نقد / بازتاب 
سلطنت، نامشروعتر از هر زمان دیگر / مریم دژمخوی
سلطنتهای پسامشروطه در ایران از اختیارات فراقانونی بهرهمند بودند، تولید شهروندان کنترلشده و قابل حکمرانی را در دستورکار داشتند و در لحظات بحران اقتصادی و اجتماعی نه تنها شهروندان را وامینهادند بلکه در صورت لزوم به خشونتورزی در قبال آنان روی میآوردند. درواقع، نه تنها سیستم حمایت از شهروندان در پادشاهی مشروطه ایران احیا نشد بلکه توسل به زور و امکانات سرکوب در سلطنتهای پسامشروطه به طرز معنیداری بسط پیدا کرد.

خودفرمانی، جمهوریخواهی، انتگراسیون و باقی بقایای نظری / محمد حاجینیا
نگاهی انتقادی به طرح نظری محمدرضا نیکفر

امتناع اندیشهی فرهنگی: پاسخی به اندیشمندان ایرانشهرگرا / احمد محمدپور
بحثی دربارهی اهمیت بازگشت به مفهوم «فرهنگ»، بهمثابه مفهومی کاملاً انسانی و اخلاقی که ما را از درگیریهای بیپایان نظری و مفهومی بر سر واژههای عموماً مبهم چون «ملیت»، «ملت» و «قومیت» نجات میدهد، همراه با پاسخهایی به «ناسزانامه» سیدجواد طباطبایی و یادداشت حمید احمدی در نقد کثیرالمله خواندن ایران.

فروکاستن تاریخ به برساختههای ذهنی / پیمان وهابزاده
بهمناسبت 19 بهمن سالگرد حماسهی سیاهکل
_____________________
مروری بر کتاب «فراخوان به سلاح: انقلابیون مارکسیست ایرانی» اثر علی رهنما
کتاب با شاخوبرگ تمام این تز را میپروراند که افول چریکهای فدایی خلق در سال ۱۳۵۵ به دلیل پذیرش تئوریهای جزنی بود. از یک کار پژوهشی، به ویژه دربارهی چریکهای فدایی خلق با آن ادبیات غنیاش، انتظار میرود تاریخ را به شیوهی تازهای آزمایش و تفسیر کند. با این همه، حاصل کار رهنما فروکاستن تاریخ، تئوریها و عملیات چریکهای فدایی خلق به یک تعارض عمیق و آشتیناپذیرِ درونسازمانی است که عمدتاً برساختهی ذهن خود اوست.

مطلق هگل بهمثابه آغازی نو / رایا دونایفسکایا / ترجمهی علی رها
در آغاز کلام بود، نه چون یک فرمان، که بهسان سخنی فلسفی که ناگهان در هوا دود میشود. رهایی خود-تحرکی ایدهی مطلق خود را میگستراند، اما نه در سکون، بلکه بدانگونه که با آمیختگی کامل در منفیّت، از همان نخستین بند از بیست و هفت بند فصل پایانی علم منطق، درمییابیم که ایدهی مطلق دربردارندهی «عالیترین تعارض در درون خود است.»

جنبش ژینا و هنر اعتراضی / نسرین طالبی سروری
پارادایم اخلاقی تولید اثر و مسألهی وساطت:
_________________
نمیتوان روایتهای مقاومت در جنبش كنونی را یكپارچه قلمداد كرد و واجد ویژگیهایی یكسان دانست، اما بسیاری از آنها با محوریت نمایش بدنِ سركوبشده و شكنجهشده، و نمایش تجمیع بدنها شكلگرفتهاند و اكثراً در قالب پرفورمنسهایی نمودار میشوند كه متضمن حضور ایرانیهای داخل و- بهخصوص- خارج از ایران است.

از مغاک عصر ظلمت / شیرین کریمی
نقد گفتوگوی بیژن عبدالکریمی با پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز با عنوان
«زن، زندگی، آزادی شعاری است که با سنت تاریخی ما نسبتی ندارد»
_______________
«زن، زندگی، آزادی» فقط یک شعار نیست و به زبان مشترک تمام آزادیخواهان جهان و به نوعی سبک زندگی تبدیل شده است و نمیتوان آن را به حزب، شخص، منطقه یا اندیشهای خاص تقلیل داد و نفی کرد.

زن–زندگی-آزادی: انقلاب ملی یا انقلاب مردم؟ / ابراهیم توفیق و سیدمهدی یوسفی
اگر نگوییم از هنگام جنبش سبز، حداقل از دی ماه 1396 با خیزشهای متناوب بازپسگیریِ برابریخواهانهی سیاست از سوی مردمی در حال ساخته شدن روبرو هستیم. «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» تنها انکار انحصارگران امروزین سیاست نیست؛ آنگاه که از منظر زن-زندگی-آزادی به آن بنگریم، با انکار همهی آن آرمانشهر (دقیقتر: ویرانشهر)سازیهایی مواجه میشویم که بر اساس دوگانههای شرق-غرب، سنت-تجدد، سکولار-دینی، باستانگرا-اسلامگرا… برساخته شده و لحظهی حال ما را میان گذشتهها و آیندههای مجعول منجمد ساخته و به تعلیق درآوردهاند؛ بازپسگیریِ سیاست، رفع تعلیق از اکنون و تبدیل اکنون به موضوع نزاع برابریطلبانه است.

انقلاب بدون ترانه ناممکن است / پیمان وهابزاده
از یک سو جستجوی مسلحانه و آزادیبخش و از سوی دیگر جستجوی هنری و آزادیخواهانه، این دو در واقع در تمنای یک چیزند. ما باید به این روحیه بازگردیم و آزادی را طلب کنیم. بنابراین با شعار پاریس ۱۹۶۸ همصدا شویم، «تمامی قدرت به پنداشت!»

خیزش ژینا و میل به تمدن ناسرکوبگر / هیمن رحیمی
خیزش ژینا یک رویداد مستمر رهاییبخش است که در یک بستر اجتماعی بزرگ و در امتداد خیزشهای 88 و 96 و 98 قرار دارد و همهی سرکوبشدگان تمدن سرکوبگر را فراخوانده و غریزهی حیات را نه برای سلطهی اصل واقعیت بلکه برای اصل لذت و میل به رهایی میطلبد. پیروزی نبرد به استمرار مبارزه و اتحاد کلیهی سرکوبشدگان نیاز دارد. رویدادهای رهاییبخش در استمرار است که به پیروزی میرسند.

«انقلاب در انقلاب» واپسگرایانه! / بهزاد کریمی
در نقد استنتاج ایرانشهری سیدجواد طباطبایی از جنبش «زن – زندگی – آزادی»:
سیدجواد طباطبایی در نوشتاری با عنوان «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» به ابراز نظر پیرامون جنبش «زن – زندگی – آزادی» پرداخته و این جنبش انقلابی را نشانهی حقانیت تز ایرانشهری معرفی کرده است؛ تزی که ایشان از دیرباز به دفاع از آن شهرهاند. یادداشت حاضر به نقد این نوشته و دیدگاه ایرانشهری ناظر بر آن اختصاص دارد.

چرا کسانی مطالبات زنان را به چهلوسه سال اخیر محدود میدانند؟ / سیامک زندرضوی
تعریضی بر یک گزاره از محمد فاضلی:
_____________________
بهتر است همه به خاطر داشته باشیم تلاش زنان برای حقوقی انسانی و برابر با مردان نه 43 سال، بلکه بیش ازیک سده تداوم دارد.