اندیشه 
بیتکوین چهطور پول است؟ / اُله بیا / ترجمهی خسرو آقایی
(0)بیتکوین یک سیستم پرداخت الکترونیکی همتا-به-همتا است که همچون یک ارز مستقل عمل میکند. مقالهی حاضر کنکاشی است فلسفی در خصوص سرشت هستیشناختی بیتکوین. در این مقاله با استفاده از سهگانه هستیشناختی اسلاوُی ژیژک، واقعی، نمادین و خیالی، سه نظریهی سنخ-آرمانی پول را از یکدیگر تمیز میدهیم: نظریهی کالایی، نظریهی حکمی، و نظریهی اعتباری. با مقایسهی بیتکوین با هر یک از این سنخهای آرمانی، سرشت این ارز را مورد تحلیل قرار میدهیم.

انسانگرایی مارکسیستی رایا دونایفسکایا و بدیل سرمایهداری / پیتر هیودیس / ترجمهی گودرز اقتداری
یکی از شخصیتهای تاریخ مارکسیسم که مورد توجه فزایندهای قرار گرفته، رایا دونایفسکایا (۱۹۱۰–۱۹۸۷) است. دونایفسکایا با ترویج بدیل انسانگرایانه (اومانیستی) برای اشکال بیشماری از بیگانگی که معرّف جامعهی مدرن است، پیشفرضهای مارکسیسم مستقر را به چالش کشید.

نظریهی عام میهندوستی مبتنی بر قانون اساسی / یان ورنر مولر / ترجمهی کسرا شعبانی
در این مقاله در قالبی هنجاری محدودیتهای فینفسهی یک نظریهی میهندوستیِ مبتنی بر قانون اساسی بررسی شده است. مدعیام میهندوستیِ مبتنی بر قانون اساسی، یک ادعای اخلاقیِ هرچند نسبتاً متواضعانه، اما متمایز دارد. این نظریه تنها گونهای لیبرال از ناسیونالیسم مدنی یا صرفاً زیرشاخهای از ناسیونالیسم لیبرال نیست – و در عینحال بهخودیخود نمیتواند نوعی همبستگی اجتماعی ایجاد کند که مشوق سیاستهای اجتماعی-اقتصادی برابریخواهِ کلانمقیاس باشد.

مارکس چهگونه مارکس شد؟ / علی رها
«این آگاهی انسانها نیست که هستی آنها را تعیین میکند، بلکه هستی اجتماعی آنها است که آگاهی آنها را تعیین میکند.» (مقدمهی «سهمی بر نقد اقتصاد سیاسی»)
آیا میتوان عبارت بالا را به مارکس، به «آگاهی» خودِ مارکس نیز تعمیم داد؟

بهسوی «حقوق و اقتصاد سیاسی» / مهدی سمائی
مرور یک مقاله در نقد روایت مسلط از حقوق: «حقوق و اقتصاد سیاسی» در پی درافتادن با روایت مسلط از علم حقوق است و با رویکردی انتقادی به حقوق، مجموعهای از ابزارهای تحلیلی برای اندیشیدن در این مورد به دست میدهد که چهطور مفروضاتِ نولیبرال و «بنیادگرایانِ بازار» به عقل سلیمِ حقوقی رسوخ کرده است. «حقوق و اقتصاد سیاسی» میپرسد حقوق چهطور ابزارِ نامرئیکردنِ جنبههای سیاسیِ بازارها بوده است، و در پی مفصلبندیِ بدیلهایی برای یک اقتصاد سیاسیِ پایدارتر، برابریطلبانهتر و دموکراتیکتر است». بنابراین، «حقوق و اقتصاد سیاسی» اندیشهی انتقادی را به صحنه میآورد که توسط روایت مسلط از علم حقوق مدام پس زده میشود.

ایدهی نیکی / هگل / ترجمهی علی رها
مبحث حاضر قسمت پایانی فصل دوم از پارهی سومِ جلد دوم «علم منطق» هگل است. اهمیت این مبحث بهویژه ازآنروست که «دفترهای فلسفی» لنین، بهعنوان نقطهی اوج اندیشهی دیالکتیکی نیمهی اول سدهی بیستم، درحین کلنجار رفتن با «ایدهی نیکی»، ظاهراً با یک سدّ غیر قابلعبور مواجه میشود، چراکه بهعنوان یک انقلابی مارکسیست، در عملِ انقلابی، پاسخ به معضل فراروی از جهان سرمایهداری را «کشف» میکند. به بیان هگل، ایدهی عملی «از ایدهی نظری والاتر است، چراکه نه فقط از یک شأن جامع، بلکه همچنین از فعلیتی صاف و ساده برخوردار است.»

انسانباوری مارکس برای امروز / رایا دونایفسکایا / ترجمهی علی رها
مارکسیسم یا یک نظریهی رهاییبخش است و یا هیچ چیز نیست. مارکسیسم هم در اندیشه و هم در هستی، مبنایی نوین برای حصول به یک بُعد جدید انسانی برمینشاند که بدون آن هیچ جامعهای حقیقتاً پایدار نیست. کل حقیقت انسانباوری مارکس هم بهعنوان فلسفه و هم واقعیت، همین است.

ادای شهادت در پولیس: کریستوا، آرنت و فضای نمود / نوئل مکآفی / ترجمهی سیما حسندخت فیروز
فهم سیاسی مرسوم از گفتمان سیاسیْ تمایز آشکاری میان عمومی و خصوصی، فرهنگ و طبیعت، اندیشه و بدن میگذارد. اما این فهم مرسوم نمیتواند در شهادتدادن سیاسی که امروزه جریان دارد و در واقع، قدمتی به درازای یک قرن دارد معنایی بیابد. در زمانهی درافتادن به دشواری، مردم در عرصهی عمومی بر اعمال ناروا یا جنایتکارانهای شهادت میدهند که تمام زندگیشان را، در ساحت عمومی و خصوصی، در ساحت روان (psyche) و تن (soma) رنجور ساخته است.

از «گروندریسه» تا «سرمایه» / علی رها
فرایند تحول طرح «نقد اقتصاد سیاسی»: عظیمترین اثر مارکس کاپیتال، با عنوان فرعی «نقد اقتصاد سیاسی»، ماحصل یک عمر تلاش پیگیر است که به گفتهی خودِ مارکس، انگیزهی نگارش آن دستکم از سال ۱۸۴۴ آغاز شده بود. هدف نوشتهی پیش رو، دنبال کردن سیر تکوین طرح یا طرحهایی است که مارکس بین سال های ۵۸-۱۸۵۷ تا ۱۸۶۷ برای «نقد اقتصاد سیاسی» تدوین کرده بود. آنچه در زیر ملاحظه میکنید، به جای تعبیر و تفسیر نویسنده، این فرایند را تا حد ممکن از زبان خودِ مارکس بازگو میکند.

دربارهی استقلال لهستان / کارل مارکس / ترجمهی علی رها
حزب کارگران اروپا به رهایی لهستان شدیداً توجه دارد، و برنامهی اصلی «سازمان بینالمللی کارگران»، وحدت لهستان را به مثابهی یکی از اهداف طبقهی کارگر اعلام میکند. دلایل این توجه حزب کارگران به سرنوشت لهستان چیست؟

تأملاتی درباب دیالکتیک لنین / پیوتر کوندراشوف / ترجمهی روژان مظفری
ولادیمیر ایلیچ لنین سهم عظیمی در تکامل تقریباً تمامی عناصر مارکسیسم داشت. اما تکامل دیالکتیک ماتریالیستی در همهی جهات توسط وی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این جهات از روششناسی، منطق دیالکتیکی و دیالکتیک جهان مادی عینی گرفته تا دیالکتیک فرایند انقلابی و ساختن جامعهی سوسیالیستی را دربر میگیرد.در این مقاله، تنها برخی از جنبههای دیالکتیک لنینیستیِ فرایندها و پدیدههای اجتماعی را تحلیل خواهیم کرد.

بازگشت دیالکتیک طبیعت / جان بلامی فاستر / ترجمهی روژان مظفری و هومن کاسبی
مبارزه برای آزادی بهمثابه ضرورت:
دیالکتیک ماتریالیستی به ما میگوید که هدف ما در لحظهی فعلی باید خلق جهانی با پایداری بومشناختی و برابری ماهوی باشد، جهانی که توسعهی پایدار انسانی را ترویج دهد. اما در زمانهی ما با انقلاب بومشناختی و اجتماعی آغاز میشود که بر ما تحمیل شده است. امروز، مبارزه برای آزادی و مبارزه برای ضرورت برای اولین بار در تاریخ انسان در همه جای کرهی زمین با هم مقارن میشوند و چشماندازی از تباهی یا انقلاب ایجاد میکنند.