برچسب: پریسا شکورزاده

تأسیس و تداوم سوژگی سیاسی در خیزش «زن، زندگی، آزادی» / پریسا شکورزاده
انقلاب پیش از هر چیز انقلاب در ایدهها، تخیلات، زبان، ارزشها و هنجارها، از کار انداختن سازوبرگ ایدئولوژیک دولت و زیر و رو کردن نظام شناختی است و میدانیم که از کار انداختن این ماشین عظیم ایدئولوژیک و تمرین دگرگونه اندیشیدن، دیدن و عمل کردن، خودِ سیاست است، بهویژه هنگامیکه دستگاههای وارونهسازی حقیقت با سرعتی بیش از پیش در حال کار کردن و مبهم و مخدوش کردن فضای سیاست هستند.

«دیالکتیک طبیعت» انگلس در دورهی آنتروپوسین / جان بلامی فاستر / ترجمهی پریسا شکورزاده
بهمناسبت دویست سالگی انگلس:
اکنون دویست سال پس از تولد انگلس، میتوانیم او را یکی از مهمترین متفکران بومشناختی دوران جدید قلمداد کنیم. با اینکه امروزه نظریهی شکاف متابولیک مارکس در کانون بومشناسی ماتریالیستی-تاریخی قرار دارد، کماکان تأثیر انگلس بر درک ما از مسائل کلی بومشناختی انکارناپذیر است. این اثرگذاری که بهعلت مطالعات عمیق وی دربارهی متابولیسم کلی طبیعت است، موجب بسط و تقویت تحلیل مارکس هم شد.

پادکست داستان سه شهر نوشتهی دیوید هاروی
براساس دادههای مرکز آمار ایران طی دورهی 1372 تا 1392 بهای زمین 107 برابر، بهای مسکن 76 برابر و اجارهبهای مسکن (در تهران) 61 برابر افزایش داشته و همهی این نرخها بهشدت بالاتر از رشد سطح عمومی قیمتهاست. این جنون سوداگری در اقتصاد ایران حاصل چیست؟
دیوید هاروی در مقالهی داستان سه شهر که پریسا شکورزاده به فارسی ترجمه کرده است توضیح میدهد که چهگونه با حرکت از مسکن بهعنوان ارزش استفاده، به مسکن بهعنوان ارزش مبادله و مسکن بهعنوان سرمایهگذاری سوداگرانه این روند رخ میدهد.

سیاست ضد سرمایهداری در زمانهی کرونا / دیوید هاروی / ترجمهی پریسا شکورزاده
در تلاش برای تفسیر، فهم و تحلیل جریان اخبار روزانه، من غالباً آنچه را رخ میدهد در بستر دو الگوی متمایز اما متقاطع نحوهی عملکرد سرمایهداری جای میدهم. سطح اول نقشهنگاری تناقضات درونی گردش و انباشت سرمایه است، بهنحوی که ارزش پولیِ در جستوجوی سود، آنگونه که مارکس میگوید در «لحظههای» مختلف تولید، تحقق (مصرف)، توزیع و بازسرمایهگذاری، جریان مییابد. این الگو در اقتصاد سرمایهداری همچون مارپیچی از گسترش و رشد بیپایان است. وقتی این الگو را زیر ذرهبینِ برای مثال رقابتهای ژئوپلتیکی، توسعهی ناموزون جغرافیایی، نهادهای مالی، سیاستهای دولتی، بازآراییهای فناورانه و شبکهی همواره متغیّر تقسیم کار و روابط اجتماعی بشکافیم، بسیار پیچیده میشود.
اما من این الگوی سرمایهداری را در زمینهی وسیعتری تجسم میکنم که در بستر بازتولید اجتماعی (در خانوارها و اجتماعات)، در رابطهی متابولیک مستمر و همواره متحول با طبیعت (از جمله «طبیعت ثانویِ» زادورشد شهری و محیط مصنوع) و تمام عادات فرهنگی، علمی (دانش- بنیاد)، مذهبی و صورتبندیهای اجتماعی ممکنی که جمعیتهای انسانی عموماً در طول مکان و زمان ایجاد میکنند، قرار گرفته است.
این «لحظههای» دوم شامل تبلور فعّالانهی خواستها، نیازها و امیال بشر، شهوتِ معرفت و معنا و جستجوی تحولیابندهی رضایت است و آرایشهای نهادی متغیر، رقابتهای سیاسی، تقابلهای ایدئولوژیکی، زیانها، شکستها، سرخوردگیها و بیگانگیها علل و زمینهی آنها هستند که همگی در جهان تنوع آشکار جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی رخ میدهد. الگوی دوم بهنحوی درک مقدماتی من از سرمایهداری جهانی بهمثابه صورتبندی اجتماعی متمایز را شکل میدهد، درحالیکه الگوی نخست راجع به تناقضات درون این موتور اقتصادی است که نیروی این صورتبندی اجتماعی را در مسیر تکامل تاریخی و جغرافیایی معیّن آن تأمین میکند.
…

الن بدیو: رخداد، حقیقت و «فرضیهی کمونیسم» / الیور هریسون / ترجمهی پریسا شکورزاده
نظریهی سوژهی انقلابی بدیو به واسطهی ارتباط او با مائویسم در دههی 1980 میلادی در فرانسه شکل گرفت. بدیو پروبلماتیک اصلی را نظریهای در باب سوژه دانست که از آن پس راهنمای تمام کارهای نظری و عملی او قرار گرفت. با اینکه نظریهی سوژهی اولیهی او هر سه شرط نظریهی سوژهی انقلابی مارکس را در خود داشت، اما در اواخر دههی 1980 این نظریه بهطور قابلتوجهی تغییر کرد. این تغییرات در نظریهی بدیو همانند نظریهی لاکلائو و نگری، ناشی از بهرهگیری عمیقتر او از هستیشناسی بود؛ اگرچه هستیشناسی بدیو با اصول ریاضی نظریهی مجموعهها مرتبط است. بدیو در نظریهی «رخداد» خود بیان میکند که سوژهی انقلابی دارای وفاداری دایمی به «حقیقتِ» بحرانی پیشبینینشده در «وضعیتی» مستقر است. او در کارهای بعدیاش، با زندهکردن درونمایههای موجود در کار پیشیناش کمی این نظریه را تدقیق میکند. در این مرحله مفهوم «فرضیهی کمونیسم» محوریت مییابد؛ مفهومی که ابتدا از سویی فاصلهگرفتن بدیو از نظریهی مارکس را توضیح میداد و در عینحال از سوی دیگر امروزه برای بازاندیشیدن به نظریهی مارکس به کار میرود. ارزیابی من از نظریهی بدیو بر مفاهیم رخداد و سوژه متمرکز است و همچنین به ملاحظهی نتایج کلی آن چیزی میپردازم که به باور بدیو سوژهی انقلابی امروزه باید در آن دخیل باشد.

داستان سه شهر / دیوید هاروی / ترجمهی پریسا شکورزاده
براساس دادههای مرکز آمار ایران طی دورهی 1372 تا 1392 بهای زمین 107 برابر، بهای مسکن 76 برابر و اجارهبهای مسکن (در تهران) 61 برابر افزایش داشته و همهی این نرخها بهشدت بالاتر از رشد سطح عمومی قیمتهاست. این جنون سوداگری در اقتصاد ایران حاصل چیست؟ دیوید هاروی در مقالهی داستان سه شهر توضیح میدهد که چهگونه با حرکت از مسکن بهعنوان ارزش مصرفی، به مسکن بهعنوان ارزش مبادله و مسکن بهعنوان سرمایهگذاری سوداگرانه این روند رخ میدهد. ـ نقد اقتصاد سیاسی

بحران مراقبت؟ / نانسی فریزر / ترجمهی پریسا شکورزاده
دربارهی تناقضات بازتولید اجتماعی در سرمایهداری معاصر: این روزها از «بحران مراقبت» بسیار سخن گفته میشود و اغلب در پیوند با عباراتی مثل «کمبود وقت»، «تعادل بین کار و خانواده» و «تهیسازی اجتماعی» بر فشارهایی دلالت میکند که در حال حاضر از جهات مختلف بر مجموعهی مهمی از ظرفیتهای اجتماعی وارد میشود: ظرفیتهای موجود برای به دنیا آوردن و پرورش فرزندان، مراقبت از اعضای خانواده و دوستان، نگهداری خانه و اجتماعات بزرگتر و بهطور کلی حفظ ارتباطات. مسئولیت «بازتولید اجتماعی» در طول تاریخ به عهدهی زنان گذاشته شده است.هرچند همیشه مردان نیز بخشی از آن را انجام دادهاند. بازتولید اجتماعی درحالیکه کار عاطفی و مادی هردو را دربرمیگیرد و اغلب بدون پرداخت [دستمزد] انجام میشود، برای جامعه ضروری است. بدون آن نه فرهنگ ممکن است، نه اقتصاد و نه سازمان سیاسی. جامعهای که به شکل نظاممند بازتولید اجتماعی را تضعیف کند، نمیتواند مدت زیادی دوام داشته باشد. هرچند امروزه شکل جدید جامعهی سرمایهداری دقیقاً همین کار را انجام میدهد. همانطور که توضیح خواهم داد، نتیجهی این تضعیف بحرانی جدی است که نه تنها بحران مراقبت، بلکه به معنای وسیعتر بحران بازتولید اجتماعی است.

بحران مراقبت در سرمایهداری / گفتوگوی سارا لئونارد با نانسی فریزر / ترجمهی پریسا شکورزاده
نانسی فریزر استاد فلسفه و سیاست در مدرسهی عالی پژوهش اجتماعی (نیواسکول) در نیویورک و یکی از برجستهترین نظریهپردازان انتقادی حال حاضر است. وی همگرایی مسألهساز فمینیسم لیبرالی با سرمایهداری را نقد میکند و نشان میدهد که این خوانش از فمینیسم چهگونه برای نظامی مبتنی بر استثمارِ بیوقفه ظاهری رهاییبخش ارائه میکند. فریزر با پیشبرد نقد سرمایهداری و بینشی بهطور ریشهای متفاوت از فمینیسم نشان میدهد که چهگونه برابری جنسیتی در کانون تمامی مبارزات برای جامعهی برابریخواه قرار میگیرد. اخیراً نانسی فریزر به طرح موضوعی پرداخته که «بحران مراقبت» مینامد. مقالهی وی با همین عنوان که در شمارهی صدم نیولفت ریویو (ژوییه ـ اوت 2016) منتشر شده نیز در هفتههای آینده در سایت نقد اقتصاد سیاسی منتشر خواهد شد. گفتوگوی حاضر به تشریح موضوع بازتولید اجتماعی و بحران آن در سرمایهداری معاصر اختصاص دارد.

مخالفت مارکس با نظریهی ارزش ـ کار / دیوید هاروی / ترجمهی پریسا شکورزاده
دیوید هاروی که بسیاری او را برجستهترین دانشمند مارکسیست جهان امروز میدانند اخیراً مقالهی کوتاهی در توضیح نظریهی ارزش در نزد مارکس نوشته است. این مقاله عمدتاً برگرفته از آخرین کتاب هاروی با عنوان «مارکس، سرمایه و جنون عقلانیت اقتصادی» است. وی در مقالهاش ضمن توصیف ویژگیهای متمایز دیدگاه کارل مارکس از دیوید ریکاردو، تفسیر خود از نظریهی ارزش را ارائه میکند. این مقاله را خود هاروی برای افراد متعددی به منظور بحث و تبادل نظر ارسال کرد. با توجه به اهمیت موضوع، تصمیم گرفتیم اصل مقالهی هاروی را به فارسی ترجمه و منتشر کنیم. در عین حال، در همین چارچوب، طی روزهای آتی نقد مایکل رابرتز بر دیدگاه هاروی و نیز پاسخ هاروی به وی را منتشر خواهیم کرد.

سوژه در نظریهی مارکس / پریسا شکورزاده
مقالهی حاضر مقدمهای است بر تلقی کارل مارکس از سوژه. «سوژه» محصول دنیای جدید است و از زمان دکارت تا به امروز محل دریافتها و معانی متعدد، مناقشات و رد و انکارهای بسیاری شده است. اما آنچه در این دریافتها بهطور کلی مشترک است و در این پژوهش مورد تأمل قرار گرفته، ارجاع این مفهوم به انسان است ازآنرو که میاندیشد، اراده میکند، عمل میکند و صاحب اختیار و سرنوشت خود است. به همین معناست که تأمل در باب سوژه در هر زمان مسألهی جدی برای تفکر است. بهویژه اگر کاویدن چنین مفهومی را نزد یکی از اثرگذارترین متفکران تاریخ مد نظر قرار دهیم که مسألهی انسان، اسارت و رهایی او همواره یکی از دغدغههای اصلیاش بوده است. این موضوع با وجود بداقبالیهای اولیه در میان مارکسیستها، پس از تجربهی فاشیسم و جنبش دانشجویی دههی شصت فرانسه دوباره اهمیت پیدا كرد ولی همچنان مسألهای مورد اختلاف است. پیچیدگی این موضوع هم به اختلافات مفسران در این مقوله مربوط میشود و هم بهخاطر ابهام آن در نوشتههای مارکس است.