برچسب: ریچارد ولف

نقش سرمایهداری در جنگ اوکراین / ریچارد وُلف
در مقایسه با هر پیشنهاد دیگری که اکنون ارائه میشود، راهحل ریشهایتر در نظام اقتصادی متفاوتی است که انگیزهی سود آن را راهبری نمیکند. شاید جنگ در اوکراین بتواند آگاهی از ریشههای سرمایهدارانهاش را بیدار کند و به مردم بیاموزد که راهحلهای یک نظام بدیل را کشف کنند. اگر چنین باشد، این جنگ و ویرانیهای ناشی از آن میتواند به یک نقطهعطف مهم بینجامد که سرانجام نتایج مثبتی در آینده به بار آورد

چرا سرمایهداری در کشاکش مدام با دموکراسی است؟ / ریچارد ولف / ترجمهی شهریار محمودی
نظام اقتصادی سرمایهداری در جوامع دارای حق رأی همگانی همیشه با سیاست مشکل بزرگی داشته است. با پیشبینی این موضوع، بیشتر سرمایهداران در برابر گسترش حق رأی، ورای ثروتمندانی که صاحب سرمایه بودند، مقاومت کردەاند. تنها فشارهای تودەای از پایین به گسترش پیدرپی حق رأی، تا دستیابی کامل به رأی همگانی، منجر شد – حداقل از نظر قانونی. تا همین امروز نیز، سرمایهداران انواع و اقسام سازوکارهای قانونی و غیرقانونی را برای محدود کردن حق رأی توسعه داده و بهکار گرفتهاند.

چهگونه نژادپرستی ابزاری اساسی برای ماندگاری سرمایهداری است؟ / ریچارد ولف / ترجمهی شهریار محمودی
سرمایهداری امریکا تداوم یافت چراکه راهحلی برای مشکل اساسی بیثباتی خود که همانا چرخهی ادواری کسبوکار است، پیدا کرد. به دلیل اینکه سرمایهداری هیچ گاه نتوانست به رکودهای چرخهای و نتایج وحشتناک آن پایان دهد، برای تداوم نیاز داشت که آن نتایج را از لحاظ اجتماعی تا اندازهای قابلتحمل کند. بعد از دوران جنگ داخلی، نژادپرستی نظاممند در ایالات متحده امریکا دوام یافت، تا اندازهای به این دلیل که به این تحملپذیری کمک کرد. سرمایهداری شرایطی فراهم کرد برای بازتولید نژادپرستیِ نظاممند و برعکس.

بحران ویروس کرونا و برنامهای سوسیالیستی برای برونرفت از آن / ترجمهی احمد سیف
ترجمهی دو مقاله:
ویروس کرونا: بحران سرمایهداری / نوشتهی ریچارد وُلف
هزینهی این بیماری عالمگیر نباید باعث ورشکستگی مردم بشود/ نوشتهی
ویجی پراشاد و مانوئل برتولدی

تحلیل طبقاتی مارکس و اقتصاد / ریچارد ولف / ترجمهی احمد سیف
تحلیل طبقاتی تاریخی درازدامنتر از علم اقتصاد دارد. برای نمونه، پیش از ظهور اقتصاد مدرن، متفکران عهد عتیق در یونان، جامعهی خود را با تقسیم افراد به گروههای متفاوت براساس ثروتشان بررسی کرده بودند. برای آنها درک مناسبات بین طبقات برای بهبود جامعه اساسی بود و بحثشان هم برسر این بود که آیا ثروت را باید بهتساوی تقسیم کرد یا خیر. اگرچه تحلیل طبقاتی تاریخ درازدامنی دارد ولی تعریف واحدی از طبقه که مقبولیت همگانی داشته باشد نداریم. علاوه بر تعریف برمبنای دارایی – اغنیا و فقرا – نظریهپردازان علوم اجتماعی هم تعریف براساس قدرتی را که گروههای مختلف دراختیاردارند به دست داده و برسر این مباحثه کردهاند که آیا قدرت را باید بهطور مساوی تقسیم کرد (در تعاریف مختلف از دموکراسی) یا آن که تقسیم قدرت نابرابر باشد ( نخبگان، شاهان، و غیره).

بهتر از بازتوزیع درآمد / ریچارد ولف / ترجمه احمد سیف
/ «نگاهی دیگر به پیشنهادهای توماس پیکتی در«سرمایه در قرن بیستویکم / شکاف روزافزون بین فقرا واغنیا ـ یکدرصدیها و بقیه – بحثها، مبارزات و اتهامزنی دو طرف برسر بازتوزیع را داغ کرده است. آیا مالیاتستانی وهزینهها و قدرت تنظیمکنندهی دولتی باید درآمد را ازثروتمندان به دیگران بازتوزیع کند و اگرپاسخ مثبت باشد، چهگونه؟ همان گونه… ادامهٔ مطلب ›

طنزها و پوچیهای نوبل اقتصاد / ریچارد وُلف
طنزها و پوچیهای جایزهی نوبل اقتصاد که چهاردهم اکتبر اعلام شد بیش از آن است که احتمالاً بتوان در یادداشتی کوتاه به آن پرداخت. بنابراین در این جا تنها به یکی از آنها اشاره میکنم. دو برندهی نوبل، آلوین راث از دانشگاه هاروراد و لوید شاپلی از دانشگاه یو.سی.ال.اِی. بر روی جزئیات بازارها، «شکستها»ی بازار… ادامهٔ مطلب ›