برچسب: اقتصاد سیاسی طبقه و دولت در جوامع سرمایه داری

دولت در جوامع سرمایهداری درحالتوسعه / فرهاد نعمانی و سهراب بهداد
مباحث رسالهی حاضر حول پنج مبحث زیر سازماندهی شده است:
1 – دولت بهمثابه رابطهای اجتماعی در تمامیّت نظام سرمایهداری
2- دولت و دموکراسی
3- دموکراسی نولیبرال
4. نقش دولت در پیکرهبندی طبقات و تحول آن
5. سیاست اقتصادی راهبردی دولت در کشورهای درحالتوسعه از دههی 1950 به این سو

نظام سرمایهداری در کشور درحالتوسعه در سطح میانجیِ انتزاع / فرهاد نعمانی و سهراب بهداد
اقتصاد سیاسی دولت و طبقه در جوامع سرمایهداری (بخش سوم):
دومین سطح انتزاع بهمدد میانجی بین سطوح بالاتر انتزاع (یا سطوح پایینتر انضمام) و انتزاع کمتر (یا سطح بالاتر انضمام)، شکاف بین نظریه و تاریخ را کاهش میدهد. تاکنون میدانیم که «انضمامی انضمامی است چراکه تمرکز تعیّنهای بسیار و ازاینرو وحدت در کثرت است» (کارل مارکس، گروندریسه، فصل یکم) و این که: «این امر مانع نمیشود که همان شالودهی اقتصادی – همان، از منظر شرایط اصلیاش – به سبب بیشمار شرایط تجربی متفاوت، محیط طبیعی، روابط نژادی، عوامل برونزای نافذ تاریخی، و جز آن، پدیدارهایی بینهایت متفاوت و متغیر نمایش دهد که تنها با تحلیل شرایط تجربی مشخص میتوان آن را بهقطع دریافت.» (کارل مارکس، سرمایه، جلد سوم، فصل چهلوهفتم)

ساختار اقتصادی سرمایهداری در سطح ناب و طبقات همپای آن / فرهاد نعمانی و سهراب بهداد
در نخستین بخش این سلسلهگفتارها دربارهی جنبهی روششناختی تعیّن دیالکتیکی و سطوح انتزاع سخن گفتیم. براساس این دو ابزار نظری، در بخش حاضر بهعنوان نخستین گام در تقریبِ جهان واقعی انضمامی، به تشریح نخستین سطح انتزاع و جنبهی اقتصادی ساختار طبقاتی در سرمایهداری ناب میپردازیم.
مقدمه – در مقالهی حاضر بر جنبههای ذاتی یا ویژگیهای روابط اصلی در تکامل ساختار سرمایهداری در جامعهای تاریخاً مشخص، یعنی روابط تولید سرمایهداری و طبقات همپای آن، در بالاترین سطح انتزاع توجه میشود. با این حال، پیش از آغاز بحث دربارهی این جنبههای ذاتی روابط اجتماعی سرمایهداری، با توجه به ظرایف موجود در پیوند بین مطالعهی تاریخی – منطقی و سطوح انتزاع – انضمام، یادآوری سه نکته میتواند به کاهش برخی کژفهمیها کمک کند.
نخست، سطح انتزاع – انضمام، بهعنوان روش تحلیل، امر واقعی را بهمثابه فرآوردهی تفکر در نظر نمیگیرد. همچنان که در بخش نخست گفتیم، درکی از این دست نگرشی ایدهآلیستی است. علاوه بر این، سطح انتزاع مراحل مختلف در تکامل تاریخی سرمایهداری را تبیین نمیکند. این سطوح انتزاع صرفاً با افزودن هرچه بیشتر عناصر (وهلهها، روابط، فرایندها) به پژوهشِ ما، امر یا روابط انضمامی را در سطوح هرچه کمتر انتزاعی بازتولید میکند، و در حرکت به سطح کمتر انتزاعیِ تحلیل نظام اجتماعی – اقتصادی بهطور کلی از چیزی که ذاتی است (مثلاً روابط تولید) آغاز میکند و با افزودن موارد ذاتیِ بیشتر، آن را گسترش میدهد. برای مثال، همانطور که در این بخش و سایر بخشها نشان خواهیم داد، در نخستین سطح انتزاع دربارهی ساختار اقتصادی سرمایهداری «ناب»، مؤلفههای غیراقتصادی (سیاسی و ایدئولوژیک) و مبارزهی طبقاتی را از صورتبندی اجتماعی – اقتصادی سرمایهداری منتزع میکنیم. بااینحال، در این گامهای پژوهشی، تاریخ در زمان و فضا همواره حاضر است. بر این مبنا، روابط ذاتی نظامی اجتماعی – اقتصادی با تاریخی معین را تبیین میکنیم.

تعیّن دیالکتیکی و سطوح انتزاع – انضمام در بررسی طبقات اجتماعی / فرهاد نعمانی و سهراب بهداد
اقتصاد سیاسی طبقه و دولت در جوامع سرمایهداری معاصر:
مقالهی حاضر نخستین بخش مستقل از رسالهای است که فرهاد نعمانی و سهراب بهداد در بررسی نظری طبقات اجتماعی در جوامع سرمایهداری نگاشتهاند. این مقاله به بررسی تعیّن دیالکتیکی و سطوح انتزاع – انضمام از منظر روششناسی مارکسی اختصاص دارد. در پنج بخش بعدی که بهتدریج در سایت نقد اقتصاد سیاسی منتشر خواهد شد، سه سطح انتزاع – انضمام در ساختار اقتصادی سرمایهداری، و طبقات و دولتِ همنوا با آن در یک سرمایهداری درحالتوسعه تشریح میشود. در بخش نهایی جنبهی اقتصادی ساختار طبقاتی برای چنین جامعهای به شکل «عملیاتی» طرح خواهد شد.