نقد اقتصاد سیاسی

برچسب: اعتراضات ایران 1401

ژئوپلتیک دیاسپورا در میانه‌ی خیزش «زن، زندگی، آزادی» / مریم لشکری

در حالی‌که بسیج گروه‌های دیاسپورا، در زمان‌های متعدد به خصوص در ماه‌های اولیه‌ی پس از قتل ژینا، به شکل‌گیری همبستگی میان ایرانیان داخل و خارج منجر شد، مناسبات نابرابر قدرت‌های سیاسی و ژئوپلتیک، نقش سازنده‌ی ایرانیان دیاسپورا را در معرض تهدید قرار داده است. این متن به بررسی شکل‌گیری دو نگاه متفاوت از همبستگی دیاسپورا می‌پردازد: همبستگی ناسیونالیستی و همبستگی عرضی.

فرودستی و لحظه‌ی انقلابی ژینا / عقیل دغاقله

آنچه در ۱۴۰۱ رخ داد نوعی ائتلاف فرودستان بود که حول محوری غیراقتصادی با محوریت زن و به‌حاشیه‌رفتگی شکل گرفت. موضوع زن و ستم علیه زنان زمینه‌ی ایجاد یک جنبش زنانه را ایجاد کرد که در آن هم جوانان تهران می‌توانستند خود را ببینند و هم آن بلوچ یا کُرد. به عبارتی، محوریت ستم علیه زنان در این جنبش ائتلافی را ممکن کرد که پیش از این امکان شکل‌گیری آن کمتر متصور بود.

دیالکتیک انقلاب و ضدانقلاب / شاهین نصیری

خیزش‌های سیاسی در ایران و ریشه‌های تاریخی آن:
برای شهروندان ایرانی، موقعیت‌های انقلابی ماهیتی دوگانه و پیچیده‌ دارند. از یک‌سو، پیدایش هر موقعیتِ انقلابی دال بر جهشی روبه‌جلو است و از آفرینش گستره‌ای نوین برای دست‌یابی به آزادی‌ و برابری خبر می‌دهد. اما این موقعیت‌های تاریخی همزمان حاملِ نیرویی ویرانگر و ضدانقلابی است که جامعه را به‌ورطه‌ی نابودی و عقب‌گرد سوق داده است.

نقشه‌هایی برای آینده‌ی ایران / هیوا اصغری

اغلب متونی که درباره‌ی جنبش «زن، زندگی، آزادی» نوشته شده‌اند، وقتی سعی می‌کنند تاریخ کوتاه‌مدت خواست تغییر و لحظات تعیین‌کننده‌ی تبلور آن به شکل خیزش‌های فراگیر، یا به عبارتی تاریخ کوتاه‌مدت شکل‌گیری سوژه‌ی جمعی تغییر (یا «ما»)، را به خاطر بیاورند، قیام ژینا را، به درستی، ادامه‌ی اعتراضات دی ماه 1396 و آبان 1398 می‌دانند. اعتراضات خرداد و تیر 1388 هم جای ثابتی در گوشه‌ی ذهن این متون دارند. تابستان 1400 اما، علی‌رغم تداوم زمانی و گستره‌ی جغرافیایی‌ چشم‌گیرش (25 روز و 14 استان)، فقط گاهی، آن هم به شکلی گذرا، به ذهن این متون خطور می‌کند.

انقلاب: منطقی کهن، تجربه‌ای نو / اسحاق واو

در این انقلاب اجتماعی تنها راه ممکن برای رهایی اکثریت، نه حفظ، بلکه برانداختن کامل ساختار‌های اجتماعی و برپایی ساختارهای جدید به نفع طبقات و اقشار مورد ستم است. باید توجه داشت که این براندازی به معنای تغییر یک‌باره‌ی حکومت نیست. تغییر و انتقال حکومت بخشی از روند چند جانبه‌ی چند‌دهه‌ای از دموکراتیزه کردن کل جامعه (از دولت و اقتصاد گرفته تا آموزش و فرهنگ) بوده که با مطالعه، نقد و اقدام به زدودن تمامی ویژگی‌های نظم سیاسی و ایدئولوژیک موجود از کلیت جامعه صورت می‌گیرد.

مسئله‌ی سازمان‌یابی و رهبری در جنبش «زن، زندگی، آزادی» / جعفر بهکیش

آیا برای ادامه‌ی راه تا حصول نتیجه‌ی نهایی این روش سازمان‌دهی کافی است یا یک رهبری سیاسی متمرکز ضروری است؟ با فرض ضروری دانستن رهبری، این رهبری چگونه، با حضور چه کسانی، با چه گستردگی و بر اساس کدام مکانیسم باید تشکیل شود که مشروعیت داشته باشد و مانند غالب اتحادها و ائتلاف‌های چهل و چند سال گذشته به جدایی نینجامد و در نتیجه سبب تضعیف جنبش نشود؟

…حکایت همچنان باقی‌ست / علیرضا بهتویی

آیا جنبش‌های اجتماعی با سرکوب خاموش می‌شوند؟ آیا، سرکوب معترضین، به‌تنهایی می‌تواند مردم ناراضی را به سکوت وادارد؟ آیا بگیر و ببند و زندان کردن معترضین، اعدام تعدادی از آنان برای ترساندن بقیه ، موفق خواهد شد که حاکمان دیکتاتور را بر مسند قدرت پایدار نگهدارد؟ پاسخ کوتاه من آن است که نه. چنان‌که تالیران (روحانی و دیپلمات برجسته‌ی فرانسوی که در دوره‌های توفانی انقلاب فرانسه و حکومت ناپلئون بازیگر بزرگی در صحنه بود) می‌گفت: «شما با سر نیزه همه کار می‌توانید بکنید، اما روی آن نمی‌توانید بنشیند».

انقلابیون بدون انقلاب / فاطمه صادقی

چه‌گونه زنانه‌نگری سلطه‌ی مردانه را به عقب می‌راند؟
_________________
چطور می‌توان انقلاب را به آزادی پیوند زد؟ چگونه می‌توان سوژه‌های خشم را به سوژه‌های تغییر بدل کرد؟ چگونه می‌توان قدرت مخرب را به قدرت مؤسس و سازنده تبدیل کرد؟ آیا اساساً این کار ممکن است یا ما محکوم به تکرار روندهایی هستیم که پیش‌تر آزموده‌ایم؟

فصل جدید سیاست‌ورزی در ایران / پرویز صداقت

چشم‌اندازهای خیزش ژینا: تشکیل ائتلاف و ایجاد نهاد مؤثر رهبری‌کننده، نه از خلال توییت‌نوشتن در فضای مجازی یا تصویرسازی در شبکه‌های ماهواره‌ای، که از دل سالیان سال مبارزه در میدان‌های واقعی به دست خواهد آمد. باید امیدوارم باشیم و بکوشیم تا کنشگران آگاه قادر باشند ضمن استمرار خیزش «زن، زندگی، آزادی» مسیر مستقل خود را برای آزادی و عدالت اجتماعی پی بگیرند و توأمان به امپریالیسم و استبداد «نه» بگویند.

از اعتصابات کارگری اخیر چه می‌آموزیم؟ / شیرین کمانگر

بازخوانی اعتصاب کارگران «کروز»:
حتی اعتصاب‌هایی که صرفاً به رفع نیازهای معیشتی کارگران محدود می‌شود، در ابعاد وسیع‌تر بخش بزرگی از سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و نهادهای مربوط به آنها را به چالش می‌کشند. اهمیت تبیین اعتصابات کارگری در این است که می‌توان هر مطالبه‌ی اقتصادی مشخص را به سیاست‌هایی که موجد فقر، ارزان‌سازی نیروی کار، ناامنی شغلی و به بیان عام‌تر تشدید استثمار نیروی کار است، به ساختارهای کلی اقتصادی گره زد و بر هم‌سرنوشتی گروه‌های مختلف کارگری تأکید کرد.

از مغاک عصر ظلمت / شیرین کریمی

 نقد گفت‌وگوی بیژن عبدالکریمی با پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز با عنوان
«زن، زندگی، آزادی شعاری است که با سنت تاریخی ما نسبتی ندارد»
_______________
«زن، زندگی، آزادی» فقط یک شعار نیست و به زبان مشترک تمام آزادیخواهان جهان و به نوعی سبک زندگی تبدیل شده است و نمی‌توان آن را به حزب، شخص، منطقه یا اندیشه‌ای خاص تقلیل داد و نفی کرد.

بررسی اجمالی خیزش اعتراضی ایرانیان / خسرو پارسا

آنچه برای ما قابل قبول و قابل مبارزه است سعی در به‌وجودآوردن شرایط دموکراتیک است. این تنها بدیلی است که انسانی است و شایسته‌ی این‌همه فداکاری‌ها و مبارزاتی است که دوست و دشمن و جهانیان را به تحسین واداشته است. ما در تاریخ 150 ساله‌ی اخیر در چند مورد سرنوشت‌ساز بوده‌ایم. راه‌گشا بوده‌ایم. در انقلاب مشروطه، در نهضت ملی نمونه بوده‌ایم. امروز که سطح آگاهی‌مان بالاتر رفته است از پا نخواهیم نشست. «زن، زندگی، آزادی» مرحله‌ای درخشان است. اما راهی دراز تا پایان مانده است.