زنان 
رؤیای آزادی زیرِ سُمضربهی اسبان / دایان اتکینسون / ترجمهی شیرین کریمی
(0)یادمان امیلی دیویسون
در متن مبارزات زنان انگلستان برای دستیابی به حق رأی

علیه «قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» / فائقه طباطبایی
«قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» با دکترینی منسجم مجموعهای از سازوکارهای انضباطی شدید و سختگرایانه را بهمنظور سلب اختیار زنان بر بدنشان و انقیاد تنهای زنانه، مرحلهی جدیدی در اجرای طرحهای زنستیزانه در سالهای بعد از انقلاب است. در یادداشت جاری تلاش میکنم به اتکای مبانی نظری برگرفته از آثار فوکو و دلوز منطق طرحهایی از این دست را واشکافی کنم و نشان دهم که بدن زنانه نه تنها بستری برای قدرتورزی بلکه مهمتر از آن میتواند کالبدی باشد برای مقاومت در برابر سیاستهایی از این دست.

بهیاد نوال السعداوی / هایده مغیثی
در پی درگذشت نوال السعداوی (1931-2021)، مصر و جهان عرب یکی از سرشناسترین مدافعان حقوق زنان، عدالت و دموکراسی را از دست داد.

کلیترسی، شورشی علیه خوانش مردانه از بدن زن / شیوا عاملی راد
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
– تاریخچهی نادیده گرفتن اهمیت کلیتوریس
– چرا ما هنوز بدن زنان را نمیشناسیم
-جنبش هنری فمینیستی «کلیترسی»

موهایت پسرانه است، اجازهی بازی نداری! / آسو جواهری
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
مرور تجربی بر کنترلهای انضباطی و برساخت جنسیت در ورزش زنان ایران

ساخت جنسیت، بدن و سکسوالیته در ایران: میان ملیگرایی و اسلامگرایی / آزاده کیان
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
در این مقاله با تعقیب یک مسیر زمانی در تاریخ معاصر ایران، از اواخر سلسلهی قاجار، سپس پهلوی و پس از آن، استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور، به این پرسش اساسی و تاریخی پاسخ داده میشود که مفاهیم جنس، جنسیت و سکسوالیته، و نظم متشکل و مرکب از آنها، چگونه در بطن این سه دورهی حکمرانی مورد استفاده قرار گرفتهاند، و دو ایدئولوژی سیاسی اصلی در تاریخ مذکور، یعنی ملیگرایی و اسلامگرایی، چگونه به تعریف نظام جنس/جنسیت در جامعه پرداختهاند.

حرمسراهای دنیای امروز: روابط ناممکن در دنیای ناممکن / شیرین کریمی
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
انسانی که در چند دههی گذشته شکل گرفته است انسانی است که از حرمسراهای دنیای قدیم وارد حرمسراهای دنیای جدید شده است، انسانی است که هرگز تجربهی زیستن در جامعهای واقعی، در میدانی واقعی در کنار دیگرانِ متفاوت از خود نداشته است، انسانی است که گذشتهای طلایی و حتی گذشتهای نسبتاً روشن از بودن در جامعه ندارد. چنین انسانی بهآسانی قابل کنترل است و بیدردسر سرکوب میشود و در دورههای پی در پیْ تمامیتخواهی و اقتدارِ مداماحیاشونده بر او مسلط میشود.

دگرباشان ایرانی: لزوم صعود از «قربانی دیگران» به «ناجی خود» / مهدیس صادقی پویا
درسهای یک قرن:
دگرباشان ایرانی، برای آنکه در سدهی آینده بتوانند به آمال و اهداف خود، هرچه بیشتر و سریعتر دست یابند و روند بهبود شرایط زیستن این گروه اجتماعی را سرعت بخشند، نیاز به بذل توجه بیشتر به چه موضوعاتی دارند؟

روییدن از گور مفاهیم کهنه / هایده مغیثی
درسهای یک قرن:
زنان و تجربهی تجدد در ایران قرن چهاردهم
همیشه خوابها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت میشوند و میمیرند
من شبدر چهار پری را میبویم
که بر گور مفاهیم کهنه روییده است
فروغ فرخزاد

فمینیسم، فوکو و تجاوز / هالی هندرسن / ترجمهی هومن کاسبی و امینه ابطحی
این مقاله تجاوز را یک نقطه در امتداد پیوستار خشونت در نظر میگیرد؛ پیوستاری که خشونت و تجاوز را در تمامی اشکال آنها شامل میشود. این پیوستار صرفاً «افعال» فرد مرتکب خشونت را مجسم نمیکند، بلکه عاملیت قربانی بالقوه را نیز در نظر میگیرد. اندیشیدن به تجاوز بر پیوستار خشونت جنسی به ما اجازه میدهد تا لحظاتی را معین کنیم که زنان میتوانند واکنش نیرومندی برای دفع مهاجم داشته باشند.

زنان و انقلاب در خاورمیانه / شهرزاد مجاب
بیش از یک قرن مبارزهی زنان در منطقهی خاورمیانه چه حاصلی داشته است؟ گزارش حاضر، از حضور راسخ زنان در جنبشهای ضداستعماری، ضدامپریالیستی و انقلابی سخن میگوید. این گزارش همچنین به (نا)پیوستگی، پیشرویها و نیز شکستها اشاره میکند. در تمام این اوج و فرودها، زنان با نیروهای مردسالارانهی موجود در متن ملیگرایی، استعمارگری، سوسیالیسم، امپریالیسم و بنیادگرایی روبهرو بودند.

علیه تجاوز و تمامی ستمها / عاطفه رنگریز
«من هم» شاید بیش از هر چیز زنگی است که دوباره به یادمان بیاورد که تجاوز و خشونت جنسیتی نه امری موقتی است و نه صرفاً مربوط به امروز و اینجا، بل یادآور میشود که خشونت جنسیتی به دلیل مناسبات و سلسلهمراتب قدرت رخ میدهد، مناسباتی که امروز حاصل از سرمایه داری، مردسالاری و سلطهی آلت رجولیت قدرت است. و باز به یاد بیاورد که خشونت جنسیتی صرفاً مسئلهای فمینیستی نیست بلکه مسئلهای طبقاتی نیز هست. «من هم» زنگی باید باشد برای گفتن اینکه دیگر بس است و حالا وقتش است و ما نمیخواهیم در آینده سخن بگوییم و نیازهایمان توسط رسانه ها و منفعتطلبان بازنمایی شود. و باید تلنگری باشد برای اینکه همین الان در همین برهوت کاری کنیم و نه آنکه به آینده موکول شود!