برچسب: چین

ارکان سهگانهی روابط چین و خاورمیانه در عصر نولیبرالیسم / مجتبی مهدوی / ترجمهی آزاده شعبانی
نمونهی چین، نولیبرالیسم را با چهرهای جدید به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا مینمایاند و ازاینرو مورد استقبال برخی از دولتهای خودکامهی این منطقه قرار میگیرد. بنابراین، پرسش واقعی این است که پارادایم اقتصادی و سیاسی چینی تا چه اندازه اقتصاد نولیبرالی، نابرابری اجتماعی و اقتدارگرایی را در منطقه تقویت خواهد کرد؟ و تا چه حد چین میتواند به توسعهی پایدار و عادلانه در منطقه کمک کند؟

مالیگرایی امریکایی در برای صنعتگرایی چینی / مایکل هادسون / ترجمهی علی اورنگ
درحالیکه استراتژیستهای تجاری در آمریکا «دموکراسی» آمریکا و دنیای آزاد را در تقابل با حکومت خودکامهی چین میگذارند، در واقع تضاد اصلی بین آمریکا و چین در نقش دولت در حمایت از صنایع است. صنایع آمریکا در قرن ۱۹ با حمایت دولت، درست به همان شیوه که چین امروز از آن حمایت میکند، قدرت گرفت. بههرصورت این اصول پایهای سرمایهداری صنعتی محسوب میشد. اما با مالیگرایی اقتصاد آمریکا، صنعتزدایی به وقوع پیوست.

یک کمربند، یک راه: علیه طبقهی کارگر و محیط زیست / محمد صفوی
انتشار ویرایش نهایی برنامهی همکاریهای جامع (25 ساله) ایران و چین نیز یکی از موضوعات خبرساز این دوران شده است. ازآنجا که تاکنون چارچوب ابتکار «یک کمربند – یک راه» مبنای شکلگیری تفاهمنامهها و قراردادها با دیگر کشورها بوده است، در مقالهی حاضر، از منظر یک کارگر زیستبومباور به دغدغهها و نقدهایی که در مورد این «ابتکار» وجود دارد میپردازم.

رقابت سرمایهدارانهی چین و ایالاتمتحده / هو فونگهونگ / ترجمهی رسول قنبری
اعلان جنگ جدید سرد میان چین و ایالاتمتحده، برخورد میان اقتدارگرایی و لیبرال دموکراسی تلقی میشود. اما آن چه که در رقابت فزایندهی میان دو کشور میبینیم بر مبنای تفاوت ایدئولوژیک شکل نگرفته، بلکه رقابتی است درون نظام سرمایهداری.

چین در قرن بیستویکم / آندرو کوملوسی / ترجمهی سیدرحیم تیموری
«آیا قرن بیستویکم به چین تعلق دارد؟» این پرسش عنوان مناظرهای عمومی در تاریخ 17 ژوئن 2011 در تورنتو بود، که به نام مناظرهی مانک مشهور است. نیل فرگوسن استاد تاریخ دانشگاههاروارد و دیوید دائوکو لی استاد اقتصاد مدرسهی اقتصاد و تجارت شینگهوا در پکن دلایلی در توافق با این پرسش ارائه کردند، فرید زکریا خبرنگار سیانان و سردبیر نشریهی فارین افرز و هنری کسینجر وزیر خارجهی اسبق آمریکا (1977-1973) نیز که محرک «عادیسازی رابطه با چین» [با اجرای سیاست معروف به دیپلماسی پینگ پنگ در دههی 1970] بود، در سوی دیگر جدال بودند (گریفیتس و لوسیانی، 2011). در آغاز 39 درصد از مخاطبان موافق پرسش، 40 درصد مخالف و 20 درصد مردد بودند؛ در ادامه آرای موافقان به 38 درصد و مخالفان به 62 درصد افزایش یافتند. مناظره نهتنها اهمیت بالای موضوع در سطع عمومی را خاطر نشان کرد؛ در عین حال مشکلات طراحی پرسش با ساختار سادهی پاسخدهیِ بله/خیر را آشکار کرد. پروفسور لی مدعی ظهور چین قدرتمند بود اما هرگونه جاهطلبی این کشور برای سلطهی جهانی را رد کرد. وی تأکید داشت آرزوی چین ایفای نقش در یک جهان چندمرکزی بر مبنای «هماهنگی» است. موضع وی نزدیک به دیدگاه کسینجر بود، کسینجر نیز به ترقی چین اذعان داشت اما معتقد بود چین برای رهبری جهانی آماده نیست یا اصلاً قادر به این کار نیست (کسینجر، 2011). بنابراین فرگوسن هم در پنداشت خود از میراث تاریخیِ یک قرن-طولانی، اندازهی مطلق سرزمین و جمعیت، و هم در درک خود از همپایی موفقیت آمیز چین در توسعه نه فقط در زمینهی صادرات بلکه در حوزهی مصرف – بهمثابهی شاخصهای اصلی رشد پایدار که به سلطهی جهانی منتج میشود – تا حدی تنها بود. معهذا، استدلال فرگوسن برآمده از دو تحول بود. نخست، وی ترقی شرق آسیا بهعنوان مرکز جهانی آینده را بخشی از انتقال چرخهایِ هژمونی میدید؛ که اکنون به یک منطقهی جهانی که مدتهای طولانی پیشگام بوده، تغییرمکان یافته است. فرگوسن بدون اینکه اشاره کند، دیدگاه «واگرایی بزرگ» (اَبلوس/ وانهاوت، 2011؛ فرانک، 1998؛ پومرانز، 2000)را پذیرفت که ترقی چین را تغییر مسیر به سوی «همگرایی بزرگ» تفسیر میکند، پذیرفت. دوم، فرگوسن بر مسئلهی افول غرب – ایالات متحده و اتحادیهی اروپا- بهعنوان پیشرانهای اصلی که ترقی و صعود چین را امکان پذیر میکنند، تأکید کرد. مطابق دیدگاه فرگوسن این مسیر با بحران اقتصادی جهانی 2008 برای چین هموار شد، طوریکه این کشور از تولیدکنندهی صادرات ارزان به مرکز بزرگ مصرف و تقاضای فزاینده برای تولیدات داخلی تبدیل شد. فرگوسن در تأیید مدعای خود برنامهی پنجسالهی چین و سایر اسناد رسمی حکومتی و مدارک سیاسی نیمه-رسمی را شاهد آورد که هدفگذاری آنها بر «اولویت بخشیدن به ثروتآوری برای مردم» است.

چین: هفتاد سال بعد از انقلاب / دنیس کوزات
چین با مسایل بزرگی مواجه است: شکاف فزاینده بین ثروتمندان و فقرا، نابرابری حاد جنسیتی، اختلاف با کشورهای همسایه بر سر مرزها، فجایع زیست محیطی، اقتصاد روبه افول، سرکوب اقلیت مسلمان، جنگ تجاری با ایالات متحده، اعتراضات مستمر در هنگ کنگ. اگر از تاریخ چین چیزی آموخته باشیم این است که مردم عادی و معمولی همواره ظرفیت مبارزهای حیرتانگیز و الهامبخش را دارند. از شورش ضدامپریالیستی بوکسورها تا موج اعتصاب تودهای 1927، از انقلاب 1949 تا اعتراضات میدان تینآنمن در 1989، مردم چین نشان دادهاند که توان قیام و پشت سر گذاشتن موانعی بهظاهر غلبهناپذیر را دارند.

رونالد کوز در پکن / کریستوفر کانری / ترجمهی سیدرحیم تیموری
اوایل سال 2017 هنگامیکه شی جینپینگ چهرهی محبوب داووس از فضیلتهای آزادسازی، کسبوکار آزاد و تجارت باز، ستایش میکرد، به نظر میرسید فارغ از هر رویدادی در غرب نسخهی چینی نولیبرالیسم مطمئن است. اما چین طی دو سال گذشته در مسیرهای متفاوتی حرکت کردهاست: رشد مداوم دولت سالاری، و رهبری (مادامالعمر؟) که خواستار تقویت بنگاههای تحت مالکیت دولت و تعهد مجدد به نسخهی مارکسیست-لنینیستیِ حزب کمونیست چین بهویژه در ماههای اخیر است. همچنین نولیبرالهای واقعاً موجود در چین نیز نادیده گرفته شدهاند. حملات رهبری حزب به مواضع نولیبرال و جریانهای خرابکارانه – ارزشهای جهان شمول، آرمانهای دموکراسی مشروطه و جز آن- که از سال 2012 مورد تأیید بسیاری از چپها بوده، شدیدتر شده است. سردبیران Yanhuang chunqiu نشریهی اصلی روشنفکرانِ رفرمیست، بازارگرا و لیبرال که از سال 1991 فعال بود، در سال 2016 اعلام کردند که این نشریه به دلیل دخالت بیش از حد دولت بسته خواهد شد (انتشار این مجله با یک هیأتتحریریهی متفاوت ادامه یافت). مؤسسهی یونیرول مهمترین اندیشکدهی نولیبرالیسم در چین مجبور شد وبسایتها و بلاگهای محبوب خود را در سال 2017 به حالت تعلیق درآورد. از انتشار آثار مائو یوشیِ اقتصاددان که مدیر مؤسس یونیرول و مشهورترین نظریهپردازِ نولیبرال چین است جلوگیری شد، و در تابستان 2018 مقر اندیشکده در پکن بسته و حتی دفتر آن مهروموم شد.

معمای نظام اعتباری چین/ گفتوگوی رابرت برنر با ویکتور شی /ترجمهی سید رحیم تیموری
شما بهعنوان تحلیلگر پیشگام نظام اقتصادی و مالی چین، یکی از نخستین کسانی بودید که مسئلهی تعمیق بدهی و اثرات آن را بر جمهوری خلق چین شناسایی و با کمیت بیان کردید و درباره پیامدهای افول آن هشدار دادید. با چنین زمینهای، آیا میتوانید دیدگاه خود را درباره ظهور چین بهعنوان کارگاه جهان و دومین اقتصاد بزرگ سیاره توضیح دهید؟ برآمدن این کشور بهعنوان تولیدکنندهی طیف گستردهای از مصنوعات کارخانهای به آن اجازه داد، از طریق واردات، مجموعهی فزاینده و پیچیدهای از کالاهای سرمایهای و نهادههای واسطه ای موردنیاز برای صعود از نردبان تکنولوژیک را تأمین کند، که راه را بر مسیر رشد صادرات-محور که در عین حال، نسخهی مؤثری از صنعتیشدن از طریق جایگزینی واردات بود، گشود. این کشور همچنین مازاد بالای حساب جاری و دخایر عظیم ارزی، اغلب به شکل دلار، ایجاد کرد که معنایش آن بود که چین بدون زحمت قادر به تأمین شرکتهای غیر-مالی خود با جریان مستمر وامها و یارانهها و پیریزی رشد شتابان و سرمایهگذارانهی آنها بود. اما چهگونه این امکان ایجاد شد؟ نظر شما درباره خاستگاه آغازین ترقی چین چیست؟

حزب کمونیست چین و رژیم پیشین / پیتر نولان / ترجمهی سیدرحیم تیموری
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تأثیری ژرف بر تفکر چین درباره ایدئولوژی ، نهادها و توسعهی سیاسی داشت. پیامدهای فاجعهبارِ سقوط حزب کمونیست شوروی برای رفاه اجتماعی روسیه، عزم پکن را برای مقاومت در برابر فشارهای خارجی و داخلی به منظور حرکت به سوی دموکراسی پارلمانی بیشتر تقویت کرد. چرا حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی از هم گسیخت، در حالی که حزب کمونیست چین توانست موقعیت خود را حفظ و تقویت کند؟ واگرایی چشمگیر مسیرهای دو ابرقدرت کمونیست از اهمیت زیادی برای اقتصاد سیاسی جهانی قرن بیستویکم برخوردار بوده، واثرات بالقوه پایدار آن در آینده نیز مشهود خواهد بود.

امریکا در برابر چین / سوزان واتکینز / ترجمهی سیدرحیم تیموری
آیا در آستانهی جنگ سردی جدید، اینبار بین امریکا و چین، هستیم؟ جدال تجاری ماههای اخیر چه پیآمدهایی برای اقتصاد این دو کشور و برای اقتصاد جهانی خواهد داشت؟ ستیز این دو قدرت بزرگِ جهان امروز تا چه میزان جدی است و منطق آن چیست؟ اینها برخی از مهمترین پرسشهایی است که در تلاش هستیم گامی برای پاسخگویی به آنها برداریم. درک روابط ساختاری بین این دو ابرقدرت به سبب نوع تعامل این دو، هم بهعنوان «دوست»- شرکای مالی و اقتصادی – و هم بهمثابه «دشمن» و رقبای اقتصادی و ژئوپلتیک، بسیار پیچیده است.

اقتصاد چین در 70 سالگی / تام کلیفورد / ترجمهی احمد سیف
پیشنگری نمیکنم ولی در 2019 چین نه تنها باید اقتصادی را که نرخ رشدش دائماً کاهش مییابد مدیریت کند بلکه درگیر یک جنگ فرسایشی تجاری با امریکا هم هست. تقاضا برای بهرهمند شدن از منافع رشد، محیطزیست سالمتر، حمایتهای لازم از کار و بهداشت هرروزه پرتوانتر شنیده میشود.

امپریالیسم سرمایهی مالی و «جنگهای تجاری» / گفتوگو با پرابهات پاتنایک / ترجمهی داود جلیلی
دونالد ترامپ یک رهبر جهانی دمدمیمزاج است. به نظر میرسد به نظم قدیمی بیاعتنا است، یعنی به سازوکارهای جهانیسازی که اردوگاه امپریالیستی پس از سقوط اتحاد شوروی و طرح جهان سوم با دقت مستقر ساخت. ترامپ در دومین روز ریاستجمهوری، دستور اجرایی برای مذاکرهی دوباره بر سر نفتا (موافقتنامهی تجاری امریکای شمالی) را امضا و برنامهی همکاری فراآتلانتیک را لغو کرد. او در ادامه بر روی کالاهای کلیدی که از اتحادیهی اروپا و چین و علاوه بر آن کانادا و مکزیک وارد میشد تعرفه بست.