نقد اقتصاد سیاسی

برچسب: حامد سعیدی

ناموزونی در خیزش ژینا، پیشاهنگی در کردستان / حامد سعیدی

کردستان هم آغازگاه و پیش‌قراول خیزش انقلابی ژینا بود که شعله‌های آن سرتاسر ایران را درنوردید و هم در طول این مدت از بسیاری لحاظ پیشگام و سازمان‌یافته‌تر از سایر مناطق ایران در حال پیکار، مقاومت و پیش‌روی بوده است. این پدیده بیانگر گسستِ مکانی‌ـ‌فضایی، ناهم‌پیوندی و عدم تعادلِ ضرب‌آهنگِ مبارزه‌ی سیاسی در امتداد زمان و مکان اس و روش مواجهه با این امر مستلزم درک و تحلیلی انتقادی از جلوه‌های ناموزون و ناهم‌زمان در کردارها و کنش‌گری‌های اجتماعی و سیاسی است.

بلوک تاریخی گرامشی / دریک بوثمن / ترجمه‌ی حامد سعیدی

به موازات تبیین ‌و تحلیل خیزش‌ها و اعتراضات و اعتصابات جاری، لازم است هم از حیث نظری و هم در پراتیک مبارزاتی، به فکر ترسیم و شکل دادن به یک بلوک قدرت بود؛ بلوک گسترده‌ی ضدسرمایه‌داری که نیروهای کار و زحمت، زنان، جوانان، به‌حاشیه‌رانده‌شدگان، اقلیت‌های تحت ستم و محرومان جامعه را گرد هم آورد.

شوق یک خیز بلندِ زنان / حامد سعیدی

غلیان‌های پرتنشی که در اعماق جامعه‌ی ایران پیوسته در جریانند و هرازگاهی در برهه‌های مشخصِ تاریخی سر بر می‌آورد، این‌بار به شکل متفاوت‌تری فوران کرد. با این‌که انبوهی از تنش‌های اجتماعی و سیاسی ـ برآمده از بحران‌ها و انسدادهای ساختاری و ادواری دائماً تشدید شده ـ با هم تلاقی کردند و گستره و عمیق این خیزش سراسری را شدت بخشیدند.

درباره‌ی سرمایه‌داری دانشگاهی / باب جسوپ / ترجمه‌ی حامد سعیدی

این مقاله روند فزاینده به‌سوی سرمایه‌داری آکادمیک/دانشگاهی و روش‌های بنگاه‌سالارانه‌ی سودمحور در زمینه‌های آموزش و پژوهش را به بحث می‌گذارد. این امر زمانی رخ می‌دهد که دانشگاه‌ها به طرق مختلف و تحت فشارهای مالی، اداری و ایدئولوژیک، کم‌تر شبیه مراکز آموزشی و تحقیقاتیِ بی‌طمع عمل می‌کنند و بیش‌تر شبیه بنگاه‌های اقتصادی‌اند که هدف‌شان بیشینه‌سازی درآمد و/یا ارتقای رقابت‌پذیری اقتصادیِ فضاهایی است که در آن فعالیت می‌کنند.

ژئوپلتیک جدید امپراتوری / جان بلامی فاستر / ترجمه‌ی حامد سعیدی

امیدهایی که در این شرایط تیره باقی می‌ماند ایجاد یک جنبش صلح جهانیِ نوین است؛ جنبشی که تصدیق کند آنچه در نهایت باید بر آن تفوق یافت، نمونه‌ی خاصی از امپریالیسم و جنگ نیست، بلکه عبور از نظام اقتصادیِ جهانی‌ای است که از نظامی‌گری و امپریالیسم تغذیه می‌کند. هدف صلح را باید در ایجاد جهانی دانست که متضمن برابری اساسی باشد و در آن استثمار جهانی و ژئوپلتیک امپراتوری دیگر اهداف اصلی نیستند. دیرزمانی است که چنین نظم تساوی‌طلبانه‌ی رادیکالیْ «سوسیالیسم» نام دارد.

جنگ در اوکراین، بازآرایی در نظم جهانی / حامد سعیدی

اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، در سخنرانی در پارلمان این کشور گفت، تهاجم روسیه به اوکراین آغاز یک «چرخش دوران را در تاریخ قاره‌ی ما رقم زد» و افزود: «جهان از این پس، دیگر جهان پیش از آن نیست.» آری! این واقعه تبلور فصل نوینی از چرخشی‌های تاریخی در سطح روابط بین‌المللی است. تهاجم امپریالیستی روسیه به اوکراین پدیده‌ای ابتدابه‌ساکن نبود و در خلأ هم حادث نشد. این رخداد حلقه‌ای از سلسله‌ی‌ تغییر و تحولاتی است که طی دو دهه‌ی گذشته در ساختار نظم جهانی ایجاد شده و تعادل نظم بین‌المللی را برهم زده است.

هشت گام در روش دیالکتیک مارکس / برتل اولمن / ترجمه‌ی حامد سعیدی

آنچه در مورد دیالکتیک فهم می‌شود اغلب به ترتیب ارائه‌ی آن بستگی دارد. این مقاله با فلسفه‌ی روابط درونی آغاز می‌کند، که در آن همه‌چیز از حیث روابط و فرایندها درک و فهم می‌شود، و فرایند انتزاعِ هم‌بسته‌اش، که ما را قادر می‌سازد بر روی بخش‌هایی از این روابط و فرایندهایی که برای مطالعه‌ی مسائل مورد بحث مناسب‌اند تمرکز کنیم و آن را منفک سازیم. تمام گام‌های دیگری که مارکس در روش دیالکتیکی خود برمی‌دارد، مانند «قوانین دیالکتیکی»، «پژوهش»، «خودروشن‌سازی»، «بازنمایی» و «همانی نظریه و عمل»، فقط به همان خوبی‌ای که بر اساس این شالوده‌ها انجام می‌دهد، می‌تواند کار کند.

گرامشی، به‌عنوان نظریه‌پرداز فضایی‌سازی در تحلیل / باب جسوپ / ترجمه‌ی حامد سعیدی

در این مقاله پس از معرفی مفاهیم فضا، مکان و مقیاس، نشان می‌دهیم که هر سه‌ی [این مقوله‌ها] مرتبط است با تحلیل گرامشی از مسائلی هم‌چون زبان، اهمیت تاریخی کلیسای کاتولیک، نقش روشنفکران، جهان‌وطنی، طبقه و مبارزه‌ی طبقاتی، آمریکایی‌گرایی و فوردیسم، سرشت دولت ایتالیا، پایگاه‌های اجتماعی قدرت دولتی، ژاکوبنیسم، انقلاب پاسیو و هژمونی. در این مقاله نتیجه گرفته می‌شود که علاقه‌ی گرامشی به مکان، فضا و مقیاس صرفاً آکادمیک نبود بلکه به تجزیه‌وتحلیل وی از اقتران‌های انقلابی مربوط می‌شود.

اقتصاد ژئوپلیتیکی نفوذ چین در ایران / حامد سعیدی

امپراتوری سرمایه و توسعه‌ی ناموزون
__________________
در نتیجه‌ی درهم‌آمیختگی اقتصاد ایران در اقتصاد چین، اولی هم‌چنان منبع استخراج و تولید انرژی و مواد خام باقی مانده است و دومی فرایند پرشتاب صنعتی‌سازی اقتصادی را طی می‌کند. در تحلیل نهایی روابط اقتصادی و سیاسی چین و ایران در خدمت بازتولید مناسبات اجتماعی تولید سرمایه‌داری، بازتولید مناسبات طبقاتی و بازتولید ساخت قدرت در هر دو کشور جهت تداوم سلطه‌ی طبقه‌ی سرمایه‌دار و ذی‌نفعان در حاکمیت سیاسی بر اکثریت توده‌های کارگر و فرودست جامعه است

سرشت‌نشان‌های نولیبرالیسم در ایران / حامد سعیدی

درس‌های یک قرن:
در این رساله، از منظر سنت مارکسیِ نقد اقتصاد سیاسی با پژوهیدن این پرسش که چرا دولت (و نهادهای فرادولتی)، به‌رغم اجرای سه ‌دهه لیبرالیسم اقتصادی، همواره بازیگر اصلی در سپهر اقتصادی بوده است و منابع اصلی مالی و تولیدی را در کنترل دارد، به شناخت و بازنمایی خصیصه‌های تعیّن‌یافته‌ و وجه‌ممیزه‌ی نولیبرالیسم در جمهوری اسلامی می‌پردازیم.

اقتصاد سیاسی حضور سپاه پاسداران در صنعت نفت و گاز ایران / حامد سعیدی

این پژوهش در پی ریشه‌یابی عوامل اقتصادی و سیاسی دخیل در حضور سپاه در اقتصاد در ارتباط با فرآیند توسعه‌ی تاریخی اقتصاد سیاسی سرمایه‌داری ایرانِ پساانقلاب است… به‌طور مشخص، هدفْ توضیح این مسئله است که چگونه (i) بازساختاربندی اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی با هدایت‌گری دولت، (ii) از رهگذر اجرای سیاست‌های اقتصادی نولیبرالی در سپهرهای مختلف اقتصادی، به‌خصوص بخش انرژی و (iii) به میانجی رقابت در میان جناح‌های درون‌حکومتی در حوزه‌ی عمومی جامعه، در پیوند و تعاملی ارگانیک با هم بسترساز شرایطی بوده‌اند که از درون آن سپاه به‌عنوان یک نهاد نظامی به یک بازیگر داخلی قدرتمند در صنعت نفت و گاز تبدیل شده است.

زمینه‌های ظهور و گسترش اسلام سیاسی / حامد سعیدی

مبالغه‌آمیز نخواهد بود اگر جهانِ چند دهه‌ی گذشته را عصر سرآمدی گفتمانِ «اسلام سیاسی» قلمداد کنیم؛ برهه‌ای از تاریخ معاصر که تحولات سیاسی و اجتماعی در خاورمیانه و نیز بازتاب‌ گسترده و بلاواسطه‌ی آن در برهم‌کنش‌های روابط‌ بین‌المللی، به نوعی حول نقش‌آفرینیِ نیروهای سیاسی اسلام‌گرا رقم خورده است. با آن‌که در بازه‌ی زمانی فرآیند «استعمارزدایی»، با رشد جنبش سوسیالیستی و نیز پاگرفتن جریانات مترقی و سکولار در خاورمیانه، به‌خصوص دوران شکوفایی احزاب کمونیست و نیز قدرت‌گیری جمال عبدالناصر در مصر و گستره‌ی تاثیرات آن‌ها، چشم‌انداز امیدبخشی برای رهایی از چنگال سلطه‌گری امپریالیسم طلوع کرد، در مقابل اما، با تسخیر قدرت سیاسی از سوی اسلام‌گرایان سیاسی و برنهادن دوره‌ای قهقرا و سیاه بر جامعه‌، و به همین سیاق عروج قارچ‌وار فرقه‌های سیاسیِ اسلامی و جهادگرا در منطقه، به‌موازات سیاست‌های جنگ‌افروزانه‌ی امپریالیستی و تحمیل جنگ و ویرانی، افق روشنی‌بخشِ خاورمیانه را مجدداً تیره و تار ساختند.

به‌ همین قیاس، با وجود این‌که خیزش‌های انقلابی در خاورمیانه و شمال آفریقا از 2010 به این‌سو با سرنگونی شماری از دولت‌های دیکتاتور منطقه، «جهان عرب» را یک‌سره به لرزه درآورد و موجی از شور و آزادی در نیل به رهایی از استبداد و بی‌عدالتی را شکوفا و خون تازه‌ای را در شریانِ مبارزات رهایی‌بخش تهی‌دستان جاری ساخت، منتها رفته‌رفته و با میلیتاریزه‌شدن منطقه و قدرت‌گیری جریانات اسلامی، یأس و نومیدی بار دیگر بر این جوامع مستولی یافت و آمال و آرزوی مردم به‌پاخاسته‌ را برای دوره‌ای دیگر به تاریکستانی دهشتناک مبدل ساخت. این منطقه اکنون در آتش جنگ‌های خونین و مرگ‌بارِ فرقه‌ای و مداخلات نظامی دولت‌های امپریالیستی و ارتجاعی منطقه می‌سوزد و به‌ تبع‌ آن، به میدان تاخت‌وتاز جریانات شبه‌نظامی اسلام‌گرا تبدیل شده است. دهه‌هاست که این جریانات متحجر به صورت پارادوکسیکال، گاهی در خدمت و هم‌سویی با قدرت‌های امپریالیستی و گاهی در تقابل و تضادِ نیم‌بند با آنان، به بازیگران اصلی در ساحت سیاست‌های ژئوپلتیکیِ منطقه‌ای و جهانی درآمده‌اند.

روند تحولات طوری در پسِ یکدیگر حادث شده‌اند گو اینکه بعد از هر خیز برداشتنِ نوید‌بخشِ توده‌های محنت‌زده‌، دنیایی پر از کابوس و جنگ‌های پیاپی در انتظار آن‌ها کمین کرده است. اوضاعِ آشفته چنان وارونه‌وار به دیده می‌آید انگار برخاستن برای فراروی از وضع‌موجود، واپس‌گرایی و توحش را در دامن خود خلق می‌کند. تحولات به‌شکلی حیرت‌آور رخساری واژگون به‌خود گرفته‌اند، طوری‌که ظاهراً تمامی تضادها و ناسازه‌های درون‌مایه‌ی نظام سرمایه‌داری، از زیر پوستِ خاورمیانه‌ برون‌ریزی می‌کنند و رخ می‌نمایانند. سالیان مدیدی‌ است که بیم و امیدها در هاله‌ای از ابهام بر فراز این جوامع در گشت‌‌وگذار است.