نقد اقتصاد سیاسی

برچسب: هیمن رحیمی

بازنگری فعالیت کارگری در ایران / سرهان آفاجان / ترجمه‌ی عرفان آقایی و هیمن رحیمی

در آستانه‌ی اول ماه مه
__________________
یادداشت‌هایی چند در باب اعتصاب کارخانه‌ی وطن در سال 1310: بررسی کردارهای گفتمانی کارگران ایرانی در دوره‌ی زمانی 1300 الی 1320 خورشیدی با تمرکز مشخص بر اعتصاب کارخانه‌ی وطن.

زندگی و مرگ سوسیالیسم یوگسلاوی / جیمز رابرتسون / ترجمه‌ی عرفان آقایی و هیمن رحیمی

سوسیالیسم «خودگردان» یوگسلاوی به نظر بدیلی واقعی در برابر الگوی شوروی بود. چرا به ناگاه دچار فروپاشی شد؟
در طول جنگ سرد، جمهوری فدراتیو سوسیالیستی یوگسلاوی برای بسیاری نماینده‌ی یک بدیل امکان‌پذیر در برابر الگوی شوروی بود. نظام یوگسلاوی که مبتنی بر خودگردانی محل کار بود، از قرار معلوم حق به کارگیری کنترل دموکراتیک بر صحن کارخانه را به کارگران داد.

خیزش ژینا و میل به تمدن ناسرکوبگر / هیمن رحیمی

خیزش ژینا یک رویداد مستمر رهایی‌بخش است که در یک بستر اجتماعی بزرگ و در امتداد خیزش‌های 88 و 96 و 98 قرار دارد و همه‌ی سرکوب‌شدگان تمدن سرکوبگر را فراخوانده و غریزه‌ی حیات را نه برای سلطه‌ی اصل واقعیت بلکه برای اصل لذت و میل به رهایی می‌طلبد. پیروزی نبرد به استمرار مبارزه و اتحاد کلیه‌ی سرکوب‌شدگان نیاز دارد. رویدادهای رهایی‌بخش در استمرار است که به پیروزی می‌رسند.

پناهم بده / گفت‌وگوی مارک فیشر و فرانکو «بیفو» براردی

شاید تا مرحله‌ی کنونی سازماندهی افقی‌محور توانسته باشد که پویایی جنبش را حفظ کند و در طول چهل سال اخیر اولین باری باشد که چنین سیاست پایداری را رقم می‌زند، اما به ثمر نشستن خیزش و گام بعدی حرکت چه بسا به اقدامات و نحوه‌ی سازماندهی دیگری نیاز داشته باشد و حرکات دیگری ورای آنچه تاکنون رخ داده‌است، بطلبد.

شبح آزادی و زندگی / هیمن رحیمی

شبحی بر فراز جامعه‌ی ایران در گشت‌وگذار است: شبح آزادی و زندگی. این شبح پس از سال‌ها بار دیگر امید و خوش‌بینی به آینده را بر جامعه‌ی ما گسترانده است. امید به آینده و تغییر.

ما همه بسیار مضطرب هستیم / مؤسسه‌ی آگاهی بی‌ثبات‌کاری / ترجمه‌ی هیمن رحیمی

شش تز درباره‌ی اضطراب و این‌که چرا این مسئله به‌طور مؤثری مانع از مبارزه‌‌طلبی می‌شود و استراتژی احتمالی برای غلبه بر آن

ناسیونالیسمِ بدون ملت: اصلاحات رضاشاه، قیام مصدق، 1300-1332 / کامران متین / ترجمه‌ی هیمن رحیمی

نهادهای سیاسی اساسی دولت-ملت ایران بر سندان سه شرایط درهم‌تنیده شکل گرفته‌اند: عقب‌ماندگی از پیش موجود که با انقلاب مشروطه از لحاظ سیاسی جهش یافته ‌بود، یک محیط بین‌المللی که به شکلی بنیادی تغییر کرده ‌بود و مشخصه‌ی آن  ظهور اتحاد جماهیر شوروی و پایان انزواطلبی آمریکا بود، و در نهایت بازترکیب نیروهای سیاسی داخل ایران به‌عنوان پیامد مستقیم پیگیری استراتژی‌های متناقض و منحصر به فرد این نیروها برای فایق آمدن بر عقب‌ماندگی اجتماعی-اقتصادی ایران.