اگرچه این میزان که از گردش خارج شد برای این که سکههای کمارزششده حذف شود کافی نبود ولی پیآمدش قابلتوجه بود. با بیاعتبارشدن سکههای مسی جریان یافتناش اندکی کاهش یافت به حدی که گاه کمبود سکههای کمارزش مشاهده میشود. دولت برای مقابله مؤثرتر با این وضعیت دستور داد سکههای نیکلی شاهی و دوشاهی در ضرابخانهی بروکسل ضرب شود تا احتیاجات عوام برآورده شود و راه برسوءاستفادهی بیشتر بسته شود.
پول کاغذی
دولت در ایران پول کاغذی صادر نمیکند بلکه در ۱۸۸۹ انحصار صدور پول کاغذی را به بانک شاهنشاهی واگذار کرده است که بر اساس اعتبار بانک به جریان میافتد. میزان ذخیرهی قانونی تنها ۳۳ درصد است ولی در عمل هرگز از ۶۰ درصد کمتر نبوده است. تثبیت یک پول کاغذی فرایندی بسیار زمانبر است ولی مردم به استفاده از آن عادت میکنند و بهویژه در تهران استفاده از پول کاغذی بسیار رایج است. جدول زیر میزان پول کاغذی صادره از سوی بانک شاهنشاهی در ۲۰ سپتامبر هر سال را نشان میدهد.
پول کاغذی (به تومان)
۲۰ سپتامبر ۱۸۹۰ | ۲۹۰۰۰ | ۲۰ سپتامبر ۱۸۹۶ | ۴۱۵۰۰۰ |
۲۰ سپتامبر ۱۸۹۱ | ۹۹۰۰۰ | ۲۰ سپتامبر ۱۸۹۷ | ۲۰۳۰۰۰ |
۲۰ سپتامبر ۱۸۹۲ | ۱۹۴۰۰۰ | ۲۰ سپتامبر ۱۸۹۸ | ۳۶۵۰۰۰ |
۲۰ سپتامبر ۱۸۹۳ | ۲۰۷۰۰۰ | ۲۰ سپتامبر ۱۸۹۹ | ۵۸۹۰۰۰ |
۲۰ سپتامبر ۱۸۹۴ | ۳۳۴۰۰۰ | ۲۰ سپتامبر ۱۹۰۰ | ۱۰۵۸۰۰۰ |
۲۰ سپتامبر ۱۸۹۵ | ۲۵۴۰۰۰ |
شمش طلا و نقره به میزان کمی برای نیازهای صنعتی وارد میشود.
توصیف مختصر ایالتهای ایران که از کتاب لورینی ترجمه شده است.
استرآباد:
شرایط اقلیمی: به سه منطقه تقسیم میشود در جنوب هوا ملایم است، در ارتفاعات خیلی سرد و در جلگه هم خیلی گرم و خشک.
محصولات: گندم، جو، پنبه، روغن کرچک، تنباکو، برنج.
صنایع محلی: پارچههای پشمی زمخت، نمد، قالی با کیفیت ترکمنها.
تجارت محلی: مبادله بین شهرها و چادرنشینها پشم خام، قالی و اسب در مقابل گندم، برنج و محصولات ساختهشده.
مازندران
شرایط اقلیمی: به غیر از مناطق کوهستانی هوای ملایمی دارد. در بهار و تابستان بهعلت رطوبت زیاد زمین، بیمار ی تب زیاد است. زهکشی آب زیادی میتواند بهسهولت ارزش و سلامت این ایالت بسیار حاصلخیز را افزایش بدهد.
محصولات: کشت برنج به مقدار زیاد، پنبه، سبزیجات، روغن کرچک، میوهجات، انگور و غلات. چراگاههای فراوان بهخصوص برای گوسفندان در مناطق کوهستانی.
صنایع محلی: ابریشم به مقدار زیاد و با نرخ افزایشی.
منابع معدنی: سولفور برای تولید پودر سولفور، چشمههای آب معدنی گرم و سرد، رگههای از مس و آهن، چشمههای نفتی.
تجارت محلی: پنبه، ابریشم، پشم، برنج و چوب شمشاد ( که تقریباً به آخر رسیده است)
گیلان:
شرایط اقلیمی بسیار شبیه به مازندران است.
محصولات: جنگلها، نیشکر، برنج به مقدار زیاد، چراگاه، انگور، زیتون، انار، پنبه، گندم، سبزیجات و تنباکو.
صنایع محلی: ابریشم به مقدار قابلتوجه و در حال افزایش، پردازش تنباکو و سیگار، ماهیهای دودی برای صادرات، دستمالهای ابریشمی، پشم و کتان برای مصرف محلی
تجارت مجلی: پشم، پنبه ، ابریشم، تنباکو، میوههای خشک، خاویار، روغن، برنج و ذرت
آذربایجان
شرایط اقلیمی: درجهی حرارت خیلی متغیر از ۴۵ درجهی سانتیگراد تا منهای ۳۰ درجه. گرمای زیاد در ماههای ژوئیه، اوت. شبهای بسیار سرد، بادهای گرم، طوفان نمک، درماههای اکتبر، نوامبر، مه و ژوئن هوای بسیار مطبوع. برف در زمستان، روزها و شبهای بسیار سرد. باران سنگین در بهار و در اواخر پاییز.
محصولات: برنج و گندم به مقدار زیاد، جو، تنباکو، روغن کرچک، حبوبات، ذرت، سیبزمینی و گلابی. باغهای انگور بسیار عالی در اطراف تبریز.
صنایع محلی: تولیدکنندهی چپق و سیگار، تنباکو، قالی، مقدار کمی پارچههای پنبهای و پشمی برای مصرف محلیها، کارهای روی نقره و دیگر جواهرآلات، تفنگهای بدساختهشدهی مارتینی برای استفادهی کردها.
منابع معدنی: قیر طبیعی، رگههای از نوعی زغالسنگ، نمک، رگههایی از مس، شبه شیشهی طبیعی، رگههایی از آرسنیک، مرمرسبز، آهن به مقدار زیاد، قلع، سولفور، رگههایی از سرب طبیعی، چشمههای آب معدنی، گازهای سولفوریک، مرمر رنگارنگ.
تجارت محلی : تجارت ترانزیت بسیار قابلتوجه ولی تجارت محلی چندان زیاد نیست.
کردستان:
شرایط اقلیمی: درجهی حرارت بسیار متغیر از ۴۰ درجهی سانتیگراد تا منهای ۲۰ درجه. شبهای سرد و در زمستان بسیار سرد. از اکتبر تا مارس برف فراوان.
محصولات: جنگلهای بسیار زیبا، جمعیت چادرنشین و در نتیجه وابسته به چراگاهها، ولی گندم، ذرت، جو و بعضی سبزیجات هم کشت میشود. پشم خام، خرما و تریاک و مازو [Gall nuts] برای صادرات.
صنایع محلی: قالی، قالیهای موکری چندان مرغوب نیست ولی قالیهای صحنه قابلتوجهاند. ظروف خاکی
منابع معدنی: مرمر رنگی، چشمههای قیر طبیعی،نفت، نمک، گچ.
تجارت محلی: تریاک، پشم، مازو، اسب، سلاح و خرما و دیگر محصولات برای مصرف محلی. منبع اصلی آمدوشد کاروانی از بغداد به ایران مرکزی.
همدان:
شرایط اقلیمی: یکی از سردترین مناطق ایران، زمستان و بهار بسیار سرد و در تابستان و پاییر هم بارانی است.
محصولات: جو، گندم، روغن کرچک، روغن، تنباکو، میوه و سبزیجات، شراب عالی، چراگاههای مرغوب، تریاک.
صنایع محلی: چرمسازی، چرمهای مرغوب، ذوب فلزات، قالیهای نه چندان مرغوب، کارهای چرمی و فلزی.
منابع معدنی: سنگ خارا، مرمر سفید، خاکستری، و زرد،زغال سنگ مرغوب.
تجارت محلی: تجارت ترانزیت قابلتوجه و بازار کوچک برای محصولات محلی.
ملایر و بروجرد:
شرایط اقلیمی: در زمستان خیلی سرد است. در تابستان هوای ملایمی دارد، طوفانهای مکرر و بارانهای شدید.
محصولات: تولید گندم مرغوب، تریاک، پنبه، تنباکو، باغهای انگور خیلی مولد، باغستان، سبزیجات، باغات فراوان در حومهی شهرها و روستاها، خشک در بخش جنوب غربی.
صنایع محلی: در تولید تریاک بسیار پیشرفتهاند، و بخش قابلتوجهی از قالیهایی که به اروپا صادر میشود.
منابع معدنی: مرمر خاکستری و زرد، سنگ خارا، زغالسنگ، خاکستر طلا در رودخانه، رگههایی از مس در سنگهای سفید.
تجارت محلی: تجارت قابلتوجه خارجی، تریاک، میوههای خشک، قالی، پنبههای بافته و رنگآمیزیشده، قاطر، تجارت محلی محدود.
لرستان:
شرایط اقلیمی: آب و هوای بسیار متغیر، بسیار سرد در مناطق مرتفع و در دشت هوای بسیار گرم و در جنگلها و چراگاهها هم هوا بسیار ملایم است.
محصولات: در ارتفاعات تولید چندان زیاد نیست ولی در درهها بسیار زیاد است. گندم، جو، برنج، میوههای متعدد، سبزیجات، شراب. چادرنشینها با استفاده از چراگاهها و کشت محدود زندگی میکنند.
صنایع محلی: صنایع پشم بافی محدود و با کیفیت نامرغوب، قالیهای نامرغوب، تمایل بسیار زیاد در قبایل چادرنشین به زندگی اسکانیافته، و توسعهی صنایع خانگی.
منابع معدنی: فسیل، نمک زیاد، ذخایر قابلتوجه زغالسنگ، سنگ آهن، بسیار غنی در مصالح ساختمانی.
تجارت محلی: سلاح، مهمات، اسب، گوسفند.
پشتکوه:(۶)
شرایط اقلیمی: شبیه لرستان است.
محصولات: گندم، برنج، جو، تنباکو، خرما، انار و مرکبات. در جنوب ایران بهترین چراگاهها را در دامنهی کوهها دارد.
صنایع محلی: پارچههای پشمی و قالیهای نامرغوب.
منابع معدنی: فسیل زیاد، مرمر سیاه، گچ با کیفیت بالا، رگههایی از نفت.
تجارت محلی: تجارت محدودی بین قبایل چادرنشین وجود دارد. شماری از آنها خیلی بدوی هستند.
عربستان:
شرایط اقلیمی: هوای بسیار گرم که حتی به ۵۵ درجهی سانتیگراد هم میرسد. در زمستان آب و هوا ملایم است و در بهار هم بارانی است.
محصولات: گندم، برنج، نیشکر، پنبه، تنباکو، حنا و یونجه، نیل.
صنایع محلی: تولید و تدارک نیشکر، روغن کرچک، و تریاک.
تجارت محلی: تنها در ضروریات زندگی و برای مصرف محلیها که عمدتاً چادرنشین هستند.
خلیج فارس:
شرایط اقلیمی: یکی از گرمترین سواحل موجود، طوفان شن، و بادهای سام(۷).
صنایع محلی: تجارت محصولات دریایی، ماهیگیری، صید مروارید.
تجارت محلی: تجارت ترانزیت قابلتوجه.
خراسان:
شرایط اقلیمی: درجهی حرارتِ بهنسبت بالا، بادهای صحرایی شدید.
محصولات: این ایالت را انبار غلهی ایران مینامند. روسها هم در طول جنگ با ترکمنها به محصولات این ایالت وابستگی داشتند. نیشکر، پنبه، تریاک و پشم.
صنایع محلی: صنایع دستی پارچههای ابریشمی و پشمی، قالی، تولیدکنندگان ترکمن، پوست، چرمهای بسیار عالی.
منابع معدنی: مرکز معادن فیروزه، مس و زغالسنگ
تجارت محلی: صادرات قابلتوجه گندم، تریاک، تولیدکنندهی گیاهان دارویی، شتر، چرم پرداختشده و پشم.
فارس
شرایط اقلیمی: درجهی حرارت بالا و بادهای که از خلیج فارس میآید.
محصولات: غلات، گیاهان رنگی، و باغهای انگور.
صنایع محلی: تولیدکنندهی بزرگ شراب و قالی.
منابع معدنی: سنگ آهن، مس، رگههایی از زغالسنگ، جیوه، انتیموانی، نیکل سولفور و سرب.
تجارت محلی: تجارت نیل، شراب شیراز، قاطر، اسب، و تجارت محلی محدود.
اصفهان:
شرایط اقلیمی: هوا ملایم ولی در تابستان خیلی گرم است و حسب ارتفاع از سطح دریا متغیر است.
محصولات: غلات، پنبه، تنباکو، تریاک و پشم.
صنایع محلی: صنایع دستی تولید پارچههای ابریشمی، چرمسازی، پشمبافی، کارهای روی طلا و نقره، ونقشسازی روی فلزات.
منابع معدنی: مس، منگنز، سرب، زغالسنگ و مرمر.
تجارت محلی: صادرات تریاک و محصولات دستی، قاطر و کارهای فلزی.
تهران:
شرایط اقلیمی: بهترین شرایط اقلیمی ایران. اروپایی ها به سهولت به این هوا عادت میکنند.
محصولات: فعالیتهای تولیدی محدود، باغهای خوب، گندم و سبزیجات، یونجه.
صنایع محلی: آجر، موزائیک، و ضرابخانهی سلطنتی.
تجارت محلی: شهر مصرفکننده. از خارج ازایران و دیگر نقاط ایران وارد میکند.
سکههای طلای درجریان در ایران
سکه | وزن قانونی به نخود(۸) | میزان خلوص قانونی | وزن طلای خالص |
سکههای قدیمی | |||
تومان | ۵۸.۲۸ | ۹۹۰ | ۵۱.۷۵۷۲ |
نیم تومان | ۲۶.۶۴ | ۹۹۰ | ۲۶.۳۷۳۶ |
دو قران | ۱۰.۶۵۶ | ۹۹۰ | ۱۰.۵۴۹۴۴ |
سکه های جدید | |||
دوتومانی | ۱۰۰.۶۴ | ۹۰۰ | ۹۰.۵۷۶ |
تومان تا ۱۸۷۹ | ۵۰.۳۲ | ۹۰۰ | ۴۵.۲۸۸ |
تومان از ۱۸۷۹ به بعد | ۴۴.۴ | ۹۰۰ | ۳۹.۹۶ |
نیم تومان | ۲۲.۲ | ۹۰۰ | ۱۹.۹۸ |
دو قران | ۸.۸۸ | ۹۰۰ | ۷.۹۹۲ |
لیرهی طلا | ۱۲۳.۲۷۴۴۷ | ۹۱۶.۶۶ |
سکههای نقرهی در جریان در ایران
سکه | وزن قانونی به نخود | میزان خلوص قانونی | وزن طلای خالص |
سکههای قدیمی۱۸۵۷-۱۸۷۸ | |||
قران | ۷۶.۹۶ | ۹۰۰ | ۶۹.۲۶۴ |
نیم قران | ۳۸.۴۸ | ۹۰۰ | ۳۴.۶۳۲ |
یکچهارم قران | ۱۹.۲۴ | ۹۰۰ | ۱۷.۳۱۶ |
سکههای جدید | |||
دوقران | ۱۴۲.۰۸ | ۹۰۰ | ۱۲۷.۸۷۲ |
یک قران | ۷۱.۰۴ | ۹۰۰ | ۶۳.۹۳۶ |
نیم قران | ۳۰.۵۲ | ۹۰۰ | ۲۷.۴۶۸ |
یکچهارم قران | ۱۵.۲۶ | ۹۰۰ | ۱۳.۷۳۴ |
یک شیلینگ | ۸۷.۲۷۲۷۲ | ۹۲۵ | – |
سکهی یک قرانی قدیم | |||
متوسط وزن به نخود | میزان متوسط خلوص | نقرهی خالص به نخود | کمتر از استاندارد به درصد |
۷۵.۸۸ | ۸۵۵ | ۶۴.۸۷۷ | ۶.۷۶ |
سکهی دوقرانی جدید | |||
۱۳۹.۷۷ | ۸۹۲.۱۶۶ | ۱۲۴.۶۹ | ۲.۵۵ |
سکههای فرعی ایران
سکههای مسی در بازار ایران
یکپنجم قران- ۴ شاهی، به میزان کمی درجریان است. به آن «عباسی» هم میگویند.
یکدهم قران- ۲ شاهی که به آن میگویند « صنار» یعنی « صددینار ».
یکبیستم قران- یک شاهی
یکچهلم قران- نیم شاهی که به آن «پول» هم گفته می شود
یکهشتادم قران (نصف پول) که به آن «جندک» گفته میشود و تنها در خراسان در جریان است.
سکههای نیکلی که قرار است در جریان گذاشته شود.
سکههای دو شاهی به وزن ۶۹.۴۵ نخود که ۲۵درصد نیکل دارد و بقیه هم مس است.
سکههای یک شاهی به وزن ۴۶.۳۰ که همان ترکیب بالا را دارد.
واردات و صادرات کالاهای خارجی به مشهد در فاصلهی ۱۸۹۵-۹۶ و ۱۸۹۹-۱۹۰۰
(به پوند)
۹۶-۱۸۹۵ | ۹۷-۱۸۹۶ | ۹۸-۱۸۹۷ | ۹۹-۱۸۹۸ | ۱۹۰۰-۱۸۹۹ | |||||
۱۲۲۹۹۵ | ۴۲۸۲۴ | ۴۷۱۹۹ | ۲۰۶۵۴ | ۱۵۷۵۹ | (۱) | ||||
۱۹۹۱۶۷ | ۸۹۵۴۷ | ۱۳۰۲۸۲ | ۱۲۳۳۲۸ | ۱۴۲۰۹۹ | (۲) | ||||
۸۶۹۲۹ | ۹۲۵۴۷ | ۱۲۱۲۷۹ | ۱۶۳۳۲۲ | ۱۷۸۷۰۸ | (۳) | ||||
۲۴۱۶۶ | ۱۹۷۴۰ | ۲۶۶۷۳ | ۴۷۳۰۰ | ۴۶۵۱۴ | (۴) | ||||
۱۱۸۵۹ | ۶۲۰۶ | ۱۲۱۷۸ | ۲۶۵۷۲ | ۹۷۷۸ | (۵) | ||||
کل واردات | ۳۲۲۱۲۱ | ۲۰۸۰۴۰ | ۲۹۰۴۱۲ | ۳۶۰۵۲۲ | ۳۷۷۰۹۹ | ||||
صادرات | |||||||||
۲۲۲۶۹ | ۱۹۶۸۱ | ۴۰۰۸۳ | ۳۷۵۵۷ | ۴۲۴۶۶ | (۶) | ||||
۶۷۸۸۹ | ۸۰۳۲۰ | ۷۹۴۵۳ | ۱۲۴۷۹۲ | ۱۴۷۰۷۵ | (۷) | ||||
۹۰۸
۱۱۷۶۰ |
۲۳۷۹
۱۲۶۹۴ |
۱۱۴۹
۱۵۸۵۴ |
۲۶۱۵
۲۷۹۴۸ |
۸۱۰۴
۲۴۵۸۲ |
(۸)
(۹) |
||||
کل صادرات | ۱۰۲۸۲۶ | ۱۱۵۰۷۴ | ۱۳۶۵۳۹ | ۱۹۲۹۱۲ | ۲۲۲۲۲۷ | ||||
کل تجارت خارجی | ۴۲۴۹۴۷ | ۳۲۳۱۱۴ | ۴۲۶۹۵۱ | ۵۵۳۴۳۴ | ۵۹۹۳۲۶ | ||||
- کالاهای واردشده از هندوستان که به روسیه ارسال شد.
- واردات از هندوستان از طریق بمبئی و بندرعباس
- واردات از روسیه
- واردات از اروپا از طریق ترکیه و تبریز
- واردات از افغانستان
- صادرات به هندوستان
- صادرات به روسیه
- صادرات به افغانستان
- کالاهای خارجی که از مشهد گذر کردهاند
واردات به مشهد از هندوستان از طریق بمبئی، بندرعباس، کرمان (یا یزد) (به پوند)
ترانزیت به روسیه | ||||
۹۹-۱۸۹۸ | ۱۹۰۰-۱۸۹۹ | ۹۹-۱۸۹۸ | ۱۹۰۰-۱۸۹۹ | |
چای سبز | ۲۵۱۱۲ | ۳۲۰۲۷ | ۸۱۹۳ | ۸۷۴۱ |
چای سیاه | ۱۵۲۹۷ | ۲۶۱۶۹ | ۳۰۲۱ | ۴۴۰۳ |
چای رنگین (نامشخص) | ۱۷۱۰ | ۳۶۱۰ | ۴۶۴۰ | ۱۹۹۰ |
نیل | ۱۷۴۱۴ | ۱۲۶۰۶ | ۱۲۸ | ۷۵ |
پارچهی شمدی انگلیسی و هندی | ۶۷۶۰ | ۹۳۰۶ | – | – |
چلوارسفید | ۷۰۳۹ | ۵۴۱۶ | – | – |
چلوار غیرسفید | ۵۴۹۵ | ۴۶۳۵ | – | – |
چیت | ۱۶۸۲ | ۱۰۷۱ | – | – |
پارچهی ململ | ۱۰۷۹ | ۲۰۰ | ۱۲۰ | – |
پارچهی رنگشدهی قرمز | ۲۶۷۹ | ۹۸۲ | – | – |
پارچههای متفرقه | ۶۳۸۸ | ۱۰۵۹۸ | – | – |
شال | ۲۰۰ | ۶۵۰ | ۸۴۰ | – |
نخهای پنبهای تابیده | ۱۴۴۳۳ | ۱۶۸۸۰ | – | – |
ورقهای مسی | ۶۲۰۳ | ۳۰ | – | – |
قلع و سرب | ۶۲۲ | ۶۷۱ | – | – |
چینیآلات | ۱۰۰۰ | ۴۱۲ | – | – |
کتاب | ۱۴۹۵ | ۸۳۴ | ۷۰ | – |
زنجبیل | ۵۳۴ | ۷۲۷ | ۲۱۱۰ | – |
رنگ | – | ۹۵ | – | – |
دارو | ۲۵۱۹ | – | – | – |
قهوه | ۷۳۲ | ۲۰۰۰ | – | – |
فلفل | – | ۴۳۱۱ | – | – |
ادویه | ۳۹۸۲ | ۳۱۴۹ | – | ۵۵۰ |
تسبیح شیشهای | ۲۲۸ | ۳۰ | – | – |
جامهای رنگین | – | ۲۲۰ | – | – |
متفرقه | ۶۰۵ | ۵۴۷۰ | ۱۵۳۲ | – |
کل | ۱۲۳۳۲۸ | ۱۴۲۰۹۹ | ۲۰۶۵۴ | ۱۵۷۵۹ |
واردات به مشهد از روسیه (به پوند)
۹۹-۱۸۹۸ | ۱۹۰۰-۱۸۹۹ | |
کلهقند | ۳۳۶۷۶ | ۵۶۹۶۹ |
شکر | ۲۴۲۹۱ | ۱۹۰۶۴ |
شمع | ۲۵۸۳ | ۳۵۲۴ |
نفت | ۳۴۹۲ | ۹۳۹۳ |
پارچههای پنبهای | ۵۹۴۱۴ | ۴۶۹۸۷ |
آهن، میخ و غیره | ۷۲۳۳ | ۵۸۱۴ |
فولاد | ۱۰۱۶ | ۲۹۲ |
برنج، ظرفها و سیم برنجی | ۲۵۶۲ | ۳۰۵۵ |
بلورآلات و ظروف چینی | ۸۹۳۸ | ۱۳۲۷۶ |
گلابتون و غیره | ۴۱۰ | ۱۸۰ |
کاغذ | ۲۹۸۹ | ۲۱۱۶ |
آئینه و جامهای بلورین | ۵۰۲ | ۸۸۴ |
قلع و سرب | ۲۱۰ | ۱۹۴۴ |
چرخ خیاطی | ۳۶۲ | ۶۳۶ |
زاج | ۱۰۸۲ | ۵۹۲ |
قرمزدانه | ۱۰۰ | ۱۸ |
قاشق و چنگال و غیره | ۹۴۸ | ۱۱۱۷ |
کبریت | ۱۰۳۶ | ۴۲۵۷ |
نخهای پنبهای | ۴۸ | ۸۰ |
گونی | ۲۸۲۲ | ۱۰۷۲ |
سیگار و تنباکو | ۲۱۰۰ | ۵۹۰ |
صندلی | ۲۰۰ | ۲۶۰ |
قاشق چوبی | ۴۹ | – |
متفرقه | ۲۱۱۰ | ۱۴۰۵ |
چای | ۸۰۰ | ۲۲۰۰ |
سولفور | – | ۹۴ |
سینی | ۲۵۶ | – |
ماهی | ۱۰ | – |
کل | ۱۵۹۲۳۹ | ۱۷۵۸۱۸ |
واردات از مرو و بخارا |
||
قالی | ۵۱۰ | ۱۲۱۰ |
لباس از پشم شتر | ۴۰۰ | – |
چرم خام | ۶۰۴ | ۲۷۶ |
پوست | ۱۶۱۰ | ۲۱۲ |
چرم | ۱۰۰ | ۴۲۴ |
پارچههای ابریشمی | – | ۷۰ |
تخم کدو | ۱۰۰ | ۶۰ |
پالان اسب | ۱۱۲ | ۲۸۷ |
زین اسب | ۱۴۶ | ۳۲۰ |
متفرقه | ۴۹۲ | ۳۰ |
کل واردات از مرو و بخارا | ۴۰۸۳ | ۲۸۸۹ |
کل واردات | ۱۶۳۳۲۲ | ۱۷۸۷۰۷ |
صادرات کالا از مشهد به هندوستان (به یزد، کرمان و بندرعباس) به پوند
۹۹-۱۸۹۸ | ۱۹۰۰-۱۸۹۹ | |
پسته | ۸۸۲ | ۵۶۱ |
پارچههای ابریشمی | ۱۵۲۰ | ۲۲۰۰ |
بادام | ۱۲ | ۱۸۵ |
تریاک | ۳۳۷۴۵ | ۳۵۴۰۰ |
کل | ۳۶۱۵۹ | ۳۸۳۴۵ |
کالاهای صادرشده از مشهد به هندوستان از طریق سیستان | ||
پارچههای ابریشمی | ۵۶۰ | ۳۲۰۰ |
اسب | ۵۸۰ | ۶۸۰ |
بادام | – | ۲۴۰ |
پسته | ۲۰۸ | – |
پشم | ۵۰ | – |
جمع | ۱۳۹۸ | ۴۱۲۰ |
جمع کل | ۳۷۵۵۷ | ۴۲۴۶۶ |
صادرات از مشهد به سرزمین روسیه (به پوند)
۹۹-۱۸۹۸ | ۱۹۰۰-۱۸۹۹ | |
پشم | ۲۶۳۸۲ | ۲۲۵۶۵ |
پنبه | ۱۲۲۲ | ۳۲۰ |
بادام | ۲۳۱ | ۷۱ |
میوهی تازه و خشک | ۱۱۴۵ | ۱۹۱۳ |
تنباکو | ۳۴۶ | ۴۹۶ |
شال | ۲۰۵۱۰ | ۱۶۲۸۴ |
قالی | ۱۱۲۶۵ | ۲۲۶۱۰ |
پوست | ۲۹۶۸۰ | ۳۴۲۰۸ |
پارچههای ابریشمی | ۱۳۴۰ | – |
چرم | ۳۳۱۷ | ۱۸۱۴۴ |
پارچههای گلدار | ۱۸۸۱۶ | ۱۰۱۴۳ |
باراک | – | ۵۰۰ |
پوستین | ۲۱۲ | ۳۶۰ |
جوراب | ۵۰ | ۱۲۰ |
کفشهای روستایی | – | ۲۰ |
متفرقه | ۱۰۲۷۲ | ۱۲۰۰۶ |
نعل اسب | – | ۸۸ |
نبات | – | ۷۶۲۱ |
سیبزمینی | – | ۱۰۶ |
کل | ۱۲۴۷۰۲ | ۱۴۷۵۷۵ |
توضیح نویسنده: هر پوند معادل ۵ تومان بوده است. |
پرسش و پاسخ و بحث دربارهی مقالهی آقای رابینو
سر لپل گریفن:
او گفت، نمی توانم مطلب بیشتری به آنچه در این مقاله ارایه شد اضافه کنم. برای اطلاع کسانی که در این جمع حاضرند باید اشاره کنم که آقای ژوزف رابینو رئیس بانک شاهنشاهی در تهران بودند، شخصی باشخصیت و توانایی بالا و بدون شک باصلاحیتترین کسی است که دربارهی اوضاع مالی ایران نظر بدهد. او نظر آقای رابینو را که پس از بهکارگیری مسئولان بلژیکی در ادارهی گمرک ایران درآمد ایران بسیار افزایش یافت تایید میکند. به وسیلهی تلگرام مطالبی دریافت کرده است که حتی در مقایسه با اطلاعات آمده در این سخنرانی اطلاعات تازهتری به دست میدهد و بد نیست بدانیم که برآورد درآمد ادارهی گمرکات برای سال جاری ـ یعنی از ۲۱ مارس ۱۹۰۱درمقایسه با سه سال پیش دوبرابر شده و به ۴۴۷ هزارپوند رسیده است. به این ترتیب باید شاهد توسعهی بیشتری باشیم وقتی نرخ عوارض ۵ درصدی- برای واردات و صادرات که با یک فرمان سلطنتی در اول ماه ابلاغ شد- با درستی و صداقت اجرا شود. از این میزان برآورد ۱۳۶ هزار پوند درآمد گمرک خلیج فارس و بنادر حاشیهی رود کارون است و حدوداً ۱۰۰ هزار پوند هم درآمد بنادر دریای خزر است و این نشان میدهدکه با وجود تسهیلاتی که راهآهن بینقارهایِ روسیه در اختیار تجارت روسیه قرار میدهد، هنوز گسترش و توسعهی تجارت انگلستان در جنوب ایران امکانپذیر است. او همچنین اضافه کرد که فرمان سلطنتی اول آوریل ۲۰۰۱ نیز راهداری را حذف کرده و پرداختها برای تجارت ترانزیت را هم ملغا کرده است که اگر حکام محلی این فرمان را با صداقت اجرا کنند اصلاح بسیار مفید و مؤثری خواهد بود. در اشاره به کوششهای دولت هندوستان برای تشویق راه تجاری نوشکی از طریق بلوچستان به شرق ایران سِر لپل افزود که اطلاعاتی که به وسیلهی تلگرام دریافت کرده نشان میدهد که تجارت از این راه در سال جاری به نسبت سال قبل ۲۰ تا ۲۵ درصد رشد داشته است. این راهی است که محصولات هندی نه فقط وارد ایران میشوند بلکه به ترکستان و آسیای مرکزی هم ارسال میشوند. این دورنما که در انگلستان دربارهاش صحبت میشود در خصوص ایجاد راهآهن روسی که از شمال ایران و از طریق شرق ایران به خلیج فارس برسد- یعنی به بندرعباس یا بندرلنگه – کاملاً بی پایه و اساس است. این راهآهن هرگز توجیه اقتصادی نخواهد داشت و هزینهی ساختاش بهازای هر مایل ۵ برابر هزینهای است که تاکنون در ایجاد راهآهن در مناطق آسیایی خود پرداختهاند. برای اطلاعات مفصل در این باره و موضوعات دیگر دربارهی راههای تجارتی ایران و افغانستان او اعضای انجمن سلطنتی را به مطالعهی کتاب معتبر و قابلاعتماد سِر توماس هولدیچ ـ رئیس بررسیهای مرزهای هندوستان- فرامیخواند. در این کتاب همچنین مشکلات گسترش راهآهن آلمانی از دهانهی خلیج فارس به هندوستان هم بحث شده است. آیندهی تجارت منطقهی جنوبی ایران همانطور که همیشه بود باید در دست انگلیس باقی بماند و این بدنامی برای تجار و صاحبان تجارت انگلیسی خواهد بود اگر اجازه بدهیم این تجارت از دستشان دربرود.
ژنرال سر توماس گوردون گفت که به نظر او مقایسهی بین رفتار انگلیسیها و روسها با آسیاییها نمیبایست در این سخنرانی مطرح میشد. در مقام کسی که زیاد سفر کرده است و وظیفهاش هم ثبت مشاهداتاش در ایران و هندوستان و حتی آسیای مرکزی بود او چنین چیزی را مشاهده نکرده است. اگر بهطور کلی سخن بگویم افکار عمومی بهدرستی به وحدت بین طبقات فرودست و طبقات بالادستی پایان بخشیده است و همانطور که بومیهای بادانش هندی مشاهده کردند به نفعشان بود که نظام اداری صادقی پیدا بکنند. ولی اگر تنها به عنوان یک سیاح سخن بگوید او مشاهده کرده است که ایران در عرصهی ضرب سکه پیشرفتهای قابلتوجهی داشته است. دیگران از ناکامل بودن ضرب سکه در ایران باخبر شده بودند و میدانستند که شمش نقره از ایران به آسیای مرکزی و از آنجا به چین میرفت. حالا که ضرب سکه درایران بهبود یافته است بدون شک میزان بیشتری سکههای نقره ضرب خواهد شد. پس از این که سیر حرکت سکهها را بررسی کرد که افغانها آن را با سکههای روبل که بهازای صادرات گوسفندهای فراوان به مرو و بخارا و سمرقند دریافت میکردند مشاهده کرد که سکههای نیکلی تازه درواقع شبیه سکههایی است که ۲۵۰۰ سال پیش در جریان بود. ایران پیشرفت کرده و در این حوزهها از هندوستان و چین جلوتر است و حتی بعضیها معتقدند که از بریتانیا هم در استفاده از سکههای نیکلی جلوتر است. هر ۲۰ سکهی نیکلی معادل یک قران بود و یک قران هم چهارونیم تا پنج۵ پنس ارزش دارد. سکههای کمبهاتر سکههای ۵۰ دیناری است و «دینار» هم معیار ارزشی است که از زمان جمشید و اسکندر در جریان بود. به قران هزار میگفتند و یکدهم آن ۱۰۰ دینار بود. سیاحانی که با زبان محلی آشنا بودند متعجب میشدند که محلیها از صدها و هزارها در مبادلات روزانه سخن میگفتند، البته صدها و هزارها دینار. این زبان تکاندهنده بود ولی نماد ایران بود که همهچیز در پیوند با این دو رقم با مبالغه آلوده بود.
آقای فاستر– کنسول برای ایران- خوشحال شد که توجه انجمن سلطنتی و از طریق آن توجه دنیای خارج به سوی کشوری جلب شده است که او مسئولیت نمایندگی منافع تجاری لندن در آنجا را به عهده دارد. با توجه به موقعیت رسمیاش او نمیتواند دربارهی محتوای این مقاله نظری ابزار کند. در پیوند با نظر سِر لپل گریفن دربارهی راههای تازه تجاری به ایران، او که تازه از هندوستان بازگشته است، از کوشش دولت هندوستان برای تشویق این راه تجاری باخبر است. او تردید ندارد که راه تازه امکانات ارتباطی بین هندوستان و ایران را بهبود میبخشد. شخصاً معتقد است که نه فقط امکانات زیادی برای بهبود شرایط در ایران وجود دارد بلکه شاه تازه (مظفرالدین شاه) یک شاه بهواقع بادانشی است و کسی است که تا جایی که میتواند میکوشد ایدههای تازهای برای بهبود وضعیت کشورش را تشویق کند. به گفتهی آقای فاستر آنچه عیان است این که بهبود امکانات ارتباطی داخلی و بازکردن راههای تجاری تازه برای بهبود وضعیت اهمیت اساسی دارد. البته مشکلاتی وجود دارد که به گمان او به مقدار زیادی رفع شدهاند. راهآهن به تأخیر افتاده بین بمبئی و کراچی تأیید شده و قرار است بهزودی ساختماناش آغاز شود. این یک حلقهی مهمی در ارتباط راهآهنی با هندوستان خواهد بود. در ضمن آلمانها در سوی دیگر میخواهند امکانات ارتباطی را گسترش بدهند و در آینده نه چندان دور راهآهن از اروپا به هندوستان از طریق سواحل خلیج فارس به صورت یک واقعیت درخواهد آمد.
آقای ریس گفت از موقعی که او در ایران بود زمانی زیادی میگذرد و او تنها میخواهد چند پرسش را مطرح کند نه این که اطلاعات تازهای ارایه نماید. وقتی آقای رابینو از واحد پول نقره سخن گفت آقای ریس فرض کرد که نظام پولی ایران بر اساس سکههای نقرهای است درحالیکه میداند همهی ارزشگذاریها بر اساس سکهی طلای تومان بیان میشوند. او میدانست که سکهای بهنامِ تومان وجود داشت – او آن را در تهران دیده و حتی با آن معامله هم کرده است – اگرچه جریاناش محدود است. نویسنده همچنین به رقابت بین قران و روبل اشاره کرده است ولی این رقابت باید در ۱۵ سال گذشته پیش آمده باشد چون ۱۵ سال پیش که او به بخش عمدهای از امپراطوری روسیه سفر کرد سکهی روبل را مشاهده نکرده بود. در خصوص شیوهی رفتار با آسیاییها او با ژنرال کروپاتکین موافق است اگرچه روسها آنها را به شیوهای سرکوب کرده بودند که با دوستی و برادری ناهمخوان است ولی در مقایسه با انگلیسیها آنها به همان اندازه و حتی بیشتر موفق شده بودند تا مناسبات شخصی دوستانه با آسیاییها را حفظ کنند. او معتقد است که در این نکته که انگلیسیها بیشتر به فکر سلطهجویی بودهاند حقیقتی نهفته است. رفتار بعضی از سیاحان که بدون این که نیازی باشد تا بن دندان خود را مسلح میکردند در تأیید نکتهی پیشگفته است درحالیکه بنا به تجربهی خودش همیشه با دوستی و مهربانی با او رفتار شده بود. او همانند ژنرال گوردون معتقد است که ایرانیها در بیان ردهبندی و ارقام مبالغه میکنند. ولی درعینحال این نظام به آنچه در آن سوی جهان در سانفرانسیسکو وجود دارد برتری دارد که سکهی طلای بسیار باارزشی دارند که معادل ۴ پوند است و ارزانترین کرایهی مسافرکشی هم ده شلینگ است. او نظام ایرانی را ترجیح میدهد. او البته اندکی تعجب کرد وقتی شنید که تجارت ایران به سالی ده میلیون پوند رسیده است و بسیار خوشحال است که میبیند خیلی از مشکلاتی که ۱۵ سال پیش در زمان سفر او به ایران وجود داشت رفع شدهاند. در کنار این سخنرانی سِر لپل گریفن هم به یک کتاب مفید دیگر اشاره کرد که دانش ما را از ایران بیشتر میکند: کتاب سرگرد یاک که دربارهی راه جنوبی تجارت بین ایران و هندوستان است که لرد کرزن برای گسترشاش کوشش میکند. دربارهی رقابت تجاری او از آمارهایی که در ترکستان چین جمعآوری شده است میداند که روسها بر تجارت هندیها سبقت گرفتهاند. او همچنین میداند که بخشی از دلیل کاهش تجارت ما با ترکستان چین به خاطر عوارضی است که دولت هندوستان بر مادهی مخدری به نام «چرس» وضع کرده است که بر تجارت ما تأثیر منفی گذاشته است.
ژنرال توماس گوردون اشاره کرد که قلم عمدهی وارداتی به هندوستان چرس بود. دولت هندوستان بر اساس گزارش کمیسیون تریاک این عوارض سنگین را وضع کرد که باعث شد این تجارت کاهش یابد. چرس یک مادهی مخدر خطرناکی است و سیاست دولت هندوستان در این مورد درست بود.
آقای ریس دنبالهی صحبت را گرفت و گفت نه فقط در مرزها بلکه در جبههی غربی تجارت روسیه رشد میکند و نرخ رشدش هم از دیگران بیشتر است. در مورد ایران این تحول باید تازه و جدید باشد. در گذشته نه فقط در ایران که در چین هم تجارت بریتانیا در مقام اول بود و بقیه بعد از آن قرار میگرفتند. در پیوند باشکوه سِر آرتور نیکلسون دربارهی کیفیت نامرغوب کالاهای انگلیسی تا آنجا که او مشاهده کرده است سقوط تجارت بریتانیا به این خاطر بود که تولیدکنندگان انگلیسی حاضر نشدند به ارجحیتهای مصرفکنندگان این منطقه توجه کنند، چیزی که برای حفظ مقیاس تجارت انگلستان ضروری و حتمی بود. مردم باورهای خودشان را دارند که ممکن است درست یا غلط باشند ولی این حقشان است که آنچه را که برایشان مناسب است داشته باشند و اگر ما آن را تهیه نکنیم حتماً دیگری این کار را خواهد کرد. در اینجا البته نگاه مؤلف چندان بهروز نبود. او گمان داشت که از اظهارنظرهای سیاحان فایدهای به دست میآید- به غیر از تازهترینها- و شک و تردیدهایشان باید رفع شود. اگر در فرایند رفع تردیدها شاهد پیشرفت بودیم خواه به نفع ما بوده باشد خواه خیر ولی به ما کمک خواهد کرد که موضوع را بهتر درک کنیم.
آقای کوک که دربارهی حجم کم تجارت سخن میگفت بیان داشت که با سخنران قبلی موافق است که آقای رابینو در برآورد ۹ تا ۱۰ میلیون پوندیاش از تجارت ایران راه مبالغهآمیز ایرانیها را دنبال کرده است. تنها چند سالی پیشتر هر ماه یا هفته یک کشتی بخار از انگلستان به مقصد خلیج فارس حرکت میکرد که بعد با توقف در مارسی بار قند و شکر میزد و این تنها محصول غیرانگلیسی بود که کشتیها حمل میکردند. پس از رسیدن به خلیج کالاها در بوشهر و بصره خالی میشد. از بصره کالاها را با قایق و استفاده از رودخانه به بغداد و دیگر بنادر ایرانی میبردند. در حال حاصر ماهی یک کشتی و گاه تنها دو کشتی از انگلستان به مقصد ایران حرکت میکند. برای رساندن کالاهای انگلیسی به بازارهای ایران راهی به غیر از همین کشتیهای بخار نبود. البته بعید نیست میزان کمی تجارت هم به وسیلهی کمپانی پی اند او (۹) به منظور ترانزیت به بازارهای خلیج فارس به بمبئی برده شود ولی در مقایسه با کشتیهای بخار مستقیم میزاناش اصلاً قابلتوجه نیست. در پیوند با تجارت قند و شکر حرکتهای مهمی در جریان است که چهبسا برای صادرات فرانسه مضر باشد. ایرانیها قند و شکر کمی تولید میکنند ولی مصرفشان به نسبت زیاد است و همهی کشتیهای بخاری که از مارسی به طرف ایران میرفتند میزان قابلتوجهی قند و شکر حمل میکردند. دولت روسیه به یک خط کشتیرانی در ادوسا یارانه میدهد تا به تجارت فرانسه در جنوب ایران لطمه بزند. درحالیکه مثل فرانسویها جایزهی صادراتی قابلتوجه میدهند کوشیدند شرکتهای کشتیرانی را متقاعد کنند تا این محمولهها را با کرایهی خیلی کم حمل کنند. این شیوه که به بخش خصوصی کمک کنیم تا در یک نهضت ملی وسراسری شرکت کنند خصلت روش عملکرد روسهاست. آقای کوک هم معتقد است که تجار انگلیسی هم اندکی در پیش آمدن این وضع مقصر هستند ولی از زمانی که «تجارت بریتانیا در مقام اول بود و بقیه بعد از آن قرار میگرفتند» تاکنون رقابت بر سر جوایز صادراتی و یارانه در همهسو شدت گرفته است. در ایران هم سلاح تازهای به کار گرفته میشود. از نفوذ دولت روس و منابع دولت روس در رقابت با تجارت بریتانیا استفاده میشود و این شیوه از رقابت روسها در بنادر خلیج فارس تنها در چند ماه گذشته ظهور پیدا کرده است. ایالتهای شمالی که غنیترین و حاصلخیزترین بخش ایران بودند با روسیه هممرز هستند. بازارهای روسیه به روی کالاهای ایرانی باز است و به همین نحو بازارهای ایران هم به روی کالاهای روسی بازند و طبیعی بود که تجارت ما در این منطقه از ایران چندان قابلتوجه نباشد. شماری از کارشناسان سیاستپردازی دربارهی آسیای مرکزی گفتهاند دولت بریتانیا با شیوهی عصبی برخورد خود به روسها امکان داد تا با تخفیف پرستیژ بریتانیا بر آسیای مرکزی مسلط شوند. این صرفاً بیان احساسات بود. روسیه در این مناطق حاضر بود و آنچه که دوست داشت انجام میداد. با تضمین دولت روسیه راه خیلی خوبی از تهران به سواحل بحر خزر ساخته شد و تجار انگلیسی هم امتباز ساخت راه از تهران به بنادر خلیج فارس را گرفتهاند که ۶۰۰ مایل طول دارد. انگیزهی اولیه این بود که کشتیرانی رود کارون را به جریان بیندازند و بعد این جاده ساخته شود تا کالاهای انگلیسی بهسهولت به تهران و کرمانشاه برسد، مراکزی که جمعیت بهنسبت زیادی دارد ومردم بهطور متوسط از مردم جنوب غنیترند. ولی به دارندگان امتیاز هیچگونه کمک و مساعدتی نشد. البته بازسازماندهی گمرکات نیز به آقای نوز از بلژیک واگذار شده است. نظام جدید باعث شد درآمدهای گمرک از ۱۸۰ هزار پوند در سال به ۴۰۰ هزار پوند درسال برسد و دولت ایران که منافع بهبود نظام مالی خود را مشاهده میکند در حال بررسی است تا نظام جمعآوری مالیاتهای داخلی را بهتر سازماندهی کند. نتبجه بدون تردید این میشود که موقعیت مالی ایران د ر مقایسه با آنچه تاکنون بود استحکام بیشتری خواهد یافت. یک تاجر برجسته زمانی میگفت هر چه پول به ایران میرود دیگر باز نمی گردد. این بیان اگر در دورهای صحت داشت اکنون دیگر صحت ندارد. در پیوند با سکهی طلا از تومان یاد شد که بیشتر برای هدیه دادن استفاده میشود نه این که سکهیِ در جریانِ کشور باشد. واحد واقعی پولِ در جریان قران است و هر ده قران هم معادل یک تومان است. حوزهی دیگری که شاهد بهبود قابلتوجهی در ایران هستیم در ادارهی ضرابخانه است. رسم بود که ضرابخانه را به یکی اجاره بدهند و او هم هر میزان سکه که با منافعاش جور درمیآید ضرب میکرد. شاه کنونی مضار آن نظام را شناخته و به همین خاطر بانک شاهنشاهی را به کار گرفته تا سکههای مسی زیاده از حد را جمعآوری و با سکههای نیکلی جایگزین کند. انتظار این است که به این وسیله پس از چند سال طبقات فقیرتر جمعیت که از سکههای با ارزش کم استفاده می کنند به اندازهی نیازشان از این سکهها خواهند داشت و با مدیریت درست ضرابخانه ارزش خرید این سکهها پایدار خواهد بود.
آقای بینز عقیده دارد که حتی بدون توجه به اشارهی سِر لپل گریفن به موقعیت شغلی مؤلف محتوی سخنرانی آنقدر جالب است که باید قدرشناس انجمن برای ارایهاش باشیم و از سوی انجمن هم علاقهمند است اعلام کند که نیکبختاند که به سخنرانیای گوش دادند که اگرچه به معنای دقیق کلمه آماری نبود ولی به کارشناسان فرصت کاملی داد تا اطلاعات عمومی دربارهی شرایط اقتصادی ایران را ارایه کنند. در مقام کسی که از سوی مؤلف این سخنرانی را ارایه دادهام تنها میتوانم به یک یا دو نکتهی کلی بپردازم. برای مثال، همه میدانند اصولی که روسها با آنها جمعیت وابسته به خود را مدیریت کرده و میکنند با شیوهای که انگلیسیها رفتار میکنند تفاوت دارد. کوششهای روسها برای مستعمرهسازی در شرایط ابتدایی است و او معتقد است که وقتی زماناش برسد این احساس سطحی آشنایی و دوستی از سوی نژاد مسلط و بهخصوص رابطههای غیرمنظمی که از سوی یکی از پرسشکنندگان مطرح شد به همان جایی خواهد رسید که در مورد دیگر کشورها رسیده است. اگر به تاریخ بازگردیم آنها – غربیها – متوجه شدند که نزدیکی بیش از اندازهشان و همدردی مبالغهآمیز باعث تضعیف نژاد مسلط شد، همانطور که در مستعمرات اسپانیا در امریکای جنوبی، مستعمرههای پرتغالیها یا در مقیاسی کوچکتر حتی جزیرههای مستعمرهی فرانسویها پیش آمد. به گمان آقای بینز اشرافزادهی انگلیسی که از آماج اهانت ژنرال کرورپاتکین قرار گرفت نه فقط دوست و راهنما بلکه فیلسوف جوامع وابسته بود که باعث شد در مقایسه با رفتار روسها که در مسائل غیرمهم خیلی بامحبت و دوستانه ولی دربارهی مسائل اساسی خشن و بیرحم بودند، نتایج دائمی به دست آید. به نظر او شیوهی عمل روسها باعث پیشبرد تمدن نمیشود، هرچند ممکن است در مقایسه با شیوهی کار ما زودتر شرایط را آرام کند. در خصوص چرس تا آنجا که به خاطر دارد شواهد موجود دربارهی پیآمدهایش ثابت کرد که چرا بهتر شد که صادراتاش متوقف شد ولی باید گفت که این تنها قلم صادراتی از آسیای مرکزی به شمال غربی هندوستان نبود. بخش مهمی از تجارت در چرس بعداً اتفاق افتاد و بعد با واردات بوره تغییر جهت داد. او خرسند است از این که مدیریت متمدنانه و صادقانهی گمرکات در ایران به همان نتایجی رسید که بهکارگیری این شیوه در مقیاسی وسیعتر در چین به دست آورد. و اما دربارهی طرح روسها، او گمان نمیکند که روسها این طرح را جذاب بیابند و راهآهن به بندر عباس را احداث کنند. البته اگر منافع سیاسی ناشی از آن قانعکننده باشد، هزینههای انکارناپذیرش موجب کنارگذاشتن این طرح نخواهد شد. ولی یک راه آهن احداثشده به منظورهای سیاسی بدون توجه به هزینهی احداث، وقتی که به اتمام برسد با توجه به اهدافی که روسها احتمالاً دارند و با توجه به دیگر حرکتهای سیاسی و بازرگانی که اتفاق خواهد افتاد خیلی زود به دستانداز افتاده و خنثی خواهد شد. او با آقای کوک موافق نیست که دولت باید با استفاده از منابع مالی عمومی از تجارت کشور حمایت کند. حدوداً ۱۱ سال پیش دولت هندوستان مجدانه کوشید تا راه تجاری کارون به روی کشتیهای بخار گشوده شود. از همهی نفوذ دولتی استفاده شد و برای مدتی یارانه هم پرداخت شد و حتی مأمورانی هم اعزام شدند تا شرایط را برای پیشرفت تجارت نه فقط در منطقهی کارون بلکه در منطقهی بختیاریها هم بررسی کنند. او خبر ندارد که آیا این قسمت از ایران حاصلخیزتر از دیگر مناطق بهخصوص مناطق غربی باشد که درواقع مفید باشد که تجارتاش در دست خودمان بماند ولی معروف است که منطقهی بین شیراز و اصفهان غنیترین مناطق ایراناند. او یقین دارد که همه دوست دارند از آقای رابینو به خاطر مقاله ای که ارایه داده است تشکر کنند.
رئیس جلسه سرگرد کریگی پیشنهاد کرد از سوی جمع از آقای رابینو تشکر شود. برایش جالب بود که درخلال بحثهای جالبی که درگرفت اشارهای به شرایط کنونی و رشد جمعیت ایران نشد تا بتوان با شرایط موجود در کشورهای دیگر مقایسه شود یا در پیوند با تغییرات به بحث گذاشته شوده و حجم تجارت در مقایسه با تعداد ساکنان هم بررسی نشد. او نمیداند که آیا آقای بینز که بهراستی باید از ایشان هم تشکر کنیم نکاتی دارد که برای روشن شدن موضوع ارایه کنید یا خیر.
ویراستار نشریه این نظر را در پایان افزوده است.
- امیدواربودیم پاسخ کوتاهی از آقای رابینو به مباحث مطروحه برسد که بتوانیم در شمارهی سپتامبر این نشریه منتشر کنیم. اگرچه نسخهای از این مباحث را برای ایشان به تهران فرستادیم ولی وضعیت پست اجازه نداد تا پاسخ ایشان را دریافت کنیم.
اصل مطلب به انگلیسی:
Joseph Rabinoو “An Economist’s Notes on Persia”, Journal of Royal Statistical Society, June, 1901, pp. 265-291.
یادداشتهای مترجم
(۱) Eteocle Lorini (1900): La Persia Economica Contemporanea E La Sua Questione Monetaria, Rome, Ermanno Loescher & co.
به دلایلی که برای من روشن نیست رابینو، نام کوچک لورینی را « کاوالیره اووچاتو» ثبت کرده است. آنچه روی کتاب آمده است همین است که در بالا نوشتهام.
(۲) مرکز اوکراین در غرب روسیهی آن زمان.
(۳) منظور جنگهایی است که در سالهای ۱۸۷۷ تا ۱۸۸۸ برای تصرف ترانسوال و مناطق جنوبی افریقا برپا شد و در ابتدا انگلیسی ها پیروز شدند.
(۴) شهری در ساحل دریای سیاه در ترکیهی کنونی
(۵) ژوزف نوز بلژیکی که در زمان مظفرالدین شاه ابتدا مدیر کل گمرکات شد و سپس به وزارت کل گمرکات ایران رسید.
(۶) منطقهای در غرب ایران که شامل لرستان فعلی میشود.
(۷) باد سموم یا باد سام که از عربستان میوزد و با شن و خاک همراه است.
(۸) هر نخود معادل ۱۹۲ میلیگرم است.
(۹) کمپانی P&O یک شرکت کشتیرانی بریتانیایی است.
دیدگاهتان را بنویسید