نقد / بازتاب 
مزد بردهوار بهجای مزد توافقی / نسرین هزاره مقدم
(1)بهمناسبت نحوهی تعیین حداقل دستمزد کارگران برای سال 1399:
امروز مزدبگیران از تصمیم دولت برای ابلاغ دستمزد 99 بسیار ناراضی هستند اما با توجه به فقدان امنیت شغلی و نابرخورداری از تشکلهای مستقل و نیرومند، توان اعتراض به تصمیم ناعادلانه و غیرقانونی دولت در همسویی با کارفرمایان، از آنان سلب شده است. اما سطح بحرانهای اقتصادی – اجتماعی امروز ایران بسیار عمقیافتهتر از آن است که بهسادگی شاهد تمکین به این دستمزد بردهوار باشیم.

«اوج» و تحول استتیک سینمای ایران / محمدعلی نراقی
نیمهی دومِ دههی نود در سینمای ایران، برههی اعتقادِ حاکمیت به سیاستِ استتیک و سیاستِ بازنمایی است. تبلورِ آن را در جشنوارهی فجرِ سیوهشتم شاهد بودیم، و از این رو این جشنواره یک بزنگاهِ تاریخیِ مهم در تاریخ سینمای بعد از انقلاب برای خواندنِ خطوطِ سرکوبِ استتیکِ اقتصاد سیاسیِ حاکم است.

دربارهی رابطهی نرخ استثمار با بهرهمندی از ثمرات تولید اجتماعی / کمال اطهاری
ارزیابی انتقادی مقالهی «نرخ استثمار: مورد آیفون»
در شرایطی که سرمایهداری بحرانزده آسیبهای بحرانهای خود را به اکثریت مردم جهان تحمیل میکند و آنها رنجش را تا مغز استخوان خود حس میکنند، شاید بتوان گفت از عوامل مهمِ پیروزیهای راست افراطی در کشورهای مرکزی، و شکستهای نیروهای رادیکال در کشورهای پیرامونی، دست برنداشتن بخشی از چپ از اینگونه سادهسازیها و نوستالژیی است که مقالهی «نرخ استثمار» نمونهوار آن است.

«شخصیت اقتدارطلب» آدورنو یا «لحظهی پوپولیستی» لاکلائو /علیرضا بهتویی
سال پیش انتشارات دانشگاه شیکاگو کتابی با عنوان «اقتدارگرایی، سه جستار در تئوری انتقادی» منتشر کرد[1] که در آن سه پژوهشگر دانشگاهی مطالبی دربارهی تفسیر مکتب فرانکفورت از دلایل رشد و برآمدن فاشیسم نوشتهاند. نقطه عزیمت نویسندگان کتاب، تئوریهای مکتب فرانکفورت و اندیشههای مطرح شده در کتاب «شخصیت اقتدارطلب» است. موضوع کتاب توضیح قدرتگیری دوبارهی راست افراطی در جهان امروز با استفاده از اندیشههای آدورنو و هوركهایمر است. کتاب «شخصیت اقتدارطلب» را تئودور آدورنو (Theodor W. Adorno) و ماکس هوركهایمر (Max Horkheimer) با همکاری تعدادی از همکاران امریکایی خود هفتاد سال پیش نوشتند.

از «ماه عسل» تا «عصر جدید» / امید منصوری
گذار از نمایش وجدان معذب به خواست واقعی ما:
گذار از برنامهی ترکیبی «ماه عسل» به «عصر جدید» پرسشبرانگیز است. گذار از برنامهی نخست به برنامهی دوم با عاملیت یک مجری سلبریتی حاوی نکاتی است که در اینجا تلاش میشود تاحدی مقدماتی توضیح داده شود. برنامهی «ماه عسل» که در ژانری اجتماعی ساخته شده بود، در پی ارائهی نمونههایی از سختکوشی، انتخابهای خاص و تاحدی «معنوی» در وضعیتی بود که گویا باید این امور برجسته شوند. زمان برنامه در ماههای رمضان و پیش از اذان مغرب یا پیش از افطار بود. در این لحظه، ناگهان صحنهای درخشان و لوکس خودش را بر مخاطب آشکار میکرد که پیونددهندهی فضای لاکچری و معنویت بود- به گفتهی خود علیخانی که از وجنات خود او نیز آشکار است، «صحنهای باشکوه».
او پس از اعلام پایان این برنامه، خبر از آغاز پروژهی «عصر جدید» داد. از اواخر زمستان 1397 تا اوایل تابستان 1398، این برنامه در شبکهی 3 سیما در روزهای شنبه و یکشنبه ساعت 22:30 دقیقه روی آنتن میرفته است- و قرار است در همین زمان، بازهم در سری جدید روی آنتن برود. حال، این برنامه چهگونه برنامهای است؟ این برنامه برمبنای تبلیغات آن «اولین و بزرگترین برنامهی تلویزیونی در ایران با نام عصر جدید و با حضور استعدادهای ویژه در زمینههای سرگرمی، هنری و مهارتهای ورزشی که از شبکهی سه پخش میشود. اگر دوست دارید در این برنامه شرکت کنید و استعداد خود را به نمایش بگذارید، باید بدانید که تنها راه روش پذیرش اولیه، ارسال ویدئو با استانداردهای تعریف شده است.» (سایت اختصاصی برنامهی عصر جدید)
اهمّ این استعدادها عبارتند از: مهارت و بازیهای ذهنی، مهارتهای جسمانی، خوانندگی، آکروبات، نمایش با لوازم ورزشی، شعبدهبازی و تردستی، پارکور، استعداد ویژه در نقاشی، نوازندگی و سازهای ابداعی، روبیک، بازیگری، دابسمش، مجریگری، تقلید صدا، نمایش تیراندازی، سایهبازی، استندآپ کمدی، بیتباکس، پانتومیم، عروسکگردانی، دوبله، حرکات نمایشی رزمی، حرکات نمایشی با توپ و در نهایت مهارتهای ورزشی، هنری و سرگرمی دیگری که شما دارید…» (همان
…

ادای حقّ مطلب دربارهی کارل پولانی / پت دِوین / ترجمهی محمدرضا فرهادی پور
گرت دیل، با انتشار سه کتاب (یعنی: یکم، کارل پولانی: زندگی چپگرایانه، دوم،کارل پولانی: نوشتههای مجاری، و سوم، بازسازی کارل پولانی: کندوکاو و انتقاد) به دنبال انتشار کتاب دیگرش در سال 2010 با عنوان کارل پولانی: محدودیتهای بازار، خودش را در حکم پولانیشناس سرآمد در نوشتههای انگلیسی جا انداخته است. کتاب زندگی چپگرایانه یک زندگینامهی دقیقِ تحقیقی در باب امور فکری و سیاسی و شخصی پولانی است که بر همهی منابع منتشرشده و منتشرنشدهی موجود بنا شده است و تا آیندهی قابلپیشبینی مرجع معیار باقی خواهد ماند. نوشتههای مجاری (با مقدمهی گرت دیل و به ترجمهی آدام فابری) بر نخستین نوشتههای پولانی در مجارستان تا سال 1919 متمرکز است، نیز شامل مطالبی از دوران حضورش در وین و لندن و کانادا. این سهگانه با کتاب بازسازی کارل پولانی تکمیل میشود که دوباره به دغدغههای اصلی پولانی در طول زندگیاش (در فاصلهی سالهای 1886 تا 1964) بازمیگردد و در بستر تاریخی و فکریشان قرارشان میدهد و چگونگی تغییر رویکرد پولانی در قبالشان را تحلیل میکند و نتایج او را در پرتو پژوهشهای بعدی ارزیابی میکند. کتاب محدودیتهای بازار را اگر چهارمین کتاب در نظر بگیریم، همراه با سه کتاب پیشگفته، تصویری ماهرانه از این موضوعات را به نمایش میگذارد و دستآورد عالمانه و فکری برجستهای ارائه میدهد.

قدرت حقیقت، قدرت دروغ و سیاستورزی واقعبینانه / مانی پارسا
اشاره:
سی سال از سقوط دولتهای اقماری شوروی در اروپای شرقی میگذرد، هرچند به نظر نمیرسد اکثریت مردم این کشورها چندان از این واقعه متأسف باشند، اما از وضع موجود ناراضیاند و از آن مهمتر نگران آینده.[1] این نارضایتی حتی گاه به شکل عصیان در برابر انسداد وضع موجود و گرایش به بدیلهای پوپولیستی – نوفاشیستی پدیدار شده است.
بهراستی در این کشورها پیشتر چه گذشته بود، این گذشته چه نسبتی با سوسیالیسم داشت و چرا سقوط 1989 پیشاپیش داغ شکست تازهای بر جبین داشت؟

چرا پوپولیسم چپ کافی نیست؟/ وینسنت ناوارو / ترجمهی احمد سیف
پاسخ به شانتال موف:
پیشرویهای چشمگیر جنبش کارگری در فاصلهی 1945 تا 1978 (دورانی که اغلب بهعنوان دوران طلایی سرمایهداری از آن یاد میشود) و گسترش چشمگیر حقوق اجتماعی، سیاسی و کارگری که این جنبشها در دو سوی آتلانتیک شمالی (امریکای شمالی و اروپای غربی) به دست آوردند، به واکنش دستگاه اقتصادی و مالی و همین طور سیاسی و رسانهای انجامید – که تأثیرات بسیار داشت. این دستگاهها سیاستهایی کلاً موسوم به سیاستهای نولیبرالی علیه جنبش کارگری تدوین کردند که بهطور جدی از قدرت جنبشهای کارگری کاست و حقوقی را که در طول چند دهه به دست آورده بودند کاهش داد.

کالاییسازی در آینهی گفتمان نقد: پالایش یا آلایش؟ / محمد مالجو
«دستکم در چندین سال گذشته برای توصیف سیاست اقتصادی دولتها در واگذاری برخی از خدمات عمومی به سازوکار بازار آزاد اصطلاحاتی مانند ʼکالاییسازیʻ […] رواج یافتهاند». این گزاره دربارهی فضای فکری در ایران بهتمامی صحت دارد. اصطلاح کالاییسازی در ایران هم رواج یافته است هم تثبیت شده است، حتا در فراسوی عزیمتگاه چپگرایانهی نخستین مروجان چنین اصطلاحی در ایران. از قبلترها کاربست مبحث کالاییسازی برای نیروی کار میان نیروهای چپ البته کمابیش شایع بود. اما اصطلاح کالاییسازی در ایران طی حدوداً یک دههی گذشته بهشدت کاربرد یافته است و برای طیف وسیعی از فعالیتها و حوزهها به کار میرود، از عقبنشینی دولت در ارائهی رایگان برخی خدمات اجتماعی نظیر آموزش عمومی و آموزش عالی و بهداشت و درمان و سلامت تا حوزههایی نظیر هنر و دانش و فضای شهری و محیطزیست، نه فقط در حلقههای فکریِ نیروهای مترقی بلکه از آن نیز مهمتر در سطح جنبشهای اجتماعی. اصطلاح کالاییسازی به جزئی از زبان بخشهایی از مردمان در منازعه با طبقهی مسلط و قدرت سیاسی مستقر بدل شده است و ازاینرو یک بار دیگر چنین ادعایی را به اثبات رسانده است که اگر نیروهای فکریِ چپ جای درستی را نشانه بگیرند از جامعه نیز جوابِ مساعد خواهند گرفت.

اَبَرماریوت یا روح آفرینشگر؟ / شاهین نصیری
جان گری و پرسش از آزادی:
… درک گری از آزادی در گفتمانی جای میگیرد که در آن میدانِ معنایی آزادی پیشاپیش به دو قطب آزادی منفی و مثبت تقسیمبندی شده است. ساختمان فکر او در گفتمانی مسلط پایهریزی میشود و تقسیمبندیهای او از مرزهای روششناختیِ خوانش غالب از آزادی پرده برمیدارد. اما، غلبهی یک خوانش خاص از آزادی به این معنا نیست که راههای دیگری برای اندیشیدن به آزادی وجود ندارند. بهعنوان مثال، آیا این امکان وجود ندارد که ما آزادی را در بطنِ تواناییهای آفرینشگر انسان که از طریق آنها چیزها و روابطی را که پیش از این وجود نداشتهاند میفهمد و میآفریند، جستجو کنیم؟ بهراستی، آیا انسان تنها و تنها به دنبال حل تضادِ درونی خود و معنابخشی به زندگی است؟ آیا این تنها ویژگی صرفاً «انسانی» اوست؟ به گمان من، انسان از تواناییهای دیگری چون نمایاندن، بازنمایاندن، سنجیدن، شمردن، محاسبهکردن، انگاشتن، پنداشتن، آفریدن، سخنگفتن، ساختن، گردآوردن، همگذاری کردن (assemble)، تطبیق و تنظیمکردن، بناکردن و ویرانکردن و بازساختن نیز برخوردار است. تمامی این کنشها در تواناییهای زبانی، فنی و هنری ما تجلی مییابند.

چرا باید از انقلاب 57 دفاع کرد؟ / فاطمه صادقی
آیا انقلابکردن بیهوده است؟ آیا انقلاب 57 بیهوده بود؟ آیا حاصل هیجان تودهایِ مردمان دیوانه و خشمگینی بود که نمیدانستند دارند خود را به هلاکت میافکنند؟ آیا موتور جلوبرندهی تاریخ بود یا انقلابی ارتجاعی برای حاکمکردن سنتیترین و محافظهکارترین اقشار جامعه بر امور همگانی؟ آیا انقلاب 57 قابل پیشگیری بود؟ آیا ضدیت با زنان در ذات این حرکت بود؟ آیا انقلاب 57 قابلدفاع است؟ چهگونه میتوان از آن دفاع کرد؟

مباحثهای دربارهی مالیگرایی / مایکل رابرتز و سردبیران مانتلی ریویو / ترجمهی احمد سیف
یکی از مهمترین موضوعاتی که در نقد سرمایهداری متأخر موردتوجه اقتصاددانان دگراندیش بهویژه طیفی از اقتصاددانان مارکسیست قرار داشته است موضوع مالیگرایی Financialization در اقتصادهای سرمایهداری پیشرفته طی دهههای اخیر بوده است. این دیدگاه موردانتقاد برخی دیگر از اقتصاددانان مارکسیست قرار گرفته با این استدلال که در این گفتمان تمرکز از استثمار و خلق ارزش به حوزهی مالی کشانده شده است. دو یادداشت زیر خلاصهای از هر دو دیدگاه را ارائه میکند.