نسخهی پیدیاف: ahmad seyf – World Unequal Income Distribution – part nine – Bulgaria
همراه با بررسیهای مشابه که تاکنون خواندهاید دراین یادداشت میخواهم اندکی دربارهی وضعیت توزیع درآمد در بلغارستان بنویسم. منبع آماری من بانک اطلاعاتی نابرابری جهانی است که اطلاعاتی دربارهی سهم یکدرصدیها، 10درصدیها و 50درصد پایینی جامعه به دست میدهد. برای بررسی تغییرات در رشد اقتصادی و جمعیت هم از منبع آماری بانک جهانی بهره گرفتهام. بررسی توزیع درآمد در بلغارستان از این نظر جالب است که دو دورهی مختلف را دربر میگیرد. یعنی از سال 1980 تا 1989 که هنوز نظام اقتصادی پیشین برقرار است. خیلیها آنچه در اروپای شرقی و شوروی سابق وجود داشت را «سوسیالیسم واقعاً موجود» نامیدند ولی من این نوع طبقهبندی را قبول ندارم. به گمان من در هر جامعهای که نیروی کار هنوز در آن کالا باشد، مناسبات اقتصادی حاکم هرچه باشد، سوسیالیستی نیست. آنچه که به گمان من خصلتبندی مناسبتری است بهواقع «سرمایهداری دولتی» است که کارگران نیروی کار خویش را بهجای این که به سرمایهدار بخش خصوصی بفروشند به دولت میفروشند. باری، اگرچه در این 9 سال اول نشانهها از نابرابرترشدن درآمد ملی وجود دارد ولی همانطور که مشاهده میکنیم با آنچه پس از 1989 در بلغارستان اتفاق میافتد قابل مقایسه نیست. ابتدا بد نیست با استفاده از یک نمودار یک تصویر کلی به دست بدهم.[1]
با همهی سادگی اطلاعاتی که در این نمودار آمده است به نظرم تصویر جالبی از این تحولات به دست میدهد. قبل از هرچیز، اشاره کنم که سال 1989 درواقع سال فروپاشی سرمایهداری دولتی در بلغارستان است و در سال 2004 هم بلغارستان به اتحادیهی اروپا پیوسته است. سال 2007 تنها یک سال پیش از بحران مالی جهانی است و سال 2020 هم آخرین سالی است که برایش دادههای آماری داریم. اگر مبنا را توزیع درآمد ملی قرار بدهیم مشاهده میکنیم که سهم یکدرصدیها در همهی این سالها روند فزاینده داشته و از 3 درصد درآمد به 18 درصد درآمد ملی در سال 2020 افزایش یافته است. البته پس از پیوستن به اتحادیهی اروپا در 2004، برای دو سال شاهد اندکی کاهش در سهم یکدرصدیها بودیم ولی از سال 2009، روند افزایشی از سر گرفته شد و در نهایت، در سال 2020 از هر 5 دلار درآمد ملی، تقریباً یک دلار آن سهم یکدرصدیها بود. 9 درصد بعدی هم توانستند درصد بیشتری از درآمد ملی را به خود اختصاص بدهند و از 18 درصد درآمدملی در 1989 به 26 درصد در سال 2020 رسیدند. در برابر این تحولات مشاهده میکنیم که سهم 50درصدیهای پایین جامعه روند نزولی داشته و از 26 درصد درآمد ملی در 1980 به تنها 16 درصد از درآمد ملی در سال 2020 کاهش یافته است. علاوه بر 50درصدیهای پایین وضع 40درصد میانی هم تغییر مشابهی را ازسر گذرانیده است یعنی سهمشان از درآمد ملی که در 1980 بیش از 50درصد بود به 40درصد درآمدملی در 2020 کاهش یافت.
ستونهای زردرنگ توزیع درآمد در سال 1980 را به دست میدهد و به همین صورت ستونهای قرمز هم نشاندهندهی توزیع درآمد در سال 1989 است و میرسیم به ستونهای سبزرنگ که توزیع درآمد در 2004 و سرانجام به ستونهای آبیرنگ که توزیع درآمد در سال 2007 را بازتاب میدهد. توزیع درآمد در سال 2020 هم در این نمودار با ستونهای سیاه رنگ مشخص میشود. در نگاه اول همانطور که مشاهده میشود سهم یکدرصدیها از درآمد ملی در بلغارستان در این فاصله 6 برابر شد و از 3 درصد در 1980 به 18 درصد در 2020 رسید. البته توجه دارید که اقتصاد بلغارستان در این فاصله بیش از 75درصد رشد کرد و از اندکی کمتر از 30 میلیارد دلار به 53 میلیارد دلار در سال 2020 رسید. به عبارت دیگر، همراه با بزرگترشدن کیک ملی، سهم یکدرصدیها هم افزایش داشته است. بهعنوان مثال میتوان برآورد کرد که سهم یکدرصدیها در سال 1980 اندکی کمتر از یک میلیارد دلار بود ولی با 10 برابر افزایش به 9.7میلیارد دلار در سال 2020 افزایش یافت. وضعیت 9 درصدیهای صدرنشین هم اگرچه در 9 سال باقیمانده از نظام قبلی تغییر نمیکند ولی از 1989 روند صعودی دارد و از 18 درصد درآمد ملی به 26 درصد میرسد. برعکس وقتی به سهم 50درصدیهای پایین بلغارستان و همین طور سهمبری 40درصدیهای میانه نگاه میکنیم روند کاهنده را در هر دو مورد میبینیم. سهم 40درصدیها از درآمد ملی 12 درصد کمتر شده و همین طور 50درصدیهای پایین هم 10 درصد و حتی در مقایسه با 1989 اندکی بیش از آن یعنی 11 درصد از درآمد ملی را از دست دادند. نظر به این که ما آمارهای مربوط به جمعیت را هم داریم میتوانیم حتی برآوردی از متوسط درآمد این گروههای مختلف را هم به دست بدهیم.
پیش از آن ولی اشاره کنم که وقتی کل این دوره را در نظر میگیریم مشاهده میکنیم که سهمبری یکدرصدیها و 9 درصد بعدی افزایش قابلتوجه داشته و سهم 90 درصدیها به مقدار بسیار ناچیزی بیشتر شده است. نمودار بعدی خلاصهای از این تحولات را نشان میدهد. اگر سهم این گروههای مختلف در سال 1980 را معادل 100 بگیریم، در گذر سالهای سهمبریشان چه تغییراتی کرده است؟ درهمین نمودار، تغییرات در تولید ناخالص داخلی هم آمده است و مشاهده میکنیم که در طول این 40 سال، میزان افزایش آن اندکی بیشتر از 75% بود ولی در طول همین دوره، سهمبری یکدرصدیها نزدیک به ده برابر شد و همچنین 9 درصدیهای بعدی هم سهمشان دو برابر و نیم افزایش یافته است. کمترین میزان رشد در سهمبری 50درصدیهای پایین اتفاق افتاد که درطول 40 سال، سهمشان تنها 11 % افزایش یافت و بعد میرسیم به سهمبری 40درصدیهای میانه که سهم آنها هم تنها 36 درصد بیشتر شد. یکی از پیآمدهای این شیوهی رشد و این شیوهی توزیع این است که اختلاف درآمدی در میان اقشار مختلف بهمراتب بیشتر شده است که به آن خواهیم پرداخت. آنچه شواهد ما نشان میدهد این است که نابرابری در توزیع درآمد در بلغارستان در همهی سطوح اتفاق افتاده است. یعنی مشکل را نباید تنها به افزایش چشمگیر درآمد یکدرصدیها محدود نمود.
برآورد ما نشان میدهد که متوسط درآمد یکدرصدیها که در سال 1980، اندکی کمتر از 11200 دلار بود در سال 1989 به اندکی کمتر از 25000 دلار و در سال 2007 به 54000 دلار و سرانجام در سال 2020 به بیش از 140هزار دلار افزایش یافت. اگر سال مبدا را 1980 بگیریم متوسط درآمد این گروه بیش از 12 برابر افزایش یافته است. وقتی متوسط درآمد 50درصدیهای پایین را محاسبه میکنیم مشاهده میکنیم که میزان رشد آن در طول این 40 سال تنها 43 درصد بود یعنی از 1766 دلار در سال 1980 به 2527 دلار در سال 2020 افزایش یافت. ازجمله به خاطر این شیوهی متفاوت رشد و بهرهمندی از رشد اقتصادی است که مشاهده میکنیم که شکاف درآمدی بین یکدرصدیها و 50درصدیهای پایین که در سال 1980 کمتر از 9500 دلار بود در سال 2020 حدوداً 15 برابرشده و از 137.5 هزار دلار فراتر رفت. هرچه که کمبودهای سرمایهداری دولتی بهعنوان ساختار در بلغارستان بوده باشد، افزایش نابرابری یکی از این کمبودها نیست چون وقتی تحولات بین سال 1980 تا 1989- سال فروپاشی نظام پیشین- را در نظر میگیریم اگرچه میزان نابرابری بیشتر شده است ولی میزان افزایش قابلتوجه نیست و اما از زمان سقوط نظام پیشین تا سال 2004 که بلغارستان به اتحادیهی اروپا میپیوندند شاهد تحولات جالبی هستیم. از یک طرف، به دلایل گوناگون اقتصاد بلغارستان در این فاصله اندکی کش رفته و از 41.4 میلیارد دلار در سال 1989 به 37.8میلیارد دلار در سال 2004 کاهش یافته، یعنی اندازهی کیک ملی در این فاصله 3.6 میلیارد دلار کوچکتر شده است. آنچه که جالب است این که با وجود کوچکترشدن کیک ملی یکدرصدیها و 9 درصدیهای بعد برش بزرگتری از این کیک کوچکشده را به خود اختصاص میدهند، یعنی سهم یکدرصدیها- با وجود رشد منفی در اقتصاد- دو برابر میشود و به همین نحو، 9 درصدیها هم سهمشان 1.2 میلیارد دلار افزایش مییابد. از طرف دیگر، برش سهمیهی 50درصدیهای پایین بیش از 3.6 میلیارد دلار کوچکتر میشود و به همین نحو، 40درصدیهای میانه هم با 3.3 میلیارد دلار کمتر سهمبری از کیک ملی روبرو میشوند در نمودار 3 من این وضعیت راترسیم کردهام.
دو نکته در اینجا قابلتوجه است. اگرچه کیک ملی اندکی کوچکتر شده است ولی سهم یکدرصدیها و 9 درصدیها از آن افزایش یافته و روشن است که با کوچکتر شدن کیک ملی در اینجا با انتقال ارزش و یا درآمد از 90درصد جمعیت به 10 درصد بالایی جمعیت روبرو هستیم. حتی در این انتقال ارزش هم وجه نابرابر آن روشن میشود یعنی براساس برآورد ما در کل اندکی بیش از 3.3 میلیارد دلار از 90درصدیها به 10 درصدیها منتقل شده است ولی توزیع این اضافهی زهکشی شده به این صورت بود که یک سوم آن نصیب 9 درصدیها شد و دو سوم هم سهم یکدرصدیها گشت.
در نمودار4 اطلاعات آماری برای کل این دوره را آوردهام. منحنی قرمز نشاندهندهی سهمبری یکدرصدیها از درآمد ملی است و منحنی آبیرنگ هم سهم 50درصدیهای پایین را اندازهگیری میکند.
آنچه در اینجا به گمان من جالب است این که در ابتدای دوره، یعنی در سال 1980، بهرهمندی 50درصدیهای پایین از درآمد ملی بلغارستان حدوداً 9 برابر سهمی بود که یکدرصدیها از همان درآمد ملی داشتند ولی وقتی به سال 2021 میرسیم مشاهده میکنیم که نه فقط این اختلاف دیگر وجود ندارد بلکه سهم یکدرصدیها از درآمدملی از سهمی که 50درصد جمعیت آن کشور دارند هم بیشتر شده است یعنی در برابر سهم 18 درصدی شان از درآمدملی سهم 50درصدیها به 16 درصد کاهش یافته است. به همین خاطر است که شاهد روند صعودی نسبت درآمدی هستیم که با ستونهای سبزرنگ روی محور دست راست اندازهگیری میشود. در سال 1980 متوسط درآمد یکدرصدیها 6برابر متوسط درآمد 50درصدیها بود ولی این نسبت در سال 1988 به کمتر از 4 برابر رسید و پس آن گاه به 25 برابر در سال 2007 و سرانجام به بیش از 55 برابر در سال 2021 افزایش یافت. نکتهی دیگری که در نمودار آشکار است این که سهمبری 50درصدیها از کیک ملی تا زمان سقوط نظام اقتصادی پیشین روند صعودی داشت سهم یکدرصدیها هم روند نزولی داشت به شکلی که اندکی پیش از سقوط سهمشان به 2 درصد کاهش یافت ولی پس از تغییر نظام اقتصادی مشاهده میکنیم که یک روند صعودی قابلتوجه شروع میشود که تا سالهای پایانی قرن ادامه مییابد. احتمالاً پس از فروکش کردن مستی ناشی ار پیروزی بر «سرمایهداری دولتی» یک روند کاهنده آغاز میشود که تا سال 2007 ادامه مییابد و پس از آن یک بار دیگر شاهد روند صعودی هستیم. اگر بخواهم به شیوهی دیگری همین تحولات را نشان بدهم توجه شما را به نمودار 5 جلب میکنم.
در نمودار 5 ما از سویی متوسط درآمد یکدرصدیها را رصد میکنیم و از سوی دیگر هم متوسط درآمد 50درصدیهای پایین را به دست میدهیم. دو نکته در این نمودار جالب است. اول، همانگونه که مشاهده میکنیم میزان رشد در متوسط درآمد یکدرصدیها بهمراتب از میزان رشد در متوسط درآمد 50درصدیهای پایین بیشتر است. و دوم این که احتمالاً به همین دلیل، مشاهده میکنیم که شکاف درآمدی بین این دو نیز هرساله بیشتر شده است و از کمتر از 9.5 هزار دلار در 1980 به 137.5 هزار دلار در سال 2020 افزایش یافته است.
حتی اگر بخواهم متوسط درآمد 40درصدیها را با متوسط درآمد 50درصدیهای پایین مقایسه کنیم، دراینجا هم مشاهده میکنیم که شکاف درآمدی در گذر سالها بهمراتب بیشتر شده است. این شکاف که در سال 1980 اندکی بیشتر از 2600 دلار بود در 2020 حدوداً دو برابر شد و 5140 دلار شد.
در بلغارستان حتی در دورهی سرمایهداری دولتی هم اقتصاد دوشقه داریم یعنی بین متوسط درآمد 50درصدیهای پایین و 50درصدیهای بالای جامعه اختلاف وجود دارد ولی به دو نکته باید اشاره کنم. اول این که نسبت درآمدی بین این دو دسته، در سال 1980 کمتر از 3 برابر است و بعلاوه، روند افزایشی این نابرابری بسیار کند است ولی پس از سقوط سرمایهداری دولتی شاهدیم که سهم 50درصدیهای پایین کاهش و طبیعتاً سهم 50درصدیهای بالای جامعه هم افزایش مییابد و در سال 2021 متوسط درآمد بین این دو گروه هم بیش از 5 برابر میشود. وقتی کل دوره را درنظر میگیریم، شکاف درآمدی بین متوسط درآمد 50درصدیهای پایین و بالای جامعه که در سال 1980 اندکی بیشتر از 3000 دلار بود با بیش از 3 برابر افزایش به بیش از 10 هزار و دویست دلار در سال 2020 میرسد.
جالب این که در میان اغنیا هم شاهد بیشتر شدن نابرابری هستیم. یعنی در اینجا هم وضع یکدرصدیها با وضع 9 درصدیهای بعدی اندکی تفاوت دارد. محاسبات ما نشان میدهد که در سال 1980 متوسط درآمد 9 درصدیها معادل 60% متوسط درآمد یکدرصدیها بود ولی وقتی به پایان سرمایهداری دولتی میرسیم این نسبت به 40درصد کاهش مییابد و در سال 2020، تنها 16 درصد آن است. شکاف درآمدی بین این دو متوسط درآمد که در 1980 تنها اندکی کمتر از 4450 دلار بود با بیش از 26 برابر افزایش 118 هزار دلار شد. تحول این مناسبات را در نمودار بعدی آوردهام.
اجازه بدهید این یادداشت را با دو نمودار دایرهای تمام کنم. یکی بیان گر توزیع درآمد در زمانی است که به گمان من در بلغارستان سرمایهداری دولتی داریم و دومی هم زمانی است که اقتصاد بلغارستان هرچه باشد دیگر یک سرمایهداری دولتی نیست.
درنمودار 9، 10درصدیها تنها 21 درصد درآمد ملی را دراختیار دارند و طبیعتاً، 79درصد بقیه در کنترل 90 درصد جمعیت است و اما در نمودار 10، در اقتصاد بازاربنیان بلغارستان، سهم 10درصدیها با بیش از دو برابر افزایش به 44 درصد میرسد و آنچه که برای 90 درصد بقیه باقی میماند تنها 56 درصد از درآمد ملی است. یعنی در فاصلهی 1980 تا 2020 مکانیسمهایی دراقتصاد بلغارستان بهکار افتاد که باعث شده تا حدوداً یک چهارم از درآمد ملی- یعنی 23 درصد آن- از 90 درصدیها به سوی 10درصدیها سرریز شود.
فرودستان و فرادستان در شیلی
فرودستان و فرادستان در روسیه
فرودستان و فرادستان در چین
توزیع درآمد در ایران پس از انقلاب
فرودستان و فرادستان در تونس
فرودستان و فرادستان در ترکیه
فرودستان و فرادستان در امریکا
فرودستان و فرادستان در لهستان
[1] همهی اطلاعات آماری را از منابع زیر گرفتهام:
https://data.worldbank.org/indicator/NY.GDP.MKTP.CD
درود خدمت دکتر سیف
آقای دکتر سایت تلگرامی شما فعال نیست
باید از نظرات شما در زمینه های مختلف مطلع شویم ویاد بگیریم
لطفن سایت را فعال کنید.
پیروز و پایدار باشید.