برچسب: پیمان وهاب زاده

انقلاب بدون ترانه ناممکن است / پیمان وهابزاده
از یک سو جستجوی مسلحانه و آزادیبخش و از سوی دیگر جستجوی هنری و آزادیخواهانه، این دو در واقع در تمنای یک چیزند. ما باید به این روحیه بازگردیم و آزادی را طلب کنیم. بنابراین با شعار پاریس ۱۹۶۸ همصدا شویم، «تمامی قدرت به پنداشت!»

ایران «اتنیک» ندارد! / پیمان وهابزاده
از زمان باستان، ایران برساختهای تاریخی از ملتها و گروههای فرهنگی و زبانی تاریخی و متنوع بوده و است که همگی ریشه در این خاک داشته و دارند. «اتنیک» (که در واقع باید «اتنیستی/اتنیسیته» باشد) مفهومیست که ریشه در روابط قدرت استعماری و اروپامحورانه دارد و با حکومت مقتدر مدرن پیوند خورده است. این واژه و مفهومش ربطی به تاریخ و واقعیتهای زیسته و تنوع فرهنگی و زبانی و ملی غنی در ایران ندارند.

روشنفکر بیمانند: مصطفی شعاعیان، پژوهشگر انقلابی / پیمان وهابزاده
بهمناسبت 16 بهمنماه، سالگرد جانباختن مصطفی شعاعیان
___________________
شعاعیان چنان زیست که بدان باور داشت. او به آنچه میآموخت عمل میکرد. زندگی او که با مرگی انقلابی پایان یافت زندگیِ چندوجهی یک کنشگر، دانشگاهی، پژوهشگر، نویسنده، و اندیشمندی ناآیینی بود. شاید از این رو باشد که جز تنی چند از رفقای وفادارش امروز هیچ کس و قطعاً هیچ گروه و اندیشهی سیاسی میراثدار او نیست… او یک «روشنفکر» به معنای راستین این واژه ماند: او با قدرت از حقیقت سخن گفت، در حالی که با گام استوار منتقد سازشناپذیر وضع موجود، هم در میان دوستان و هم علیه دیکتاتوری، ماند.

چپ و جنبشهای اجتماعی در ایران – هایده مغیثی، عباس ولی، پیمان وهابزاده و پرویز صداقت
میزگرد چپ و جنبشهای اجتماعی در ایران، از مجموعه میزگردهای درسهای یک قرن

«بوسه بر کاکل خورشید» / پیمان وهابزاده
درسهای یک قرن، بهمناسبت پنجاهمین سالگرد رستاخیز سیاهکل
رسالهی «رخداد و جنبش: بازتابهای فلسفی بر سیاهکل»
بخش اول: از رویداد تا رخداد
یکم. در فروتنی رویداد
دوم. لحظهی تمایز
سوم. رخداد و جنبش
چهارم. در رخدادگیِ رخداد
پنجم. رخداد و خاطره
بخش دوم: چریک، پیشگفتاری که پینوشت میشود

سدهی جنبشهای اجتماعی در سرزمینی که شتابان بهسوی زوال تمدن میرود / پیمان وهابزاده
درسهای یک قرن:
اگر انقلاب بزرگ مشروطیت را سنگ بنای ورود ایران به مدرنیتهی سیاسی و اجتماعی بدانیم و آن را کارپایهی مشاهده بگذاریم، آنگاه بهروشنی میبینیم که مدرنیتهی ایرانی همزمان زایندهی دو پدیده شد: حکومت مرکزی مقتدر و رفتار آمرانهی آن و جنبشهای اجتماعی چندگانه.

بازاندیشی انقلاب 1357: ایرانیان در جستوجوی عدالت / پیمان وهابزاده / ترجمهی سیاوش پاکباز
(بهمناسبت سالگرد انقلاب بهمن 1357)
پیشدرآمدی تاریخی و مفهومی برای مطالعات چندرشتهای عدالت اجتماعی در ایران:
در تابستان سال 1367، دو رویداد مهم به نقطههای عطف تاریخی در خط سیر حیات سیاسی و اجتماعی ایران بدل شدند. یکم، جنگ با عراق خاتمه یافت – جنگِ سهمگینی که از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و با تجاوز نیروهای عراقی به مرزهای غربی ایران آغاز شده بود، جنگی که عنوان نامبارک طولانیترین جنگ کلاسیک میان دو کشور در سدهی بیستم را یدک میکشید، جنگی که از سال ۱۳۶۱ فرسایشی شده بود، سرانجام در ۲۹ تیر سال ۱۳۶۷ تمام شد، و رهبر انقلاب به گفتهی خویش «جام زهر را نوشید» و ایران قطعنامهی ۵۹۸ سازمان ملل متحد را پذیرفت. دوم، […] هزاران مخالف با پیشینههای مختلف سیاسی طی ماههای مرداد و شهریور 1367 به صورت فیزیکی حذف شدند.