برچسب: اعتراضات معلمان در ایران

اعتراضات معلمان و ضرورت توجه به مطالبات معلمان خریدخدمتی / نسرین هزاره مقدم
میدانیم که مطالبات معلمان باید با مطالبات سایر گروههای فرودست جامعه پیوند بخورد. در همین زمینه، به شکل هوشمندانهای مخالفت با خصوصیسازی در آموزش از مهمترین مطالبات معلمان است که در عین حال میتواند مطالبهی اکثریت خانوادهها نیز باشد. اما بسیاری از مطالبات ریزودرشت دیگر گروههای فرودست نیز هست که باید موردتوجه قرار گیرد. معلمان و کانونهای صنفی آنان، در کنشگریهای خود ضمن آن که براساس شناخت خود از واقعیتها و توازن قوای موجود به اولویتبندی دست میزنند، باید از تقلیلگرایی در مسیر مطالبات صنفی اجتناب کنند.

مطالبهگری معلمان: دگرگونی در شکل و محتوا / نسرین هزاره مقدم
از نیمههای پاییز امسال، اعتراضات معلمان در سراسر کشور وارد مرحلهای جدید شد که مهمترین ویژگی آن گستردگی و تعمیقاش است. این اعتراضات ، هم در سطح – گسترش تجمعات در شهرها و استانهای مختلف – و هم در عمق – تغییر نوع مطالبات و دگرگونی و تطور شعارها – شاهد تحول بود.بازخوانی و ارزیابی اعتراضات اخیر معلمان و بررسی ابعاد مختلف این گسترشِ چندجانبه، نیازمند پاسخگویی به چند سؤال است:1. دلایل بنیادی گسترش اعتراضات معلمان چیست؟2. پراکندگی جغرافیایی، جنسیتی و وضعیت استخدامی معلمان و توزیع جغرافیایی اعتراضات، چه مشخصاتی دارند؟3. چرا معلمان، فارغ از فراخوان تشکلها و بدون نیاز به این فراخوانها، به صورتی نسبتاً گسترده و فراگیر در شهرهای کوچک و بزرگ تجمع میکنند؟4. بازخوانی شعارهای تجمعات، چه چالشها و افقهایی از مطالبهگری معلمان را پیش رو قرار میدهد؟ آیا جنبش امروز معلمان را میتوان جنبشی نسبتاً تشکلیافته دانست؟5. چرا و تا چه اندازه، مطالبات معلمان به مطالبات سایر مزدوحقوقبگیران و حتی مطالبهگرهایی مانند مالباختگان مؤسسات مالی نزدیک شده است؟در این یادداشت تلاش میکنم به هر یک از این سؤالات تا آنجا که مشاهدات اجازه میدهد، پاسخ بگویم و در نهایت، به ارزیابی نقاط قوت و میزان پیشرفت جنبش معلمان بپردازم…

موانع ساختاریِ «همگرایی» معلمان و کارگران / نسرین هزاره مقدم
تکوین و توسعهی مطالبات معلمان در دو دههی گذشته مسیری طولانی را پشت سر گذاشته است. بهویژه در چند سال گذشته هم بر گستره و هم بر عمق این مطالبهگری افزوده شدهاست؛ روزگاری معلمان عمدتاً در فکر جایگاه اجتماعی و معیشت مادی خود بودند و در نهایت به دوران بازنشستگی و برخورداری از مزایای بیمهی درمانی و مستمری دوران تقاعد میاندیشیدند؛ امروز دستکم دو بعد جدید به این مطالبات افزوده شده، یکی بحث «مشارکت مدنی» و تلاش برای بالا بردن سطح دخالت در روندهایی که به تعیین سرنوشت جمعی معلمان میانجامد و دیگری مطالباتی که میتوان در پارادایمِ «برخورداریِ همهی دانشآموزان از آموزش کیفی و رایگان» خلاصهشان کرد. این تحول در مطالبهگری را میتوان در بسترِ تغییرات رخداده در فضای زیستی و معیشتی معلمان و تعاملِ عمیقتر آنها با جهانِ مدنی پیرامونشان ارزیابی کرد.