برچسب: مطالعات زنان

رزا لوکزامبورگ، «ازبهترین مغزهای آلمان» / هایده مغیثی
رادیکالیسم، عشق و جنسیت: النور مارکس، رزا لوکزامبورگ، اما گلدمن و هانا آرنت (بخش دوم):
__________________
رزا لوکزامبورگ شاید از مسحورکنندهترین و بحثبرانگیزترین، و بهقول هانا آرنت، کمدرکشدهترین چهرههای سیاسی قرن بیستم اروپا باشد… او زن جوانی بود سرشار از انرژی و پیگیری سیاسی، با ذهنی پیچیده، صداقت انقلابی، وفادار به آرمان، سازشناپذیر، با قلم و زبانی تندوتیز، و شجاعتِ بیمانند سیاسی و اخلاقی.

رادیکالیسم، عشق و جنسیت: النور مارکس، رزا لوکزامبورگ، اما گلدمن و هانا آرنت / هایده مغیثی
نوشتهی حاضر، متشکل از چهار بخش، مروری است کوتاه بر زندگی چند زن پرآوازه در جنبشهای ترقیخواهانهی قرن گذشتهی اروپا (و امریکا)، با دیدگاههای مختلف، دو سوسیالیست، یک آنارشیست و یک فیلسوف سیاسی، که به الگو یا اسطوره درعرصهی اندیشه و کنش سیاسی تبدیل شدهاند. هدف بررسی، دستیابی به درکی بیشتر و همهجانبهتر از تجربهی زندگیِ آنان، دربسترتاریخی-اجتماعیای است که افکار و اندیشهها، اتحادها و گسستها، داوریها و تصمیمات سیاسی، و انتخابهای آنان در دوستی وعشق را شکل بخشید.

پیکرکهای ونوس پارینهسنگی زبرین و شرح نمادهای جنسیتی پیشاتاریخ / کایلی ر. واندوترینگ / ترجمهی اگرین نادری
با مرور ادبیات باستانشناسی دربارهی پیکرکهای ونوسها، نقاط ضعف و قوت رویکردهای فعلی در تحلیل بازنمایی جنسیت را به دست میآوریم. این درسها سرآغازی برای ساخت روشهای باستانشناسی تحلیل جنسیت و روابط جنسیتی به گونهای عمل است که با دقت بیشتری بازتابدهندهی مردم کهنی باشد که این پیکرکها را ساختهاند.

کلیترسی، شورشی علیه خوانش مردانه از بدن زن / شیوا عاملی راد
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
– تاریخچهی نادیده گرفتن اهمیت کلیتوریس
– چرا ما هنوز بدن زنان را نمیشناسیم
-جنبش هنری فمینیستی «کلیترسی»

موهایت پسرانه است، اجازهی بازی نداری! / آسو جواهری
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
مرور تجربی بر کنترلهای انضباطی و برساخت جنسیت در ورزش زنان ایران

ساخت جنسیت، بدن و سکسوالیته در ایران: میان ملیگرایی و اسلامگرایی / آزاده کیان
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
در این مقاله با تعقیب یک مسیر زمانی در تاریخ معاصر ایران، از اواخر سلسلهی قاجار، سپس پهلوی و پس از آن، استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور، به این پرسش اساسی و تاریخی پاسخ داده میشود که مفاهیم جنس، جنسیت و سکسوالیته، و نظم متشکل و مرکب از آنها، چگونه در بطن این سه دورهی حکمرانی مورد استفاده قرار گرفتهاند، و دو ایدئولوژی سیاسی اصلی در تاریخ مذکور، یعنی ملیگرایی و اسلامگرایی، چگونه به تعریف نظام جنس/جنسیت در جامعه پرداختهاند.

حرمسراهای دنیای امروز: روابط ناممکن در دنیای ناممکن / شیرین کریمی
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن:
انسانی که در چند دههی گذشته شکل گرفته است انسانی است که از حرمسراهای دنیای قدیم وارد حرمسراهای دنیای جدید شده است، انسانی است که هرگز تجربهی زیستن در جامعهای واقعی، در میدانی واقعی در کنار دیگرانِ متفاوت از خود نداشته است، انسانی است که گذشتهای طلایی و حتی گذشتهای نسبتاً روشن از بودن در جامعه ندارد. چنین انسانی بهآسانی قابل کنترل است و بیدردسر سرکوب میشود و در دورههای پی در پیْ تمامیتخواهی و اقتدارِ مداماحیاشونده بر او مسلط میشود.

دارِ مکافات: زنان، توسعه و روایتهای آزار جنسی / لیلا پاپلی یزدی
تاریخ نشان داده نظمهای اجتماعی ابدی نیستند، فرودستان با بلند کردن صدایشان سرانجام روزی جایگاههای فرادستی را متزلزل میکنند، چنانکه بارها این روند روی داده است – آن لحظه، همان وعدهی باستانیِ «دار مکافات» بودن دنیا است. تا در آن لحظه کجا ایستاده باشیم…

چپ، مسئلهی زن و «روایت تجاوز» / مهدیس صادقی پویا
همواره یکی از انتقادات وارد به بدنه احزاب و گروههای چپگرا نوعی زنستیزی کهنه و قدیمی بسیار رایج بوده است. در آغاز قرن بیست و یکم، چپ مترقی تلاش میکند تا ساختار و دلایل وجودی آن را شناسایی کرده و در بدنهی حزبی جدید مانع شکلگیری و ریشهدوانی آن شود. در صورت حصول چنین شرایطی میتوان به گره زدن مطالبات زنان به مطالبات دموکراتیک و سوسیالیستی امیدوار شد و از آن سخن گفت.

مبارزهی دیرپای زنان برای تعریف تجاوز جنسی / استل فریدمن / ترجمهی شیرین کریمی
«تعریف تجاوز جنسی» و ابهام در تعریف آن یکی از عوامل سکوت و گزارشندادن تجاوز به مراجع قانونی است. در موضعگیریهای افراد در مورد روایتهای منتشرشده از تجاوز جنسی میبینیم که سردرگمیِ تعریفی بسیاری از افراد را از بیان تجربهشان منصرف میکند و بسیاری از روایتها را در نظر مردم کماهمیتتر از آنچه هست جلوه میدهد.

مهاجرت اقتصادی زنانه / مهدیس صادقی پویا
سهمیابی زنان از بازار کار جهانی یا تمرین ایدئولوژیک جنسیت:
به نظر میرسد دستوپنجه نرم کردن با جنسیتی بودن مشاغل، دیگر نهتنها زاییدهی نوعی ستم جنسی و جنسیتی به دلایل مختلف است، بلکه با تغییر شکل و وارونهسازی امیال و خواستههای انسانی، به نظامی هدفمند و ازپیش تعیینشده، تبدیل شده است. نوعی صورتبندی ایدئولوژیک که قرار است با تغییر شرایط طبقهها، زنان را در کاستهای آیینمند و ذاتگرایانهی غیر قابلخروج نگه داشته و بیشتر مورد استثمار قرار دهد.

زیستنِ «فاجعه»: تأملی بر پدیدهی زنکُشی / نرگس ایمانی
در اوضاع و احوالی بهسر میبریم که اخبار تلخ و دهشتناکِ انواع و اقسام خشونتورزیهای مردان بر زنان، بهنام غیرت و بهپاسِ ناموس، هرروزه کام تلخمان را تلختر و رنج بیامانمان را مضاعف میکند. واکنش به این اخبار طیفی از تعجب، و همدردی، خشم، شبهتحلیل و … را دامن زده که لاجرم هیچ یک ره به جایی نخواهد برد، مگر به یک جور احساساتگرایی زودگذر که صرفاً حاصل «اطلاعیافتن» از ماوقع است، یا گشتن به دنبال «مقصر»ی در مقام و کسوت دولت، فرهنگ، دین یا مردان بیرحمی که چون پردهی تعصب و غیرت چشمهایشان را کور میکند، نه میبینند، نه میشنوند، نه میاندیشند: فقط خشونت میورزند و گاه هم میکُشند.