برچسب: خاورمیانه

مردم لبنان چه میخواهند؟ / جوزف ضاهر / ترجمهی مرجان نمازی
سرودهای اعتراضی در خیابانهای لبنان طنینانداز شده است. لبنان شاهد بزرگترین جنبش مردمی در طول دهههای گذشته است. این جنبش و این سرودهای اعتراضیاش نظام سیاسی و اقتصادیای را هدف گرفتهاند که کثیری از مردم را فقیر و اندکشماری را غنی کرده است.

بهار طولانی عربی / گفتوگو با ژیلبر اشکار / ترجمهی سودابه رخش
گفتوگو با ژیلبر اشکار درباره قیامهای سودان و الجزایر
ماه گذشته پس از سالها سلطهی ضدانقلاب و خونریزی بارقههایی از امید در خاورمیانه پدیدار شد. در الجزایر و سودان مردم علیه رژیمهای خودکامهی عبدالعزیز بوتفلیقه و عمر البشیر بهپا خاستند. و در این زمینه هر دو موفق بودند: هر دو رهبر برکنار شدند و حکومتهای چنددههای آنها به پایان رسید. ولی معترضان به قیامشان ادامه دادند، چون ساختار اصلی قدرت این دو رهبر، مثل مصر بعد از انقلاب 2011، دستنخورده ماند. شرایط مادی پیشبرندهی قیامها هم تغییری نکرد: دستمزدهای نازل، بیکاری گسترده، ناامنی، و فقدان آینده برای جوانان، ناشی از الگوی تعدیل ساختاری که صندوق بینالمللی پول بر این کشورها تحمیل کرد.

افراطگرایی و پایان مدرنیسم / فیصل دراج / ترجمهی رحیم فروغی
برخی حکیمان میگویند: «افروختن یک شمع، بهتر از نفرین به همهی تاریکیها است». این سخن با همهی نجابتی که در آن است به شکل دیگری نیز تدوین میشود: «گرامیداشت یک شمع و از یاد بردن همهی تاریکیها، سهیم شدن در خاموشکردن همان یک شمع است». در جهان عرب چه بسا مسایلی هست که به این تاریکی و شمعهای تنها احاله داده میشود، البته با یک تفاوت بنیادی که پایهاش آشکاربودن تاریکی و آشفتهبودن شمعها است، خواه کمشمار باشند و خواه پرشمار.

انقلاب بدون انقلابيون / آصف بیات
بحث دربارهی كل كتاب «انقلاب بدون انقلابيون» بسیار مفصل است و من فقط سعي ميكنم يكي از بحثهاي مهم كتاب را باز كنم. راجع به اين صحبت نميكنم كه چرا اين انقلابها صورت گرفت و علل آن چه بود، بلكه تمركزم بر اين نكته است كه معناي اين انقلابها چه بود و چرا نهايتاً شكل کنونی را به خود گرفت. هدفم عبارت است از بررسی اين انقلابها هم از نظر تاريخي و هم از نظر تطبيقي، در مقایسه با انقلابهاي اواخر دههی 1970 نظير انقلاب ايران و انقلاب نيكاراگوئه.

ترکیهی اردوغان / مایکل رابرتز / ترجمهی احمد سیف
حکمرانی اردوغان حالا دیگر تثبیت شده است. تا به همین جا او یک همهپرسی را هم که قدرت رئیسجمهور را افزایش داد با موفقیت از سرگذرانده است. او اکنون پیش از آن که بحران اقتصادی شروع شود برندهی یک انتخابات زودهنگام هم شده است…
اما اردوغان ممکن است انتخابات را برده باشد، و ممکن است که قدرت خود را برای سرکوب و ایجاد خودکامگی بیشتر کرده باشد و حتی ممکن است که به سرمایهی بینالمللی هم فحاشی بکند. ولی اقتصاد ترکیه در وضعیتی بسیار بحرانی است و اگر هزینهی سرمایهی خارجی افزایش یابد و پایان فرایند جهانیکردن شدت بگیرد درمعرض یک رکود خیلی جدی قرار دارد.

اقتصاد سیاسی «جنگ با تروریسم» / حامد سعیدی
سهمی که این مقاله در توضیح و تحلیلِ «جنگ علیه تروریسم« ادا میکند این است که قصد دارد پولاریزهشدن و تغییر و تحولاتی را که نظم جهانی پیش از جنگ به خود گرفته بود در چارچوب اقتصادِ سیاسیِ سرمایهداری بررسی و به تبع آن زمینههای عینی و اقتصادی وقوعِ «جنگ با تروریسم» را تبیین کند. از اینرو، لازم است گفتمان مسلط «جنگ عادلانه و ضد تروریستی» را در ارتباط با نهادهای متعدد رسمی و غیررسمی محلی و بینالمللی که این گفتمانِ رایج را تولید و آن را برحق و مشروع بر جامعه تحمیل میکنند در چارچوب یک نظم معین جهانی و در یک ساختار تاریخی مشخص توضیح داد. این پرسمان از منظر نظریهی انتقادی (نئوگرامشی) در حوزهی روابط بینالمللی پژوهیده خواهد شد.

اقتصاد سیاسی کمکهای غذایی به فلسطین / نعمان کنفانی و سامیه البطمه / ترجمهی رسول قنبری
ریشهی ناامنی غذایی در فلسطین چیزی نیست جز اشغال سرزمینهای فلسطین و محدودیتهای تحرک توسط اسراییل. در حالت عادی، اگر مردم فلسطین بتوانند آزادانه حرکت کنند، کسبوکار خود را داشته باشند، در فعالیتهای مربوط به واردات و صادرات فعالیت کنند، از منابع طبیعی و انسانی موجود استفاده کنند، امنیت غذایی باز خواهد گشت. سایهی گرسنگی به پدیدهای گذرا تبدیل میشود که مربوط به یک فاجعهی موقت انسانی بود. اگر وضعیت فعلی همچنان ادامه یابد، ناامنی غذایی به بخشی جداییناپذیر از زندگی مردم کرانهی غربی و نوار غزه تبدیل خواهد شد که به موجب آن افراد به مرور ناتوان و کاملاً وابسته به خیریه خواهند شد، وضعیتی که اگر تلاشها همین مسیر را ادامه دهند کاملاً اجتنابناپذیر است.

دوراههی کردی / ادوارد هانت / ترجمهی سبا معمار
این مقاله ـ یا بهتر است بگوییم، گزارش ـ که در ۱۲ آوریل (بیستوسوم فروردین) در سایت ژاکوبن منتشر شد به مسألهی انقلاب روژاوا از منظر ارتباط آن با سیاستهای آمریکا در خاورمیانه ـ بهویژه با توجه به درهمتنیدگی حضور روسیه، ایران، ترکیه و آمریکا در منطقه ـ میپردازد. بهرغم آنکه نویسندهی این متن همدلی خود را با انقلاب روژاوا ابراز میکند و آن را «نویدبخشترین تجربهی دموکراسی در خاورمیانه» میخواند، به نظر میرسد که عاملیت و قدرت چندانی برای نیروهای انقلابی تحت فرماندهی کردها در شمال سوریه قائل نیست و سرنوشت انقلاب ایشان را یکسره در دست سیاستهای آمریکا در منطقه میداند. با این همه با توجه به اهمیت موضوع، و با التزام به راهبرد همدلی نقادانه با انقلاب روژآوا فکر میکنم ترجمهی این متن ـ در کنار سایر متون مرتبط با موضوع ـ میتواند برای خوانندهی فارسی زبانی که که تحولات منطقه را رصد میکند مفید واقع شود. همواره لازم به یادآوری است که مسئله از منظرهای گوناگون روایت و تبیین میشود، تنها با هرچه بیشتر نظر کردن به روایتهای موجود است که میتوان مسئله را در غنا و با پیچیدگیهایش به چنگ آورد.

ستیز بین دستفروشان خیابانی و مقامات محلی / رجب وارچین / ترجمهی مهرداد امامی
مسئلهی دستفروشی در حوزهی علوم اجتماعی و سیاسی بهویژه در زبان فارسی یکی از مغفولماندهترین حیطههای پژوهشی است. پرداختن به این حوزه بدون عطف توجه به سویههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن در محیطهای شهری گوناگون راهی به چیزی بیش از کلیگوییهای بینتیجه نمیبرد. فقدان پژوهشهای موردی و تطبیقی در حوزهی دستفروشی بهویژه در زبان فارسی یکی از برجستهترین ضعفهای مطالعاتی است. حتی در حوزهی ترجمه نیز به جز یکی دو اثر برجسته و چند گزارش جستهگریخته منابع چندانی برای رجوع وجود ندارند. ترجمهی متن حاضر به سه دلیل انجام شده است: نخست، بررسی وضعیت دستفروشی در پایتخت ترکیه، آنکارا بهعنوان یکی از پیشرفتهترین کلانشهرهای نولیبرال منطقهی خاورمیانه میتواند بینشهای سودمندی جهت تحلیل وضعیت دستفروشان در تهران به دست دهد. تهران و آنکارا نه فقط بهعنوان دو پایتخت سیاسی، بلکه به مثابهی کانون سیاستهای نولیبرال شهری در رقابتی آشکار قرار دارند و وضعیت توسعهی شهری آنکارا، به دلیل قدمت بیشتر پیادهسازیِ سیاستهای نولیبرالی در آن به گونهای است که میتواند به نحوی آیینهی تحولات آتی در تهران باشد. دوم، از نظر نویسندهی این سطور، مسئلهی دستفروشی و موقعیت دستفروشان، آنگونه که طرفداران بازار آزاد و اسطورههای «کارآفرینی» مدعیاند، قابل فروکاست به «انتخاب عقلانی» کنشگران حاضر در بازار آزاد نیست، بلکه از دل تقلای نیروهای بالقوهی کار برای دستیابی به معیشتی حداقلی ناشی میشود و فهم این پدیده در گرو فهم سازوکار تولید و انباشت سرمایه و پیامدهای سیاسی ـ اجتماعی آن است. از این رو، دستفروشی نه صرفاً مقولهای اقتصادی بلکه پدیدهای مرتبط با اقتصاد سیاسی دولتها و امتداد سیاستگذارانهی آنها در چارچوب فعالیتهای شهرداریهاست. از همینروست که برخورد بین «عوامل سدّ معبر شهرداری» با دستفروشان که نتایج متفاوتی دارد نهتنها قابل تقلیل به «رفتار خشن فردی مأموران» نیست بلکه تنها در ارتباطش با سرکوب نیروهای بالقوهی کار و تهیدستان شهری است که معنادار میشود. سوم، آنچه ما در ایران بهطور کلی و در تهران بهطور مشخص از تصویر دستفروشی در ذهن داریم، بیشتر مربوط به دستفروشان کنار خیابان یا پیادهروها میشود.

بحران حاکمیت در سوریه و تلاش کردها برای تأسیس خودگردانی دموکراتیک در روژئاوا / عباس ولی / ترجمهی مراد روحی
وجود یک جمهوری فدرال دموکراتیک، شرط امکان حیاتیِ [تأسیس] خودگردانی دموکراتیک در سوریهی پس از بحران است. تا زمانی که یک نظم فدرال دموکراتیک در سوریه غایب باشد، تنها بحران حاکمیت و گسست در ساختار این حاکمیت مسلط میتواند تداوم پروژهی خودگردانی دموکراتیک در روژئاوا را تضمین کند. این نکته، به «درونیبودگی» قدرت حاکم و کیفیت ساختارِ نهادیِ آن برای مفهوم خودگردانی دموکراتیک، بهمثابهی یک شیوهی حکمرانیِ غیرحاکمی که تحت شرایط [آن] حاکمیت قرار دارد، اشاره دارد. این دو [یعنی خودگردانی دموکراتیک غیر حاکم و ساختارِ نهادی حاکمیت ملی] با همدیگر ارتباط درونی دارند.

کودتای نافرجام 15 ژوئیه در ترکیه و سیاست چپ / ازگر موتلو اولوس / مهرداد امامی
از شب کودتای نافرجام 15 ژوئیهی 2016 حدود یک سال میگذرد. رابطهی بین سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه ، ارتش و سیاست مدنی/غیرنظامی در زمینهی کودتای نافرجام 15 ژوئیه هنوز مشخص نیست. رهبر حزب جمهوری خلق، کمال قلیچدار اوغلو، با اظهار به «کودتای کنترلشده» ادعای جدیدی مطرح کرده است. به جز حزب جمهوری خلق، حزب دموکراتیک خلقها که در مجلس صاحب کرسی است در کنار احزاب، سازمانها و جنبشهای قانونی چپ-سوسیالیست-کمونیست مباحث و استدلالهای خود دربارهی فرآیند کودتا را همچنان ادامه میدهند. در این مقاله سعی دارم رویکرد احزاب چپ-سوسیالیست را نسبت به کودتا، گفتمانهای آنها پس از کودتا و سیاستهای کنونیشان را جمعبندی و روایت کنم.

بناپارتیسم شکنندهی ترکیه / بریس ییلدریم و فاتی بنلیسوی / ترجمهی نرگس ایمانی
بناپارتیسمِ جنگافروز ترکیه در حصول به نتایج مطلوبش، بنا به این دلایل شکست میخورد: الف) تقسیمات جزئی و ایدئولوژیک مداوم درون سازوبرگ امنیتی بهرغم پاکسازی وسیع پس از اقدام به کودتای ژوییهی 2016، ب) این واقعیت که «هم پیمانان» جدید اردوغان در حکومت و جامعه پیشاپیش مملو از تضادهایی هستند که میتواند به یک گسیختگی حاد بینجامد، پ) قطبیسازی در سرتاسر جامعه، ت) وخامت تضادها درون طبقهی سرمایهدار (و بنابراین درون آ.ک.پ) به سبب بحران اقتصادی فراگیر، و ث) بحران هژمونی در نظام امپریالیستی.