برچسب: نانسی فریزر

فمینیسم در دوران نولیبرال / گفتوگو با نانسی فریزر / ترجمهی آزاده شعبانی
بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زن
________________
فمینیسمی که میگوید: «ما … فقط دربارهی زنان صحبت میکنیم» در نهایت فقط برای یک قشر ممتاز از زنان صحبت میکند. این همان کاری است که من فکر میکنم فمینیسم لیبرال و شایستهسالار انجام داده است. فمینیسم باید نسبت به طبقات، نژاد و سایر محورهای اصلی سرکوب در جوامع سرمایهداری به همان اندازه حساس باشد.

در افقِ پیش روی ما «سرمایهداری آدمخوار» قرار دارد / گفتوگو با نانسی فریزر / ترجمهی کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی
ما همزمان با چندین بحران روبهرو هستیم: در اقتصاد، در بازتولید اجتماعی، در محیط زیست، و در سیاست. بدون مداخلهی جدی، ممکن است کار ما به «سرمایهداری آدمخوار» برسد.

کهنه رو به مرگ است و نو ناتوان از زادهشدن / نانسی فریزر / ترجمهی شیرین کریمی
این کتاب حاوی یک مقالهی مهم نوشتهی نانسی فریزر و گفتوگویی قابل تأمل دربارهی همین مقاله و برخی از آرای نویسنده است. نانسی فریزر نظریهپرداز انتقادی، فمینیست و مارکسیست آمریکایی است. او دربارهی مسائل گوناکونی نوشته است و بیشتر به خاطر آثارش دربارهی مفاهیم عدالت و بیعدالتی شناخته شده است. به تعبیر نانسی فریزر عدالت را میتوان در دو مسیر جدا از هم ولی مرتبط با هم فهمید: عدالت توزیعی، یعنی توزیع عادلانهتر منابع و عدالت ارجشناختی، یعنی ارجشناسیِ برابرِ هویتها و گروههای گوناگون در جامعه.

رهبران پوپولیست بند را آب دادهاند / گفتوگو با نانسی فریزر / ترجمهی شیرین کریمی
گفتوگوی باسکار سونکارا، سردبیر ژاکوبن، با نانسی فریزر:
اگر چپ امیدوار باشد که ایدهی طبقهی کارگر در مقام نیرویی راهبر درونِ یک بلوک ضدهژمونیک جدید دوباره زنده میشود، باید آن طبقه را به شیوهای نو – یا به تعبیری بینابخشی- تعریف کند؛ شیوهای که محدود نباشد به سفید، دگرجنسگرا، مرد، اکثریت قومی، کارگران صنعتی و کارگران معدن، بلکه تمام این مشاغل و سایر مشاغل، بادستمزد و بیدستمزد، و نیز مهاجران، زنان و رنگینپوستان را در بر بگیرد.

کهنه رو به مرگ است و نو ناتوان از زاده شدن / نانسی فریزر / ترجمهی شیرین کریمی
شکی نیست که امروز با بحران روبهرو هستیم. اگر این بحران را دقیق مشخص کنیم و پویایی متمایز آن را بشناسیم، بهتر میتوانیم بفهمیم چه چیزی برای گذر از آن لازم است. همچنین بر این اساس، با صورتبندی جدید سیاسی بر حسب تحولات اجتماعی، میتوانیم به مسیرِ منتهی به آن سوی تنگنای کنونی نگاهی بیندازیم.

پادکست «چرخش ظالمانهی جنبش زنان» نوشتهی نانسی فریزر
پادکست حاضر متن مقالهی نانسی فریزر است با عنوان «چهگونه فمینیسم خدمتکار سرمایهداری شد و چهگونه باید آن را بازپس بگیریم». وی در این مقاله بحث میکند که آمال جنبش فمینیستی مترقی چهگونه در مقطعی در خدمت سرمایهداری نولیبرالی قرار گرفت. وی میگوید اندیشههای فمینیستی که زمانی بخشی از دیدگاهی رادیکال بود در سالهای بعد… ادامهٔ مطلب ›

مانیفست فمینیستی / نانسی فریزر و دیگران / ترجمهی مرجان نمازی
به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زن
در بهار 2018، شریل سندبرگ، میلیاردر فیسبوکی، به زنان توصیه میکرد که سختکوشی و موفقیت در دنیای کسبوکار عالیترین راه برای رسیدن به برابری جنسیتی است: اگر تنها «نیمی از کشورها و شرکتها به دست زنان و نیمی از خانهها به دست مردان اداره میشدند»، دنیا جای بهتری میبود و ما تا پیش از رسیدن به این هدف، نباید دست از تلاش برداریم.[1] سندبرگ، یکی از نمایندگان اصلی فمینیسم شرکتی،[2] پیشتر از طریق تشویق زنان مدیر «به سوی پیشرفت»[3] و رسیدن به هیأت مدیرهی شرکتها به شهرت رسیده بود. او اکنون در اوج موفقیت شغلیاش به سر میبرد؛ او کار را با دانشگاه هاروارد آغاز کرده و با کمک لارنس سامرز، استاد راهنمای خود و از حامیانِ برجستهی مقرراتزدایی در والاستریت که معاون وزارت خزانهداری آمریکا نیز بود، به ریاست ستادِ این وزارتخانه و سپس بخش جمعآوری داده و تبلیغاتِ هدفمند در گوگل و فیسبوک رسیده است.

بحران مراقبت؟ / نانسی فریزر / ترجمهی پریسا شکورزاده
دربارهی تناقضات بازتولید اجتماعی در سرمایهداری معاصر: این روزها از «بحران مراقبت» بسیار سخن گفته میشود و اغلب در پیوند با عباراتی مثل «کمبود وقت»، «تعادل بین کار و خانواده» و «تهیسازی اجتماعی» بر فشارهایی دلالت میکند که در حال حاضر از جهات مختلف بر مجموعهی مهمی از ظرفیتهای اجتماعی وارد میشود: ظرفیتهای موجود برای به دنیا آوردن و پرورش فرزندان، مراقبت از اعضای خانواده و دوستان، نگهداری خانه و اجتماعات بزرگتر و بهطور کلی حفظ ارتباطات. مسئولیت «بازتولید اجتماعی» در طول تاریخ به عهدهی زنان گذاشته شده است.هرچند همیشه مردان نیز بخشی از آن را انجام دادهاند. بازتولید اجتماعی درحالیکه کار عاطفی و مادی هردو را دربرمیگیرد و اغلب بدون پرداخت [دستمزد] انجام میشود، برای جامعه ضروری است. بدون آن نه فرهنگ ممکن است، نه اقتصاد و نه سازمان سیاسی. جامعهای که به شکل نظاممند بازتولید اجتماعی را تضعیف کند، نمیتواند مدت زیادی دوام داشته باشد. هرچند امروزه شکل جدید جامعهی سرمایهداری دقیقاً همین کار را انجام میدهد. همانطور که توضیح خواهم داد، نتیجهی این تضعیف بحرانی جدی است که نه تنها بحران مراقبت، بلکه به معنای وسیعتر بحران بازتولید اجتماعی است.

بحران مراقبت در سرمایهداری / گفتوگوی سارا لئونارد با نانسی فریزر / ترجمهی پریسا شکورزاده
نانسی فریزر استاد فلسفه و سیاست در مدرسهی عالی پژوهش اجتماعی (نیواسکول) در نیویورک و یکی از برجستهترین نظریهپردازان انتقادی حال حاضر است. وی همگرایی مسألهساز فمینیسم لیبرالی با سرمایهداری را نقد میکند و نشان میدهد که این خوانش از فمینیسم چهگونه برای نظامی مبتنی بر استثمارِ بیوقفه ظاهری رهاییبخش ارائه میکند. فریزر با پیشبرد نقد سرمایهداری و بینشی بهطور ریشهای متفاوت از فمینیسم نشان میدهد که چهگونه برابری جنسیتی در کانون تمامی مبارزات برای جامعهی برابریخواه قرار میگیرد. اخیراً نانسی فریزر به طرح موضوعی پرداخته که «بحران مراقبت» مینامد. مقالهی وی با همین عنوان که در شمارهی صدم نیولفت ریویو (ژوییه ـ اوت 2016) منتشر شده نیز در هفتههای آینده در سایت نقد اقتصاد سیاسی منتشر خواهد شد. گفتوگوی حاضر به تشریح موضوع بازتولید اجتماعی و بحران آن در سرمایهداری معاصر اختصاص دارد.

فراسوی «بد» و «بدتر» / گفتوگوی اندرو آراتو و نانسی فریزر / ترجمهی ابراهیم محمودی
مشکل از نظر تحلیلی در اینجاست که (نو)لیبرالیسم و فاشیسم واقعاً دو چیز متفاوت نیستند که یکی خوب و دیگری بد باشد، بلکه دو چهرهی عمیقاً به هم مرتبط نظام جهانی سرمایهداری هستند. گرچه آنها به هیچوجه به لحاظ هنجاری معادل هم نیستند، اما هر دو محصول آن نوع سرمایهداری بیقیدوبندی هستند که هر جا وارد شود، زیستجهانها و زیستبومها را متزلزل ساخته، و در پس ردپاهایش، هم آزادی فردی را میتوان دید و هم رنجِ بیحساب را. لیبرالیسم بیانگر جنبهی اول این فرآیند، یعنی آزادیبخشی است؛ به منزلهی نقابی فریبنده که بر خشم و رنجِ ناشی از جنبهی دیگر سرپوش میگذارد. در غیاب یک بدیل، این زخمها به چرک نشسته و احساس خشم و رنج، همچون خون در رگِ هر نوعی از اقتدارطلبی جریان خواهد گرفت، چه آن نوعی از اقتدارطلبی که واقعاً شایستهی عنوان فاشیسم هست و چه آنهایی که مصرحاً فاشیستی نیستند. به عبارت دیگر بدون وجود چپ، مهلکهی «توسعهی» سرمایهدارانه صرفاً توانایی خلقِ نیروهای لیبرال و مخالفان اقتدارطلبشان را دارد که در یک همزیستی تبهکارانه، با یکدیگر درمیآویزند. لذا (نو)لیبرالیسم نه پادزهر فاشیسم، که شریک جرمش است.

نشانگان خستگی فمینیسم سفید / بِرِنا بهندر و دنیس فِرِایرا داسیلوا / ترجمه فیروزه مهاجر
/ پاسخ فمینیستهای سیاه به نانسی فریزر / یادداشت مترجم به نظر میرسد پاسخ فمینیستهای سیاه به مقالهی نانسی فریزر که میتواند از دید خواننده مکمل آن هم محسوب شود، نیازمند چند توضیح است. قبل از هرچیز، قدمت مبارزات فمینیسم سیاه black feminism)) و نقد مستمر آن به جامعهی پدرسالار به نیمههای دو قرن پیش… ادامهٔ مطلب ›

چرخش ظالمانهی جنبش زنان / نانسی فریزر / ترجمه فیروزه مهاجر
چهگونه سرمایهداری فمینیسم را به خدمتکار خود تبدیل کرد و چهگونه باید آن را پس گرفت؟ جنبشی که به صورت نقدی بر استثمار سرمایهداری آغاز شد کارش به آنجا انجامید که کمکهای فکری مهمی به آخرین مرحلهی نولیبرالیستی آن کرد. در مقام فمینیست همواره تصورم این بوده است که با جنگیدن برای رهاسازی زنان… ادامهٔ مطلب ›