اسناد تاریخی 
نهضت کارگری ایران: پیشرو در قیام، بیبهره از نتایج / خسرو شاکری
در آستانهی اول ماه مه، روز جهانی کارگر
________________________
– آیا جنبش کارگری ایران با توجه به بیش از یک قرن فراز و نشیب و رنج و دستاوردهای ناپایدار، اکنون به آن درجه از بلوغ، دانش سیاسی، توانایی و استقلال فکری رسیده است که بار دیگر به ابزاری برای به قدرت رساندن نیروها ی سیاسی عوامفریب و سرکوبگر که در داخل و خارج برای گرفتن قدرت به کمین نشستهاند تبدیل نشود؟

علی پاینده و گروه کوهنوردی کاوه / سعید انورینژاد
چرا گروه کاوه در تاریخ کوهنوردی و سیاسی ایران دارای چنان اهمیت زیادی است؟
ایدهی کلان پشت همهی این فعالیتها مشابهت بسیاری با ایدهی چرخ کوچک و چرخ بزرگ در جنبش چریکی دارد و گروه کاوه نقش فعالساز خود را بهخوبی و با آگاهی روشن، از زمان تأسیس خود به انجام رساند.

گلمحمد سخن میگوید / محمد صفوی
بهمناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
__________________
گزارش حاضر مربوط به یکی از نخستین گردهماییهای کارگران کارخانجات مختلف تهران در روزهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، در محل «خانهی کارگر» است. روزهایی که کارگران برای رهایی از ستم در پرتو آزادیهای بهدست آمده میتوانستند گرد هم آیند و خواستهها و مطالبات صنفی و سیاسی و مطالب هشدارآمیز خود را بیان کنند.

بازخوانی مبارزات کارگران بیکار در اصفهان بعد از انقلاب بهمن 57
اسناد تاریخی:
بهمناسبت اول ماه مه، یازدهم
اردیبهشت، روز جهانی کارگر:
گزارش حاضر، شکلگیری جنبش بیکاران در شهر اصفهان، در اسفند ماه 1357 را از قلم فعالانی که در سازماندهی و حمایت از جنبش بیکاران در شهر اصفهان نقش داشتند بازتاب میدهد.

کارگران از انقلاب بهمن 57 چه میخواستند؟
بهمناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر:
آنچه میخوانید تا حدود زیادی بازتاب تخیل جمعی کارگران از عدالت اجتماعی و اقتصادی است که انتظار داشتند در پی انقلاب در محیطهای کاری در جامعهی ایران شکل بگیرد؛ آرمانهایی که گمان میکردند با پیروزی انقلاب باید تحقق پیدا کند.

دفاعیات شکرالله پاکنژاد: پنجاه سال بعد / لیلا فغفوری آذر و شاهین نصیری
این دفاعیات بهنحوی آشکار و صریح نگرش سیاسی-اجتماعیِ نسل جدیدی از مبارزان چپگرای ایرانی را بازتاب میداد و شاید بتوان این متن را در جایگاه مانیفست چپِ نو و مستقل ایرانی ارزیابی کرد. چنانکه پاکنژاد در این دفاعیات بیان میدارد، چپ مستقل ایران نه وابسته به حزب توده و نه متأثر از خطوط سیاسی چین و شوروی بود.

وضعیت کارگران در دهههای 40 و 50 خورشیدی / محمد صفوی
بازخوانی گزارش «گوشهای از زندگی کارگران»، نوشتهی محمدتقی سلیمانی:
«گوشهای از زندگی کارگران»، عنوان گزارشی است که زندهیاد محمدتقی سلیمانی، فعال کارگری – سیاسی نوشته است. محمدتقی سلیمانی که بعد از فعالیت در کنفدراسیون دانشجویی در ایتالیا به ایران بازگشت و بهعنوان کارگر در تهران کار میکرد در این گزارش شرایط دشوار کار کارگران در کارگاههای کوچک تهران را در دههی 40 و سالهای آغازین دههی 50 بازتاب میدهد.

اسنادی از فرایند تشکیل «انجمن بینالمللی کارگران» / ترجمهی کامران نیری
بهمناسبت اول ماه مه (روز جهانی کارگر)
«انجمن بینالمللی کارگران» که به «بینالملل اول» معروف شد طی اجلاسی از کارگران و فعالان رادیکال از چند کشور اروپایی در تالار سنتمارتین شهر لندن در 28 سپتامبر 1864 تشکیل شد. «بینالملل اول» 12 سال دوام آورد و بهعنوان کانونی برای بحث و تبادل نظرات در جنبش کارگری جهت اتخاذ سیاستهای کارگری بینالمللی عمل کرد. «بینالملل اول» در مبارزات برای اصلاح حق رأی عمومی در انگلیس، برای کسب حقوق قانونی برای کارگران، در حمایت از موج اعتصاباتی که بعد از بحران 1866 بهراه افتاد، در جهت ایجاد اتحادیههای کارگری در کشورهای گوناگون و در همبستگی با مبارزات تودهای – از مبارزات ضدّ بردهداری در امریکا تا مبارزات استقلالطلبانهی ملی در ایرلند و در لهستان تا کمون پاریس – شرکت داشت. سرانجام تعمیق اختلافات بین طرفداران نظریات مارکس و طرفداران نظریات باکونین، آنارشیست روسی، باعث شد که بینالملل در کنگرهی 26 سپتامبر که در شهر لاهه هلند، با شرکت 65 نماینده از کشورهای آلمان، انگلیس، اتریش، استرالیا، امریکا، بلژیک، پرتغال، دانمارک و سوئیس برگزار شد، به انشعاب کشیده شود. رهبری منتخب این کنگره که مقرش در نیویورک تعیین شده بود، در اجلاسی در شهر فیلادلفیا به تاریخ 16 ژوئیه 1876 به انحلال بینالملل رأی داد.

آییننامهی تشکیل اتحادیهها: سندی از جنبش کارگری ایران / محمد صفوی
بهمناسبت اول ماه مه (روز جهانی کارگر)
نخستین تلاش سازمانیافتهی جنبش کارگری ایران برای عدالت اجتماعی و اقتصادی در اوایل قرن بیستم مدتی پس از تأسیس نخستین صنایع مدرن در آستانهی انقلاب مشروطیت پدیدار شد. از نخستین دورهی جنبش کارگری (1285-1290) که با اعتصاب کارگران شیلات بندر انزلی و تشکیل نخستین اتحادیههای کارگری آغاز شد تا بهاین سو، جنبش متشکل کارگری در دورههای مختلف با افتوخیز، بهاندازهی توان و میزان رشد کمّی و کیفیاش، در دفاع از حقوق عادلانهی کارگران و مزدبگیران کشورمان اقدامات تأثیرگذار و پرارزشی انجام داده است. در هر دورهای که حکومتهای اقتدارگرا و مستبد مرکزی دچار بحران و تضعیف شدند، جنبش کارگری نیز در همسویی با تلاش همگانی و ترقیخواهانهی مردم، برای حق تشکیل اتحادیهها و اعتصاب، هشت ساعت کار روزانه و بهبود شرایط کار، آزادی، قانونمداری، رفع تبعیض و نابرابری، بهداشت و ایمنی کار و سلامت عمومی، مسکن مناسب و مبارزه با بیسوادی و آموزش و پرورش و تأمین اجتماعی، امنیت شغلی و دموکراسیخواهی مبارزات پرافتخاری را انجام داده است.

دفاعیات اویگن لِوینه در دادگاه / ترجمهی میترا یوسفی
توضیح مترجم: اویگن لِوینه (Eugen Leviné) (۱۹۱۹-۱۸۸۳) یکی از رهبران جمهوری شورایی باواریا و عضو حزب کمونیست آلمان (KPD) بود. حزب کمونیست، ائتلافی از اسپارتاکیستها و تمام کسانی بود که منتقد سیاستهای حزبهای سوسیالدموکرات (SPD) و سوسیالدموکرات مستقل (USPD) بودند. آنها خواهان تعمیق خواستههای انقلاب نوامبر ۱۹۱۸، فرارَوی از «جمهوری آلمان» و سیاستهای سازشکارانه و پارلمانتاریستیِ سوسیالدموکراتها و نهایتاً حرکت به سمت «انقلاب سوسیالیستی» بودند. لوینه در ماه مارس ۱۹۱۹ به مونیخ فرستاده شد تا رهبری حزب در مونیخ و مسئولیت نشریهی «پرچم سرخ» را در آنجا بر عهده بگیرد. او زمانی به مونیخ رسید که پس از قتل کورت آیزنر (Kurt Eisner) – نخستوزیر منتخب شوراهای سربازان، کارگران و دهقانان – کشمکشی میان «جمهوری شورایی و پارلمانتاریسم» در جریان بود. در آخرین روزهای ماه مارس، مجلس ایالتی بایرن، یوهانس هوفمن (Johannes Hoffmann) از حزب سوسیالدموکرات را به عنوان نخستوزیر انتخاب کرد؛ اما در ۷ آوریل ۱۹۱۹، شورای مرکزی و شورای انقلابی کارگران در مونیخ، «جمهوری شورایی» اعلام کردند و هوفمن به بامبرگ گریخت.

از اعتصاب کارگران نفت در انقلاب 57 چه میآموزیم؟ / محمد صفوی
بهمناسبت سالگرد انقلاب بهمن 1357
با گذشت تقریبی هشت ماه از آغاز مبارزات عمومی مردم در بخشهای وسیعی از کشور علیه حکومت شاه، دو رخداد مهم و اسفناک، یکی واقعهی آتشسوزی سینما رکس آبادان در 28 مرداد 1357 و در پی آن کشتار 17 شهریور 1357 در میدان ژاله تهران، نقطهی آغازی برای شروع اعتصابات گسترده کارگران و کارمندان صنعت نفت ایران علیه حکومت شاه شد. از آن پس زمزمهی سازماندهی اعتصاب عمومی در میان کارکنان پالایشگاه و شرکت نفت در تهران و شیراز و اصفهان و تبریز و آبادان و دیگر مراکز صنعت نفت در جنوب آغاز شد .
کارکنان نفت شامل کارگران، کارمندان و مهندسان جوان و فعالان قدیمیتر کارگری که تجارب سازماندهی کارگری و اعتصابات موفق صنفی سالهای پیشین در پالایشگاه آبادان را با خود داشتند و بهویژه با تجربهی اعتصاب صنفی سال 1353در پالایشگاه تهران آشنا بودند، در مقطع انقلاب 1357 با ایجاد «کمیتههای مخفی اعتصاب» و ایجاد «کمیته ی هماهنگی» برای پیشبرد اعتصابات کارگری، فعالیتهای خود را آغاز کردند. در فضای ملتهب و انقلابی و دو قطبیشدهی آن دوران که نزد مردم در یک سو شاه بهعنوان دیکتاتور مظهر تمام بدیها بود و در سوی دیگر آیتاله خمینی قرار داشت ، جنبش کارگری بدون دیدگاهی منسجم و نظریههای سازنده دربارهی منافع مستقل خود و بدون اطلاع دقیق از اهداف و عملکرد رهبران مذهبی که در رأس انقلاب قرار گرفته بودند و از همه مهمتر، بدون منبع مالی مستقل ، صرفاً با چشماندازی که ساقطکردن حکومت شاه را در نظر داشت اعتصابات عمومی و سراسری را در تأسیسات نفتی ایران تا سرنگونی شاه سازماندهی کرد.
باز خوانی گزارش روزانهی زیر که گروهی از فعالان کارگری و کارگران و کارمندان جوان و متخصص و فنی در پالایشگاه آبادان د ر مقطع انقلاب – از مهر ماه سال 1357 تا مقطع سرنگونی شاه – تهیه میکردند تاریخچهای مختصر و کلی از شکلگیری دو اعتصاب بزرگ کارگران و کارمندان شرکت نفت ارائه میکند. این گزارش عملکرد کمیتههای مخفی اعتصاب، نحوهی سازماندهی و هدایت اعتصاب، شیوهی ارتباط و همبستگی، تنوع نیروهای موجود و تا حدودی نحوهی تأمین منابع مالی در شرایط نبود صندقهای مالی اعتصاب متعلق به کارگران را توضیح میدهد. همچنین این گزارش شکلگیری و فعالیت هستههای کوچک سوسیالیستی در میان کارگران پالایشگاه را آشکار میسازد و نحوهی همکاری بین آنان را از طریق «تشکیل کمیتهی هماهنگکنندهی اعتصاب» را بیان میکند.

شوراهای کارگری در کارخانههای ایران / کریس گودی / ترجمهی شاهین نصیری
در ماههای جولای و آگوست ۱۹۷۹ میلادی [تابستان ۱۳۵۸]، کریس گودی از چندین کارخانه در ایران بازدید کرد. در همین دوران، او توانست با کارگران، مبارزان و فعالانی که گرایشهای گوناگون سیاسی داشتند دربارهی شوراهای کارگری که پس از انقلاب بهمن شکل گرفته بودند بحث و گفتوگو کند. آنچه گودی بهطور خاص از خلال این مشاهدات دریافت، ظهور دوران شگفتآوری بود که کارگران صنعتی آن را تجربه میکردند. با این همه، او اذعان داشت که هر نگاهی از خارج – حتی همدلانهترین نوع آن – از ثبت و انتقال تجربیات مربوط به این دوران عاجز است. تا آنجا که او میتوانست ارزیابی کند، تلاشهای چندانی برای نهادینه کردن این تجربیات، کشف قواعد حاکم بر آنها یا ایجاد هماهنگی میان فعالیتهای شوراها در کارخانههای گوناگون صورت نگرفته بود. به نظر میرسید که به اندازهی تعداد کارخانهها اشکال متنوعی از «کنترل کارگری» (workers’ control) به وجود آمده باشد. این مقاله نمیتواند جای ثبت و بایگانی دقیق این رخدادها را که البته اکنون دیگر رنگ باختهاند بگیرد. اما نویسنده امیدوار است که از طریق این نوشته، درکی از این تجربههای رنگارنگ را به اشتراک بگذارد تا شاید در آیندهای نامعلوم با احیای موفق مبارزات، بار دیگر بازآفریده شوند.