برچسب: فروزان افشار

مردهشور نان را ببرد. نان تمام شد. / سابرینا اُرا مارک / ترجمهی فروزان افشار
بحث از طرد و فرودستی اجتماعی در ایرانِ سالهای اخیر آن قدر بالا گرفته که شاید بشود به نوعی مُدِ جامعهشناختی تشبیهاش کرد. در همین ادبیات، بیثباتکاری مضمونی است که به مدد برخی ترجمهها و تلاشهای تحقیقی جستهوگریخته محبوبیت گستردهای پیدا کرده است. اما طرد حقیقتاً چگونه تجربه میشود؟ بیثباتکاری، آنگاه که از روزنهی دادهها و آمارنامهها میلغزد و به درونیترین و خصوصیترین غشاهای مغز نشت میکند، چه معنایی مییابد؟

«بسیج قانون» نه بسیج قانونی / فروزان افشار
پاسخ به نقدها:
«بسیج قانون» ناظر بر بسیج در چارچوبها و مجاری قانونی نیست، بلکه عبارت است از تلاش برای بسیج سیاسی با سطحی از توسل به قانون

میگوییم آقای قاضی / فروزان افشار
چند سالی است که کمیتهی دستمزد شورای عالی کار رقمی را به عنوان ارزش ریالی نیازهای خانوار متوسط، مندرج در بند دوم مادهی ۴۱ قانون کار، ارائه میکند که علیالقاعده حکم ورودی مذاکرات حداقل دستمزد را دارد. این تحول دو واکنش عمده برانگیخت: یا به چشم نمونهای از فعل و انفعالات متعارف نهادهای «بوروکراتیک» نادیده گرفته شد یا همچون تلاشی برای تحریف آمار و جعل واقعیت محکوم شد. بهرغم این، هیچچیز باعث نشد بسیاری از منتقدان در استناد به این سند که ضرورتاً حتی به صحت آماریاش باور نداشتند درنگ کنند، رویهای که بیش از آنکه افشاگر تناقضی ناخوشامد باشد از انتخابی استراتژیک پرده برمیداشت. «سبد معیشت» به انبارهای از نمادها و هنجارهای حقوقی پیوسته بود که طی فرایندی منتشر، مرکززدوده و چندسطحی در کنش متقابل با سیاست حداقل دستمزد احضار میشوند. تا جایی که به «آمار بودنش» مربوط میشد، «آمار رسمی سبد معیشت» چنگی به دل نمیزد، به این دلیل مشخص که «محافظهکارانه» و «کمتر از واقع» بود. اما «رسمی بودنش» این امکان را فراهم میکرد که نارضایتی از سیاست دستمزد با ائتلاف بزرگتری از نیروها، در سایهی مشروعیتی انکارناپذیرتر و به مثابه مبارزهای واقعگرایانهتر و زمینیتر به صحنه آورده شود. این نوشته به تحولی خلاف شهود میپردازد که به موجب آن ابتکاری از بالا به تقویت پویاییهای دگراندیشی و نقادی و مطالبهگری در جامعه منجر شد.

«تجاریسازیِ بیکاری»؛ ریشهها و پیامدهای توافقیسازی دستمزد / فروزان افشار
ائتلافی از نیروها، بهسردمداری یک مؤسسهی خیریه، در تلاشاند قانون حداقل دستمزد را در مناطق روستایی با سازوکار دیگری جایگزین سازند که در آن، توافقِ طرفینِ کارگری و کارفرمایی، مبنای تعیین مزد را شکل میدهد. این تلاشها پس از چندین سال مذاکراتِ پشتپرده و لابیگری و تبلیغات، اکنون به مجلس شورای اسلامی راه یافته، آنهم در غیاب توجه و حساسیتی درخور از سوی افکار عمومی.

تاریخ و تاریخنگاری کار و طبقهی کارگر در ایران* / تورج اتابکی** / ترجمهی فروزان افشار
با نگریستن به کموبیش یکصد سالی که از زمان تقریر نخستین سرگذشتها و تاریخهای کار و طبقهی کارگر در ایران میگذرد، یقیناً میتوان گفت که تاریخنگاری کارگری ایران با پای نهادن به مسیرهای نظری و روششناختی تازهای که در وادی تاریخ کارگری جهانی گشوده شدهاند، خود را دگرگون ساخته است. در بخش عمدهی این یکصد سال، تاریخنگاری کار و طبقهی کارگر در ایران با تاریخ جنبش سوسیالیستی عجین بوده است. از این گذشته، تاریخنگاری کار در ایران، با گرایش ذاتباورانه و غایتمند به بازنگری گذشته، مدتهای مدیدی از کاوش مسیرهای جدید بازماند، مسیرهایی که در آنها کارگران صرفاً گروهی از مردان شهری، غیرمهاجر، متشکل، مستقر در کارخانه، آزاد، مزدبگیر، و مسلمان نبودند. ردیابی هویتهای چندگانهی طبقهی کارگر، بدون تردید، مورخ کار و طبقهی کارگر ایران را با چالشهای تازهای روبهرو ساخته است.

وارثان گرامشی / پری اندرسون / ترجمهی فروزان افشار
امروزه از میان اندیشورزان ایتالیایی هیچ یکتنی در شهرت و نامآوری به پای گرامشی نمیرسد. نقلقولهای آکادمیک و ارجاعات اینترنتی نیز او را در جایگاهی بالاتر از ماکیاولی قرار میدهد. سیاههی آثار نگاشتهشده راجع به او مشتمل بر چیزی درحدود 20 هزار کتاب و مقاله است. زیر آوارِ این بهمن، هیچ قطبنمایی میتواند راهگشا باشد؟ دفترهای زندان نخستین بار در اواخر دههی 1940 در ایتالیا در دسترس قرار گرفت، آنهم زیر تیغ سانسور سیاسی. برگردان انگلیسی دفترهای زندان بهقلم کوینتین هُور و جفری ناوِل اسمیت در اوایل دههی 1970 با عنوان گزیدهها، نخستین ترجمهی جامعی بود که از این نوشتهها به انتشار رسید، نسخهای که اقبال خوانندگان جهانی به این اثر را درپی داشت و هنوز که هنوز است احتمالاً بیش از هر نسخهی دیگر مورد رجوع قرار میگیرد. حدود چهار دهه بعدتر، گنجینهی عظیمی از پژوهشهای ثانوی پدید آمده بود که تاریخچهی اقبال جهانی به دفترهای زندان و کاربستهای گستردهی آن را میکاوید.

نظریهی مارکس دربارهی بیثباتی طبقهی کارگر و موضوعیت آن برای امروز / ر. جمیل جونا و جان بلامی فاستر / ترجمهی فروزان افشار
حق آن است که در مقابل این ادعا که «پریکاریا تنها قادر است چنان خودش را بیافریند که بیدرنگ در کام عدم فرو شود»، باید بار دیگر بر اهمیت ارتش ذخیرهی کار در چارچوب درک مارکس از طبقهی کارگر تأکید بگذاریم. در این میانه، وظیفهی تاریخی همان است که بود: اتحاد طبقهی کارگر نه به منظور «جهانی کردن» پرولتاریا، بلکه به قصد فراتر رفتن از آن.

کارل پولانی و سوسیالیسم سدهی بیستویکم / فرد بلاک / ترجمهی فروزان افشار
ما فقط در صورتی قادر خواهیم بود بدیلی کارآمد برای بنیادگرایی بازار پدید آوریم که بتوانیم چشمانداز مستحکم و قانعکنندهای از نوع جامعهای که در پی خلق آن هستیم، تصویر کنیم. در پیوند با چنین ضرورتی است که از اندیشههای پولانی دربارهی سوسیالیسم بسیار میتوان آموخت.