بهاری دیگر آمده است
آری
اما برای آن زمستانها که گذشت
نامی نیست
نامی نیست
احمد شاملو، هجرانی
سال ۱۴۰۱ آغاز سدهی جدید خورشیدی برای ایرانیان است. یک قرن مبارزه برای عدالت و آزادی و تجدد که کماکان ادامه دارد. با آغاز سال جدید، سایت نقد اقتصاد سیاسی وارد دهمین سال فعالیت خود میشود. در این سالها، بهرغم تمامی محدودیتها و موانع، همواره تلاش کردیم به سهم خودمان گامی برداریم برای ترویج و تعمیق تفکر خلاقی که در پی خلق جهانی دیگرگون است.
از یاری و راهنمایی همراهانمان سپاسگزاریم و از آن دسته از دوستان که به سبب فشردگی کار در هفتههای پایانی سال انتشار مقالاتشان بهناگزیر به تأخیر افتاد پوزش میخواهیم و امیدواریم همواره از همراهیشان بهرهمند باشیم.
سخن را با تلخی هجران در بهار از شاملو آغاز کردیم و در آستانهی قرنی نو، با بخشی از شعر علیاکبر دهخدا، یکی از پیشگامان تجدد و عدالت در ایران معاصر، پایان میبخشیم با آرزوی بهاری که بهکمال پدیدار شود.
ای مرغ سحر چو این شب تار
بگذاشت زِ سر سیاهکاری
وز نفخهی روحبخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زرتار
محبوبهی نیلگون عماری
یزدان به کمال شد پدیدار
وَهریمن زشتخو حصاری
یاد آر ز شمع مُرده یاد آر
نمایهی مقالات سال ۱۴۰۰
(با کلیک روی هر عنوان متن کامل آن را مشاهده فرمایید)
دیدگاهتان را بنویسید