نقد اقتصاد سیاسی

برچسب: علی رها

درباره‌ی استقلال لهستان / کارل مارکس / ترجمه‌ی علی رها

حزب کارگران اروپا به رهایی لهستان شدیداً توجه دارد، و برنامه‌ی  اصلی «سازمان بین‌المللی کارگران»، وحدت لهستان را به مثابه‌ی یکی از اهداف طبقه‌ی کارگر اعلام می‌کند. دلایل این توجه حزب کارگران به سرنوشت لهستان چیست؟

90 ثانیه تا ساعت صفر! / علی رها

به‌مناسبت سالگرد آغاز جنگ اوکراین:
جنگ و پاسخ چپ، در جست‌وجوی فاشیسم، ضدانقلاب پوتین، استراتژی امپریالیسم امریکا برای سلطه بر جهان، چرخش اوکراین به سوی اتحادیه‌ی اروپا و ناتو، شکل‌گیری خودآگاهی ملی در اوکراین، صدای اعتراض کارگران و سوسیالیست‌ها، و نامه‌ی لنین به کارگران و دهقانان اوکراین

درهم‌تنیدگی رهایی ملی و انقلاب کارگری / سه نامه از کارل مارکس / ترجمه‌ی علی رها

وظیفه‌ی ‹بین‌الملل› این است که تخاصم انگلیس و ایرلند را در همه جا در صف مقدم قرار دهد، و به‌طور علنی همه جا از ایرلند حمایت کند. وظیفه‌ی ویژه‌ی شورای مرکزی لندن این است که آگاهی طبقه‌ی کارگر انگلیس را نسبت به این امر بیدار کند که برای آنها، رهایی ملی ایرلند، مسأله‌ی عدالتی انتزاعی یا احساسات انسان‌دوستانه نیست، بلکه شرط اولیه‌ی رهایی اجتماعی خود آن‌هاست.

مطلق هگل به‌مثابه آغازی نو / رایا دونایفسکایا / ترجمه‌ی علی رها

در آغاز کلام بود، نه چون یک فرمان، که به‌سان سخنی فلسفی که ناگهان در هوا دود می‌شود. رهایی خود-تحرکی ایده‌ی مطلق خود را می‌گستراند، اما نه در سکون، بلکه بدان‌گونه که با آمیختگی کامل در منفیّت، از همان نخستین بند از بیست و هفت بند فصل پایانی علم منطق، درمی‌یابیم که ایده‌ی مطلق دربردارنده‌ی «عالی‌ترین تعارض در درون خود است.»

دو مقاله از کارل مارکس / ترجمه‌ی علی رها

1. مذهب در جایگاه فلسفه
2. لایحه‌ی طلاق: نقد یک نقد

دیالکتیک جنبش انقلابی / علی رها

سخنی پیرامون کنش، اراده، خود-آگاهی و هدف:
در این فوران بیرون جهیده‌ی انزجار عمومی، در سرشت این خروش گسترده، و زیر آتش خشم آن چه اهدافی نهفته است؟ به عبارت دیگر، چگونه می‌توان در فرایند کنشِ ‹نفی’، و از درون آن، خصلت ‹ایجابی› این جنبش نوین را استخراج کرد؟

واکاوی «هستی‌شناسی هستی اجتماعی» لوکاچ، بخش «کار» / علی رها

فصل «کار»، یک دفاعیه نیست، بلکه برنهشت برداشتی ویژه، بدیع و همه‌جانبه است که می‌توان آن را «مارکسیسمِ لوکاچ» نامید. نوشته‌ی کنونی، صرف‌نظر از معرفی این اثر، تلاشی است برای پاسخ‌گویی به این پرسش که: جورج لوکاچ در به تعامل رساندن مفاهیم بنیادین و متعارض، تا چه اندازه موفق بود؟ آیا مفهوم کار نزد او، آخرین کلام در دیالکتیک مارکسی است؟

پان‌اسلاویسم و جنگ کریمه / فریدریش انگلس / ترجمه‌ی علی رها

انگلس مقاله‌ی حاضر را در دو قسمت در آوریل ۱۸۵۵ به قلم کشید. مارکس در ۱۷ آوریل ۱۸۵۵ در نامه‌ای که به همراه این مقاله به ویراستار «تریبون» ارسال کرده بود، تصریح می‌کند که این «دو مقاله، سرآغاز یک پلمیک علیه پان-اسلاویسم است. به دیده‌ی من، زمان آن فرارسیده است که آلمان را جداً نسبت به خطراتی که متوجه اوست آگاه سازیم.»

مفهوم الغای کار در «گروندریسه» مارکس / علی رها

کار و سرمایه، کارگر و سرمایه‌دار، وحدت اضدادند. نمی‌توان سرمایه‌دار را حذف و کارگر را حفظ کرد. فرآروی از روابط اجتماعی سرمایه‌داری، یا به معنی الغای کارگر و سرشت کنونی کار است و یا اساساً بی‌معنی است؛ یعنی بعضاً همان است که در «سوسیالیسم» به‌واقع موجود دیروز تجربه شد: «اجتماع» به‌مثابه‌ یک سرمایه‌دار کل – سرمایه‌ی «اشتراکی». آیا الغای «کار» صرفاً مخلوق تخیلات ایده‌آلیستی «مارکس جوان» است؟ آیا چنین چشم‌اندازی یک‌سره فاقد مبنایی مادی است؟ جستار کنونی تلاشی مقدماتی برای پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها است.

سفری کوتاه به کتابنامه‌ی مارکس / علی رها

حاشیه‌نویسی، گزیده‌برداری و نقد نویسندگان بی‌شماری که در دفترهای یادداشت و دست نویس‌های مارکس بجا مانده، گواه آن است که تاریخ مصرف بسیاری از آنها به سر نیامده بود. مارکس به برخی از نویسندگان در دوره‌های مختلف بازمی‌گردد و بارها دفاتر خود را بازخوانی می‌کند.

درباره‌ی «دفترهای فناورانه»‌ی مارکس / علی رها

همراه با نامه‌ای از کارل مارکس به فریدریش انگلس
__________
آنچه نهایتاً برای مارکس تعیین‌کننده است، از سویی نه فقط کنترل بلکه دگرگونی سرشت خودِ فرآیند تولیدی و شیوه‌ی کار و به‌روی پا ایستاندن ارتباط با ماشین است، و از سوی دیگر تسلط و کنترل زمانی که خارج از فرایند بلافصل تولید مادی به انسان تعلق دارد.

اجتماع اتمی، استقلال فردی و فرمانروای مطلقه / هگل / ترجمه‌ی علی رها

برگرفته از
پدیدارشناسی روح هگل، فصل «موقعیت حق و وضعیت قانونی»