برچسب: کامران نیری

سوسیالیسم در قرن بیستویکم/ کامران نیری
چرا به سوسیالیسم نیاز است و برخی ویژگیهای بارز آن:
در این جستار، ویژگیهای بارز سوسیالیسمهای قرون 19 و 20 را بهطور انتقادی بیان میکنم تا آنچه را که به نظرم ویژگیهای بارز سوسیالیسم بومشناختی قرن بیستویکم است، در بخش پایانی ترسیم کنم.

در باب رشدزدایی / کامران نیری
رشدزدایی بر مسئلهی رشد در سیارهای با منابع محدود پرتو میافکند. همچنین جامعهی انسانی کوچکتری را متصور میشود که از طریق تولید و مصرف کمتر و به شیوههایی ازلحاظ بومشناختی پایدارتر با کیک اقتصادی در حال کوچک شدن زندگی میکند و نهتنها از ضرورت بلکه مطلوبیت آن نیز دفاع میکند که با اشکال مختلف مقاومت در برابر رشد و اتوپیاها برای اجتناب از آن بیان میشود.
بااینحال، …جنبش رشدزدایی آگاهانه از هر نظریهای در مورد جامعه و بهویژه تمدن سرمایهداری صنعتی انسانمحور اجتناب میکند. بنابراین، رشد به جای یک اجبار نظاممند بهعنوان یک انتخاب فرهنگی ظاهر میشود.

بشریت برسر دوراهی / کامران نیری
خطای سیاسی مهیبی است اگر به جنگ در اوکراین در چارچوبی غیر از رویارویی میان امپریالیسم غربی به رهبری ایالات متحده و بازوی نظامیاش ناتو، و امپریالیسم روسیه با نیروی نظامی در سطح جهانی مجهز به تسلیحات هستهای بنگریم.

سرمایهداری، خودکارسازی و سوسیالیسم: کارل مارکس درباب فرایند کار / کامران نیری
در این جستار، بر پایهی نقد اقتصاد سیاسی مارکس استدلال خواهم کرد که خودکارسازی، شامل روباتیکسازی و رشد «اقتصاد گیگ»، گرایش تاریخیِ شیوهی تولید سرمایهداری است که عمیقاً ریشه در پویایی انباشت سرمایه و فرآیند کار دارد. شامل: یکم، رئوس نظریهی مارکس در باب خودکارسازی، دوم، نحوهی ارتباط نظریهی خودکارسازی مارکس با نظریهی انقلاب سوسیالیستی، سوم، برخی از جوانب توسعهی تاریخ سوسیالیستی و نظریهی خودکارسازی، چهارم، تلاش برای نظریهای یکپارچه در مورد جامعهی انسانی بهعنوان بخشی از بومسازگان سیارهی زمین و نه سرور مطلق آن.

چهگونه انقراض ششم را متوقف کنیم؟ / کامران نیری
انقراض ششم بشرزاد یک تهدید وجودی برای بخش اعظم حیات بر کرهی زمین، ازجمله گونهی انسان، است. در این جستار، پیشنهاد ئی. او. ویلسون حشرهشناس، مدافع حفاظت از محیطزیست و طبیعتگرای پرآوازه در کتاب اخیرش، «نیم-زمین: مبارزهی سیارهی ما برای حیات» (2016)، برای متوقف و معکوس کردن انقراض ششم، موردبررسی انتقادی قرار میگیرد.

چگونه وگنیسم میتواند به نجات جهان کمک کند؟ / کامران نیری
با وگن شدن، غذای بسیار بیشتری برای بشریت در دسترس خواهد بود. اگر از تولید، توزیع و مصرف سرمایهدارانهی گوشت، لبنیات و غذاهای دریایی خلاص شویم و تغذیهی وگن را در پیش بگیریم، نهتنها سرانهی غذای بیشتری تولید میشود، بلکه به منابع کمتری نیاز خواهد بود… روشهایی که با تولید بومی و مشارکت دادن جامعه در کاشت غذای خود از نحوهی عملکرد طبیعت تقلید میکنند، گامهای کلیدی را برای یک زندگی سادهتر، از نظر زیستمحیطی، زیستبومشناسی و اخلاقی معقولتر و همگانیتر خواهیم برداشت. در این فرآیند، تعداد بیشتری از ما جهانبینی بوممحوری را نیز اتخاذ خواهیم کرد. این نیاز کلیدی برای یک جامعهی سوسیالیستی بومشناختی خواهد بود.

چرا سوسیالیسم بوممحور؟ / کامران نیری
رسالهای در تبیین سوسیالیسم بوممحور و تفاوتهای آن با سایر نظریات سوسیالیسم و سوسیالیسم بومشناختی.

سنجش نظری و انتقادی «حزب کارگران سوسیالیست»: گذشته و حال / کامران نیری
رسالهای انتقادی در باب: حزب پیشاهنگ لنین، اشرافیت کارگری، نظریهی انقلاب مداوم، نظریهی سرمایهی انحصاری، استالینیسم و خصلت طبقاتی اتحاد شوروی، حکومت کارگران و دهقانان، جهانسومگرایی، و کیش شخصیت جک بارنز در حزب کارگران سوسیالیست.

بحران تمدن و چگونگی حل آن: مقدمهای بر سوسیالیسم زیستبوممحور / کامران نیری / ترجمهی هومن کاسبی
ما با بحران تمدن روبرو هستیم؛ نه صرفاً بحران سرمایهداری، آن گونه كه از سوی جنبش سوسیالیستی معمولاً اعلام میشود، یا بحران جوامع صنعتی كه اندیشمندان و فعالان سبز اعلام کردهاند. بحرانی که با آن مواجهیم، بحران در شیوهی زندگی ما است که توسط اقتصاد جهانی سرمایهداری صنعتی صورتبندی میشود. به ویژه استدلال خواهم کرد که ما با بحران در تمدن سرمایهداری صنعتی انسانمحور روبرو هستیم؛ و برای غلبه بر آن، باید در جهت سوسیالیسم زیستبوممحور از آن فراتر برویم.

اسنادی از فرایند تشکیل «انجمن بینالمللی کارگران» / ترجمهی کامران نیری
بهمناسبت اول ماه مه (روز جهانی کارگر)
«انجمن بینالمللی کارگران» که به «بینالملل اول» معروف شد طی اجلاسی از کارگران و فعالان رادیکال از چند کشور اروپایی در تالار سنتمارتین شهر لندن در 28 سپتامبر 1864 تشکیل شد. «بینالملل اول» 12 سال دوام آورد و بهعنوان کانونی برای بحث و تبادل نظرات در جنبش کارگری جهت اتخاذ سیاستهای کارگری بینالمللی عمل کرد. «بینالملل اول» در مبارزات برای اصلاح حق رأی عمومی در انگلیس، برای کسب حقوق قانونی برای کارگران، در حمایت از موج اعتصاباتی که بعد از بحران 1866 بهراه افتاد، در جهت ایجاد اتحادیههای کارگری در کشورهای گوناگون و در همبستگی با مبارزات تودهای – از مبارزات ضدّ بردهداری در امریکا تا مبارزات استقلالطلبانهی ملی در ایرلند و در لهستان تا کمون پاریس – شرکت داشت. سرانجام تعمیق اختلافات بین طرفداران نظریات مارکس و طرفداران نظریات باکونین، آنارشیست روسی، باعث شد که بینالملل در کنگرهی 26 سپتامبر که در شهر لاهه هلند، با شرکت 65 نماینده از کشورهای آلمان، انگلیس، اتریش، استرالیا، امریکا، بلژیک، پرتغال، دانمارک و سوئیس برگزار شد، به انشعاب کشیده شود. رهبری منتخب این کنگره که مقرش در نیویورک تعیین شده بود، در اجلاسی در شهر فیلادلفیا به تاریخ 16 ژوئیه 1876 به انحلال بینالملل رأی داد.