برچسب: طبقات در سرمایه داری

ساختار اقتصادی سرمایهداری در سطح ناب و طبقات همپای آن / فرهاد نعمانی و سهراب بهداد
در نخستین بخش این سلسلهگفتارها دربارهی جنبهی روششناختی تعیّن دیالکتیکی و سطوح انتزاع سخن گفتیم. براساس این دو ابزار نظری، در بخش حاضر بهعنوان نخستین گام در تقریبِ جهان واقعی انضمامی، به تشریح نخستین سطح انتزاع و جنبهی اقتصادی ساختار طبقاتی در سرمایهداری ناب میپردازیم.
مقدمه – در مقالهی حاضر بر جنبههای ذاتی یا ویژگیهای روابط اصلی در تکامل ساختار سرمایهداری در جامعهای تاریخاً مشخص، یعنی روابط تولید سرمایهداری و طبقات همپای آن، در بالاترین سطح انتزاع توجه میشود. با این حال، پیش از آغاز بحث دربارهی این جنبههای ذاتی روابط اجتماعی سرمایهداری، با توجه به ظرایف موجود در پیوند بین مطالعهی تاریخی – منطقی و سطوح انتزاع – انضمام، یادآوری سه نکته میتواند به کاهش برخی کژفهمیها کمک کند.
نخست، سطح انتزاع – انضمام، بهعنوان روش تحلیل، امر واقعی را بهمثابه فرآوردهی تفکر در نظر نمیگیرد. همچنان که در بخش نخست گفتیم، درکی از این دست نگرشی ایدهآلیستی است. علاوه بر این، سطح انتزاع مراحل مختلف در تکامل تاریخی سرمایهداری را تبیین نمیکند. این سطوح انتزاع صرفاً با افزودن هرچه بیشتر عناصر (وهلهها، روابط، فرایندها) به پژوهشِ ما، امر یا روابط انضمامی را در سطوح هرچه کمتر انتزاعی بازتولید میکند، و در حرکت به سطح کمتر انتزاعیِ تحلیل نظام اجتماعی – اقتصادی بهطور کلی از چیزی که ذاتی است (مثلاً روابط تولید) آغاز میکند و با افزودن موارد ذاتیِ بیشتر، آن را گسترش میدهد. برای مثال، همانطور که در این بخش و سایر بخشها نشان خواهیم داد، در نخستین سطح انتزاع دربارهی ساختار اقتصادی سرمایهداری «ناب»، مؤلفههای غیراقتصادی (سیاسی و ایدئولوژیک) و مبارزهی طبقاتی را از صورتبندی اجتماعی – اقتصادی سرمایهداری منتزع میکنیم. بااینحال، در این گامهای پژوهشی، تاریخ در زمان و فضا همواره حاضر است. بر این مبنا، روابط ذاتی نظامی اجتماعی – اقتصادی با تاریخی معین را تبیین میکنیم.

به طبقه پایبند باش / اریک اُلین رایت / ترجمهی سید رحیم تیموری
/ بهمناسبت درگذشت اریک اُلین رایت /
درآمدی که در تولید خلق شده بین طبقات متخاصم، سرمایه و کار، تقسیم میشود، و بخشی که به سرمایه میرسد در واقع تصاحب ثروتی است که کارگران تولید کردهاند. طبقات در روابط فیمابین درک میشوند و این روابط دربرگیرندهی سلطه و استثمار است که در ارتباط نظاممند با تولید است.
اگر بخواهیم میراثهای تاریخی و مداوم نابرابری سرمایهداری را بفهمیم – یا حتی از تعمیق بیشتر آن جلوگیری کنیم – باید استثمار و سلطهی طبقاتی را در کانون بحث قرار دهیم، نه در حاشیهی آن.