طبقه و کار 
از اعتصابات کارگری اخیر چه میآموزیم؟ / شیرین کمانگر
(1)بازخوانی اعتصاب کارگران «کروز»:
حتی اعتصابهایی که صرفاً به رفع نیازهای معیشتی کارگران محدود میشود، در ابعاد وسیعتر بخش بزرگی از سیاستگذاریهای اقتصادی و نهادهای مربوط به آنها را به چالش میکشند. اهمیت تبیین اعتصابات کارگری در این است که میتوان هر مطالبهی اقتصادی مشخص را به سیاستهایی که موجد فقر، ارزانسازی نیروی کار، ناامنی شغلی و به بیان عامتر تشدید استثمار نیروی کار است، به ساختارهای کلی اقتصادی گره زد و بر همسرنوشتی گروههای مختلف کارگری تأکید کرد.

نکتههایی دربارهی اعتصاب اجتماعی / جرمی برچر / ترجمهی عرفان رشیدی
مقالهی حاضر در مورد اعتصابهایی کاربرد دارد که 1) اکثر شرکتکنندگان آنها در اتحادیهها یا سایر سازمانهای رسمی کارگری سازماندهی نشدهاند؛ 2) هدف اصلی نه فقط تأثیرگذاری بر کارفرمای بلافصل بلکه بر رژیم یا ساختار اجتماعی باشد. و 3) صاحبان قدرت برای چنین اقداماتی مشروعیت قائل نباشند. ما آنها را «اعتصابات اجتماعی» مینامیم.

توسعهی صنعتی، فرهنگ و سیاستهای طبقهی کارگر / والنتین مقدم / ترجمهی عطا رشیدیانی
مطالعهی موردی کارگران صنعتی تبریز در انقلاب ایران:
این مقاله با تلفیقِ تحلیلِ ساختاری و مصاحبه با یکی از اعضای بنیانگذار شورای رادیکال کارخانه[ها] در تبریز، به بررسی پیوندهای بین توسعهی اقتصادی، ساختار اجتماعی و سیاست طبقاتی میپردازد و نشان میدهد که اقدامات فرهنگی و اقتصادی، عاملی اساسی در درک آگاهی و سیاستِ طبقهی کارگر، و ظرفیت کارگران برای کُنش مستقل (بهعنوانِ بخشی از پرولتاریای صنعتی) و کُنش جمعی (بهعنوانِ بخشی از جنبش انقلابی تودهای) هستند.

گلمحمد سخن میگوید / محمد صفوی
بهمناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
__________________
گزارش حاضر مربوط به یکی از نخستین گردهماییهای کارگران کارخانجات مختلف تهران در روزهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، در محل «خانهی کارگر» است. روزهایی که کارگران برای رهایی از ستم در پرتو آزادیهای بهدست آمده میتوانستند گرد هم آیند و خواستهها و مطالبات صنفی و سیاسی و مطالب هشدارآمیز خود را بیان کنند.

صنفی، سیاسی است / پرویز صداقت
بهمناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
_________________
بدون حل تناقضهای بنیادی در عرصهی روابط قدرت در اقتصاد سیاسی ایران امروز امکان پاسخگویی مؤثر به مطالبات صنفی و معیشتی وجود ندارد. در چنین شرایطی میتوان با قاطعیت گفت صنفی سیاسی است و مطالبهی صنفی طبقات اجتماعی در ماهیت خود مطالبهگری سیاسی است.

سرگذشت بازنشستگان / کاظم فرجالهی
بهمناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر
_____________________
بحثی در ضرورت پیوند جنبش بازنشستگان با جنبش کارگران و سایر مزدبگیران ایران

جانهای ارزان / محمد صفوی
در آستانهی اول ماه مه، روز جهانی کارگر
______________________
تجربه و درسهای جنبشهای کارگری کشور ما و جهان و توصیهها و مقاولهنامههای نهادهای بینالمللی مرتبط به بهداشت و ایمنی کار نشان میدهند برای متوقف کردن خونریزی یکسویه و کاهش رنج کار و حوادث کار و بیماریهای شغلی و حفظ همهی جانها، به رسمیت شناختن تشکلهای واقعی و مستقل کارگری و استقرار دموکراسی سیاسی ابتداییترین و نخستین گام و مهمترین تلاشی است که میبایست انجام شود.

تاریخ نفسهای تازه میخواهد / نسرین هزاره مقدم
نقدی بر کتاب «از جنبش یخ تا حکومت کارگری» نوشتهی اکبر آذربایجانی

سرمایهداری، خودکارسازی و سوسیالیسم: کارل مارکس درباب فرایند کار / کامران نیری
در این جستار، بر پایهی نقد اقتصاد سیاسی مارکس استدلال خواهم کرد که خودکارسازی، شامل روباتیکسازی و رشد «اقتصاد گیگ»، گرایش تاریخیِ شیوهی تولید سرمایهداری است که عمیقاً ریشه در پویایی انباشت سرمایه و فرآیند کار دارد. شامل: یکم، رئوس نظریهی مارکس در باب خودکارسازی، دوم، نحوهی ارتباط نظریهی خودکارسازی مارکس با نظریهی انقلاب سوسیالیستی، سوم، برخی از جوانب توسعهی تاریخ سوسیالیستی و نظریهی خودکارسازی، چهارم، تلاش برای نظریهای یکپارچه در مورد جامعهی انسانی بهعنوان بخشی از بومسازگان سیارهی زمین و نه سرور مطلق آن.

لازمهی فرهنگی سازمانیابی تهیدستان شهری / گفتوگوی همایون ایوانی با محمد مالجو
چه کسانی را تهیدستان شهری قلمداد میکنیم؟ آیا تهیدستان شهری لایه معین و مستقل اجتماعی-اقتصادی را نمایندگی میکنند؟ کدام گرایشهای فکری و فرهنگی را با چه خواستها و مطالباتی دنبال میکنند؟ چه گفتمانهایی در میان تهیدستان شهری راه باز کرده و یا امکان راه گشودن دارند؟ آیا اساساً به شکلهای معینی از سازماندهی کنش جمعی اتکا دارند؟ و اگر آری، نقاط قوت و کاستیهای اشکال سازماندهی تهیدستان شهری کدامند؟ مکانیسمهای پیوند یا گسست این جنبش با جنبشهای دیگر و مشخصاً جنبش طبقهی کارگر کدامند؟

بهسوی سیاستی انتقادی دربارهی بیثباتکاری / کتلین م. میلار / ترجمهی علی راغب
این مقاله، ارزش و محدودیتهای بیثباتکاری را به شیوههای مختلفی که هم بهعنوان مفهومی نظری و هم سیاسی عمل کرده است، در نظر میگیرد. در آغاز، تکوین تاریخی این اصطلاح را در زمینههای جامعهشناسی و حوزههای همریشه دنبال میکنیم و در نهایت، رویکردی رابطهای بدین مفهوم را که ریشه در تحلیل شرایط خاص کار دارد، ارائه میکنیم. سپس انتقادهای ناشی از اثرات سیاسی (اغلب پنهان) این مفهوم را بررسی میکنیم.

نظریهی طبقه برای زمان ما / لیو پانیچ / ترجمهی آسو جواهری
از آنجا که در قرن بیستویکم سرمایهداری همچنان پابرجاست، مهمترین سؤالات برای تحلیل طبقه نهتنها باید بر تغییر ساختار طبقات سرمایهدار در سطح بینالمللی که بر طبقهی کارگر و متوسط نیز متمرکز باشد. بحث محوری مقاله این است که طرح چارچوبهای انعطافناپذیر جامعهشناختی برای مقولهبندی جایگاههای طبقاتی چندان سودمند نیست. در عوض باید به نکاتی توجه کرد که از مبارزات حال حاضر، پیرامون فرایندهای تشکیل طبقه و بهویژه امکانهای توسعهی اشکال جدید سازماندهی طبقهی کارگر آشکار میشود.